داستاني براي گفتمان
+14
soltaneabha
samy_totti
j.j
Lena
ashena
Flora
ali bamaram
hichkas
iq-boy
naz khatun
moosa
JordaN
Sophia
Darkest Forest
18 مشترك
صفحه 7 از 10
صفحه 7 از 10 • 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9, 10
رد: داستاني براي گفتمان
خوشم میاد که همه شون یکی یکی دارن محو و نابود میشن
همینه دیگه، آدم اینقد بشینه سر اینترنت و هی فاروم بازی کنه عاقبتی بهتر از این نخواهد داشت
جیگرم خونک شد
همینه دیگه، آدم اینقد بشینه سر اینترنت و هی فاروم بازی کنه عاقبتی بهتر از این نخواهد داشت
جیگرم خونک شد
naz khatun- عضو ویژه
- تعداد پستها : 898
Age : 39
موقعيت : تبريز
Registration date : 2007-04-12
رد: داستاني براي گفتمان
حالا زود باشه ادامه ی داستانو بنویس ایکاری
naz khatun- عضو ویژه
- تعداد پستها : 898
Age : 39
موقعيت : تبريز
Registration date : 2007-04-12
رد: داستاني براي گفتمان
آخي عمويي غمت نبينمmoosa نوشته است:میگم ایکار نمی شد یه جوری می نوشتی که ضربه ی آروم تری به سرم می خورد؟ اصلا چه نیازی به خشونت بود؟! می نوشتی که طرف با اتری چیزی بی هوشم کنه! از دیشب تا حالا، پنج تا ستاره دارند دور سرم می چرخن! پروژه ی مریخ نورد ناسا هم همینجوری مونده رو دستم! اگه اخراجم کردن، یقیه ی تو رو میگیرما! گفته باشم!
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: داستاني براي گفتمان
ایکاری! ایکاری! ایکاری!
و هزار وسیصد چهارصد امید اومدم اینجا، توقع داشتهم که حداقل 7-8 قسمت داستان( ) رو بخونم و حال کنم! زدی کاخ آرزوهام رو ویرون کردی!
(یه کم سنگین و موقر و آقا و اینا باشم! همه می دونیم سرت شلوغه و وقت گذاشتن واسه داستان انرژی و و قت زیادی ازت می گیره! ولی جون عمت اینا گوشه چشمی هم به ما، که تو کف ادامه ی ماجرا موندیم، داشته باش!)
و هزار وسیصد چهارصد امید اومدم اینجا، توقع داشتهم که حداقل 7-8 قسمت داستان( ) رو بخونم و حال کنم! زدی کاخ آرزوهام رو ویرون کردی!
(یه کم سنگین و موقر و آقا و اینا باشم! همه می دونیم سرت شلوغه و وقت گذاشتن واسه داستان انرژی و و قت زیادی ازت می گیره! ولی جون عمت اینا گوشه چشمی هم به ما، که تو کف ادامه ی ماجرا موندیم، داشته باش!)
moosa- عضو
- تعداد پستها : 34
Registration date : 2007-07-20
رد: داستاني براي گفتمان
عمويي چقدر پيرشدي
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: داستاني براي گفتمان
نکنه اینجا طاعون اومده؟!
moosa- عضو
- تعداد پستها : 34
Registration date : 2007-07-20
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: داستاني براي گفتمان
ایکاری اونقدر خودتو لوس کردی که دیگه این تاپیک هم رفت جزء آثار باستانی باید به جای تخت جمشید روش سد بسازن بره زیر آب
میگم موسی فرعونی جواتی به نکته خوبی اشاره کرد خیلی پیر شدی تو گفتمان که نی نی بودی یعنی غم فراق ما اینقدر عذابت داده
میگم موسی فرعونی جواتی به نکته خوبی اشاره کرد خیلی پیر شدی تو گفتمان که نی نی بودی یعنی غم فراق ما اینقدر عذابت داده
ali bamaram- عضو برتر
- تعداد پستها : 1779
Age : 39
موقعيت : کویر دل ....
Registration date : 2007-04-15
رد: داستاني براي گفتمان
چشماشم خيلي ضعيف شده اصلا انگار ما رو نمي بينه
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: داستاني براي گفتمان
پیریه دیگه دایی جوات ادمو کور هم میکنه
ali bamaram- عضو برتر
- تعداد پستها : 1779
Age : 39
موقعيت : کویر دل ....
Registration date : 2007-04-15
رد: داستاني براي گفتمان
دايي جون عينك بزنه يا عمل ليزيك كنه خوب ميشه
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: داستاني براي گفتمان
ایکاری داری مجبورم میکنی بگم بابات با کمربندش بیاد
Sophia- قدیمی
- تعداد پستها : 489
Age : 37
Registration date : 2007-04-15
رد: داستاني براي گفتمان
Sophia نوشته است:ایکاری داری مجبورم میکنی بگم بابات با کمربندش بیاد
امیییییییییییییییییییییییییییییییییییر
Desideria- مدیر
- تعداد پستها : 800
Age : 41
Registration date : 2007-04-12
رد: داستاني براي گفتمان
من نظرم اینه اگه مشتینگ یا کف گرگینگ بخوره پای چشمش خوب میشهj.j نوشته است:دايي جون عينك بزنه يا عمل ليزيك كنه خوب ميشه
ali bamaram- عضو برتر
- تعداد پستها : 1779
Age : 39
موقعيت : کویر دل ....
Registration date : 2007-04-15
رد: داستاني براي گفتمان
پس كارخودته بزن بينيم چي ميشهali bamaram نوشته است:من نظرم اینه اگه مشتینگ یا کف گرگینگ بخوره پای چشمش خوب میشهj.j نوشته است:دايي جون عينك بزنه يا عمل ليزيك كنه خوب ميشه
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: داستاني براي گفتمان
اول سلام
نه جذامی در کاره و نه طاعون ، نیازی هم به بابا امیرو کمربندش نیست
من شرمنده و نادمم ، و هر چند از قدیم تقریر شده ؛ شرمندگی را سودی نیست ، اما بنده نیک می دانم که شرمندگی کلی از نظر نرون های عصبی بر روی طرفین مقابل ( یعنی شما دوست عزیز) تاثیر گذارد و باعث شود که گناه من همی به باد افره مگیرید
مامان سوفی و موسی و دزیره و نازی و علی و جواد و جردن عزیز ، همه تون ر خیلی خیلی دوست دارم و از لطفتون ممنونم
بابت تاخیر پوزش می خوام و قول می دهم تا شب و نهایتا تا فردا شب قسمت بعدی را بنویسم
ارادتمند همگی ایکار
نه جذامی در کاره و نه طاعون ، نیازی هم به بابا امیرو کمربندش نیست
من شرمنده و نادمم ، و هر چند از قدیم تقریر شده ؛ شرمندگی را سودی نیست ، اما بنده نیک می دانم که شرمندگی کلی از نظر نرون های عصبی بر روی طرفین مقابل ( یعنی شما دوست عزیز) تاثیر گذارد و باعث شود که گناه من همی به باد افره مگیرید
مامان سوفی و موسی و دزیره و نازی و علی و جواد و جردن عزیز ، همه تون ر خیلی خیلی دوست دارم و از لطفتون ممنونم
بابت تاخیر پوزش می خوام و قول می دهم تا شب و نهایتا تا فردا شب قسمت بعدی را بنویسم
ارادتمند همگی ایکار
Darkest Forest- مدیر
- تعداد پستها : 274
Registration date : 2007-04-18
رد: داستاني براي گفتمان
ما دوستت داریم ایکاری اگه حرفی پیش میاد فقط شوخیه
حالا خودتو لوس نکن باید دو قسمت از داستان رو بذاری وگرنه دونه دونه پرهاتو اتیش میزنم
حالا خودتو لوس نکن باید دو قسمت از داستان رو بذاری وگرنه دونه دونه پرهاتو اتیش میزنم
ali bamaram- عضو برتر
- تعداد پستها : 1779
Age : 39
موقعيت : کویر دل ....
Registration date : 2007-04-15
رد: داستاني براي گفتمان
ای بترکیییییییییییییییییییییییی
بابا بذار دیگه انقدر لوس نشو
بابا بذار دیگه انقدر لوس نشو
Desideria- مدیر
- تعداد پستها : 800
Age : 41
Registration date : 2007-04-12
رد: داستاني براي گفتمان
ماهم دوستت داريم ايكاريوفDarkest Forest نوشته است:اول سلام
نه جذامی در کاره و نه طاعون ، نیازی هم به بابا امیرو کمربندش نیست
من شرمنده و نادمم ، و هر چند از قدیم تقریر شده ؛ شرمندگی را سودی نیست ، اما بنده نیک می دانم که شرمندگی کلی از نظر نرون های عصبی بر روی طرفین مقابل ( یعنی شما دوست عزیز) تاثیر گذارد و باعث شود که گناه من همی به باد افره مگیرید
مامان سوفی و موسی و دزیره و نازی و علی و جواد و جردن عزیز ، همه تون ر خیلی خیلی دوست دارم و از لطفتون ممنونم
بابت تاخیر پوزش می خوام و قول می دهم تا شب و نهایتا تا فردا شب قسمت بعدی را بنویسم
ارادتمند همگی ایکار
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: داستاني براي گفتمان
Darkest Forest نوشته است:
من شرمنده و نادمم ، و هر چند از قدیم تقریر شده ؛ شرمندگی را سودی نیست ، اما بنده نیک می دانم که شرمندگی کلی از نظر نرون های عصبی بر روی طرفین مقابل ( یعنی شما دوست عزیز) تاثیر گذارد و باعث شود که گناه من همی به باد افره مگیرید
ما راه را بر ندامت بستیدیم و نورون را قطع! از قدیم الایام حکما گفتندی و عامه به تصدیق سر جنباندی که ندامت را سودی نبُود! و تو ای فتی! انگشت ندامت به دندان مگیر! زیر ناخن پر ز میکروب بود و میکروب مرض به ابدان اندازد و خلق را به تنگ آورد!
برجه کیبورد به دست گیر و از کیبورد ِ بیان همی قند و شکر تراوش کن که خواجه ی شیراز گفته و چه خوب گفته که : «بگشای لب که قند فراوانم آرزوسـت »
راستی من هنوز کور نشدم، پیر هم نشدم! به فرم ایکاری؛ جواد و علی و اینا! ممنون از لطفتنون!
moosa- عضو
- تعداد پستها : 34
Registration date : 2007-07-20
رد: داستاني براي گفتمان
بابايي موسي
PIXY LOVELY- گفتمانی
- تعداد پستها : 100
موقعيت : sky of love
Registration date : 2007-10-15
رد: داستاني براي گفتمان
واي عمويي عاشق شدنديmoosa نوشته است:Darkest Forest نوشته است:
من شرمنده و نادمم ، و هر چند از قدیم تقریر شده ؛ شرمندگی را سودی نیست ، اما بنده نیک می دانم که شرمندگی کلی از نظر نرون های عصبی بر روی طرفین مقابل ( یعنی شما دوست عزیز) تاثیر گذارد و باعث شود که گناه من همی به باد افره مگیرید
ما راه را بر ندامت بستیدیم و نورون را قطع! از قدیم الایام حکما گفتندی و عامه به تصدیق سر جنباندی که ندامت را سودی نبُود! و تو ای فتی! انگشت ندامت به دندان مگیر! زیر ناخن پر ز میکروب بود و میکروب مرض به ابدان اندازد و خلق را به تنگ آورد!
برجه کیبورد به دست گیر و از کیبورد ِ بیان همی قند و شکر تراوش کن که خواجه ی شیراز گفته و چه خوب گفته که : «بگشای لب که قند فراوانم آرزوسـت »
راستی من هنوز کور نشدم، پیر هم نشدم! به فرم ایکاری؛ جواد و علی و اینا! ممنون از لطفتنون!
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: داستاني براي گفتمان
ایکاری ایشالا میدم این بچه ها شکارت کنن
اون یکیام پوستتو بکنن
خودم هم با کمک دزی ازت یه سوپ خوشمزه ی مرغ درست کنیم (با اضافه های گوشتتم سالاد اولویه درست میکنیم) بدیم ملت گفتمان بخورن تا دیگه اینقد مارو سرکار نذاری
یالا بنویس
اون یکیام پوستتو بکنن
خودم هم با کمک دزی ازت یه سوپ خوشمزه ی مرغ درست کنیم (با اضافه های گوشتتم سالاد اولویه درست میکنیم) بدیم ملت گفتمان بخورن تا دیگه اینقد مارو سرکار نذاری
یالا بنویس
naz khatun- عضو ویژه
- تعداد پستها : 898
Age : 39
موقعيت : تبريز
Registration date : 2007-04-12
صفحه 7 از 10 • 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9, 10
صفحه 7 از 10
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد