شجره نومچه ي گفتماني ها
+27
saharjoon
nini
saraironi
tanha_irany
farzad_33016
PIXY LOVELY
m.e
ali3p2p-asa
Meteora
soltaneabha
samy_totti
parastoo
JordaN
anofel
savalan200
dehaty
ninfea
kubrick
Azadeh
mylove_z23
oscar
Admin
j.j
naz khatun
ali bamaram
Sophia
Desideria
31 مشترك
صفحه 6 از 19
صفحه 6 از 19 • 1 ... 5, 6, 7 ... 12 ... 19
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
savalan200 نوشته است:parastoo نوشته است:مبالکه
آخ جون علوسی افتادیم
دائي اينو باش ايهمه ذوق نكشدش؟
باشه ميبرمت اينقذه بالا پائين نپر از پا ميافتي
مرسیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
parastoo- قدیمی
- تعداد پستها : 238
موقعيت : ایران
Registration date : 2007-07-24
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
منم دعوت كنيد
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
نمیشه
عروسی مختلطه
بچه ها رو نمیبرن
بدآموزی داره
عروسی مختلطه
بچه ها رو نمیبرن
بدآموزی داره
parastoo- قدیمی
- تعداد پستها : 238
موقعيت : ایران
Registration date : 2007-07-24
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
جي جي عزيز جوابتو پرستو داد حالا اگه خيلي دلت تنگلوده تو هم بالا پائين بپر تا قد بكشي شايد فرجي باشه
ميگم اين فاميلاي ما پيدا نشدند؟ ماماني چرا اينا خوش خوابن؟
ميگم اين فاميلاي ما پيدا نشدند؟ ماماني چرا اينا خوش خوابن؟
savalan200- عضو ثابت
- تعداد پستها : 38
Registration date : 2007-07-11
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
کم کم پیداشون میشه
نگران نباش ساوالان
نگران نباش ساوالان
parastoo- قدیمی
- تعداد پستها : 238
موقعيت : ایران
Registration date : 2007-07-24
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
آدم با دايوش اينجوري حرف نوموزنهparastoo نوشته است:نمیشه
عروسی مختلطه
بچه ها رو نمیبرن
بدآموزی داره
بچه جون من خودم بادستاي خودم تو گفتمان شوورت دادم حالا به من موگي بيچه
اي يادش بخير موني كوجايي
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
من با بالا و پايين پريدن مشكلي ندارم ولي تا مي خوام بپرم سرم هي ميخوره به سقف روزشگاهsavalan200 نوشته است:جي جي عزيز جوابتو پرستو داد حالا اگه خيلي دلت تنگلوده تو هم بالا پائين بپر تا قد بكشي شايد فرجي باشه
ميگم اين فاميلاي ما پيدا نشدند؟ ماماني چرا اينا خوش خوابن؟
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
j.j نوشته است:آدم با دايوش اينجوري حرف نوموزنهparastoo نوشته است:نمیشه
عروسی مختلطه
بچه ها رو نمیبرن
بدآموزی داره
بچه جون من خودم بادستاي خودم تو گفتمان شوورت دادم حالا به من موگي بيچه
اي يادش بخير موني كوجايي
مونییییییییییییییییییییییییی
parastoo- قدیمی
- تعداد پستها : 238
موقعيت : ایران
Registration date : 2007-07-24
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
نميدونم چرا ثبت نام كرده ولي نميادparastoo نوشته است:j.j نوشته است:آدم با دايوش اينجوري حرف نوموزنهparastoo نوشته است:نمیشه
عروسی مختلطه
بچه ها رو نمیبرن
بدآموزی داره
بچه جون من خودم بادستاي خودم تو گفتمان شوورت دادم حالا به من موگي بيچه
اي يادش بخير موني كوجايي
مونییییییییییییییییییییییییی
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
j.j نوشته است:نميدونم چرا ثبت نام كرده ولي نميادparastoo نوشته است:j.j نوشته است:آدم با دايوش اينجوري حرف نوموزنهparastoo نوشته است:نمیشه
عروسی مختلطه
بچه ها رو نمیبرن
بدآموزی داره
بچه جون من خودم بادستاي خودم تو گفتمان شوورت دادم حالا به من موگي بيچه
اي يادش بخير موني كوجايي
مونییییییییییییییییییییییییی
با کدوم آیدی؟
moony؟
parastoo- قدیمی
- تعداد پستها : 238
موقعيت : ایران
Registration date : 2007-07-24
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
با همبن آي دي چهار تا پست هم بيشتر نزدهparastoo نوشته است:j.j نوشته است:نميدونم چرا ثبت نام كرده ولي نميادparastoo نوشته است:j.j نوشته است:آدم با دايوش اينجوري حرف نوموزنهparastoo نوشته است:نمیشه
عروسی مختلطه
بچه ها رو نمیبرن
بدآموزی داره
بچه جون من خودم بادستاي خودم تو گفتمان شوورت دادم حالا به من موگي بيچه
اي يادش بخير موني كوجايي
مونییییییییییییییییییییییییی
با کدوم آیدی؟
moony؟
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
یادته منم دامادت بودم (خنده قلقلی)Sophia نوشته است:اوه اوه دزي خر تو خر ميشه ها اين کاراي خطرناک چيه ميکني؟ :lol!:
منم تا جايي که يادم بياد ميگم:
من بچه خلف (به خدا!! ) آي کيو بوي و لنا هستم.
بچه هام:
پاني (ميديورا)
و
ايکار (دارکست فورست)
دو تا بچه ي ديگه هم داشتم سارا29 و سياوش (سلطان آبها) که عاقشون کردم از فاميل بيرون شدن
شوهرم امير (آي دي اش چی بود؟!:scratch: ) بود که طلاق گرفتيم به خوبي و خوشي بعد هم دزي شوهرم شد
اسم زنهام رو ليست نميکنم چون نه يادم مياد نه جا ميشه اینجا هر کي خودش اعلام حضور کنه:lol!:
يه مدت با مجتبي (متال) توی جزيره به سر برديم:lol!:
يه مدت هم با ملي و فاني زيرزمين داشتيم و دختر روس تجارت ميکرديم:lol!: (يادش به خير )
بقيه گفتمان منو خاله صدا ميکنن. از معروفترينشون ( ) نازي، اسکار و غيره ميتوان نام برد:lol!: :lol!:
بقيه خودشون اعلام حضور کنن، يادم نيست:scratch:
samy_totti- قدیمی
- تعداد پستها : 400
Age : 38
موقعيت : أنا مصدوم
Registration date : 2007-09-06
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
پدر و مادر خدا بیامرزم : پارمیدا و موسی
مادر مقدس : عسل
همسران: یاسی و پانی و ایراندخت و تبسم و بهاره و بشری و یکی دیگه هم بودا ....شیما
بچه ها: شیما
عمه ها: تا دلت بخواد عمه داشتم پری دزی شبنم و چند 100 تا دیگه
خاله ها: سپیده تبسم و عسل و بشری خیلیای دیگه
نییییییییییییییی : اسی جونور
مادر زن : سوفیا
پدر زن: امیر روشنگر (خنده قلقلی )
یه مادر زن دیگه هم داشتم : طلا
زن داداشم هم طلا بود
وینسی و اسی جونور داداشم بودن
نیما جردنی هم یه مدت بابام بود خیر سرش متوالی بود
مادر مقدس : عسل
همسران: یاسی و پانی و ایراندخت و تبسم و بهاره و بشری و یکی دیگه هم بودا ....شیما
بچه ها: شیما
عمه ها: تا دلت بخواد عمه داشتم پری دزی شبنم و چند 100 تا دیگه
خاله ها: سپیده تبسم و عسل و بشری خیلیای دیگه
نییییییییییییییی : اسی جونور
مادر زن : سوفیا
پدر زن: امیر روشنگر (خنده قلقلی )
یه مادر زن دیگه هم داشتم : طلا
زن داداشم هم طلا بود
وینسی و اسی جونور داداشم بودن
نیما جردنی هم یه مدت بابام بود خیر سرش متوالی بود
samy_totti- قدیمی
- تعداد پستها : 400
Age : 38
موقعيت : أنا مصدوم
Registration date : 2007-09-06
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
سامي يادته تو گفتمان يه شجره نومچه در آورده بودي ؟ هنوز داريش ؟
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
samy_totti نوشته است:پدر و مادر خدا بیامرزم : پارمیدا و موسی
مادر مقدس : عسل
همسران: یاسی و پانی و ایراندخت و تبسم و بهاره و بشری و یکی دیگه هم بودا ....شیما
بچه ها: شیما
عمه ها: تا دلت بخواد عمه داشتم پری دزی شبنم و چند 100 تا دیگه
خاله ها: سپیده تبسم و عسل و بشری خیلیای دیگه
نییییییییییییییی : اسی جونور
مادر زن : سوفیا
پدر زن: امیر روشنگر (خنده قلقلی )
یه مادر زن دیگه هم داشتم : طلا
زن داداشم هم طلا بود
وینسی و اسی جونور داداشم بودن
نیما جردنی هم یه مدت بابام بود خیر سرش متوالی بود
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
اره جوادی دارمش البته نسخه اولشو دارم نسخه ی اصلیشو مغول ها سوزوندنj.j نوشته است:سامي يادته تو گفتمان يه شجره نومچه در آورده بودي ؟ هنوز داريش ؟
samy_totti- قدیمی
- تعداد پستها : 400
Age : 38
موقعيت : أنا مصدوم
Registration date : 2007-09-06
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
اه از دست اين مغولا
ميگم سامي دوباره باهمون شكل بزار تا مجدد تكميلش كنيم
ميگم سامي دوباره باهمون شكل بزار تا مجدد تكميلش كنيم
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
ولش کن اخه من گند زدم به این شجره نامه خالم شده زنم عمم شده بچم خیلی قاطی شده بعد تو این شجره نامه نمیشه اسم هر 7 تا همسرانمو بنویسم اسم بچه هاشونم زیرش بذارم خودش میشه یه شجره
samy_totti- قدیمی
- تعداد پستها : 400
Age : 38
موقعيت : أنا مصدوم
Registration date : 2007-09-06
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
هرطور ميلته ولي اگه بشه بياريش بد نيست
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
Sophia نوشته است:اوه اوه دزي خر تو خر ميشه ها اين کاراي خطرناک چيه ميکني؟ :lol!:
منم تا جايي که يادم بياد ميگم:
من بچه خلف (به خدا!! ) آي کيو بوي و لنا هستم.
بچه هام:
پاني (ميديورا)
و
ايکار (دارکست فورست)
دو تا بچه ي ديگه هم داشتم سارا29 و سياوش (سلطان آبها) که عاقشون کردم از فاميل بيرون شدن
شوهرم امير (آي دي اش چی بود؟!:scratch: ) بود که طلاق گرفتيم به خوبي و خوشي بعد هم دزي شوهرم شد
اسم زنهام رو ليست نميکنم چون نه يادم مياد نه جا ميشه اینجا هر کي خودش اعلام حضور کنه:lol!:
يه مدت با مجتبي (متال) توی جزيره به سر برديم:lol!:
يه مدت هم با ملي و فاني زيرزمين داشتيم و دختر روس تجارت ميکرديم:lol!: (يادش به خير )
بقيه گفتمان منو خاله صدا ميکنن. از معروفترينشون ( ) نازي، اسکار و غيره ميتوان نام برد:lol!: :lol!:
بقيه خودشون اعلام حضور کنن، يادم نيست:scratch:
نکنه همین عاقت باعث شد بی آواتار شم
اين مطلب آخرين بار توسط در 18/9/2007, 05:51 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
soltaneabha- عضو برتر
- تعداد پستها : 1104
موقعيت : ترینیداد و توباگو
Registration date : 2007-09-08
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
samy_totti نوشته است:پدر و مادر خدا بیامرزم : پارمیدا و موسی
مادر مقدس : عسل
همسران: یاسی و پانی و ایراندخت و تبسم و بهاره و بشری و یکی دیگه هم بودا ....شیما
بچه ها: شیما
عمه ها: تا دلت بخواد عمه داشتم پری دزی شبنم و چند 100 تا دیگه
خاله ها: سپیده تبسم و عسل و بشری خیلیای دیگه
نییییییییییییییی : اسی جونور
مادر زن : سوفیا
پدر زن: امیر روشنگر (خنده قلقلی )
یه مادر زن دیگه هم داشتم : طلا
زن داداشم هم طلا بود
وینسی و اسی جونور داداشم بودن
نیما جردنی هم یه مدت بابام بود خیر سرش متوالی بود
من شرط میبندم اسم چندتایی از همسران دیگتو یادت رفته
soltaneabha- عضو برتر
- تعداد پستها : 1104
موقعيت : ترینیداد و توباگو
Registration date : 2007-09-08
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
samy_totti نوشته است:یادته منم دامادت بودم (خنده قلقلی)Sophia نوشته است:اوه اوه دزي خر تو خر ميشه ها اين کاراي خطرناک چيه ميکني؟ :lol!:
منم تا جايي که يادم بياد ميگم:
من بچه خلف (به خدا!! ) آي کيو بوي و لنا هستم.
بچه هام:
پاني (ميديورا)
و
ايکار (دارکست فورست)
دو تا بچه ي ديگه هم داشتم سارا29 و سياوش (سلطان آبها) که عاقشون کردم از فاميل بيرون شدن
شوهرم امير (آي دي اش چی بود؟!:scratch: ) بود که طلاق گرفتيم به خوبي و خوشي بعد هم دزي شوهرم شد
اسم زنهام رو ليست نميکنم چون نه يادم مياد نه جا ميشه اینجا هر کي خودش اعلام حضور کنه:lol!:
يه مدت با مجتبي (متال) توی جزيره به سر برديم:lol!:
يه مدت هم با ملي و فاني زيرزمين داشتيم و دختر روس تجارت ميکرديم:lol!: (يادش به خير )
بقيه گفتمان منو خاله صدا ميکنن. از معروفترينشون ( ) نازي، اسکار و غيره ميتوان نام برد:lol!: :lol!:
بقيه خودشون اعلام حضور کنن، يادم نيست:scratch:
تو دوماد کدوم خونواده نبودی؟
soltaneabha- عضو برتر
- تعداد پستها : 1104
موقعيت : ترینیداد و توباگو
Registration date : 2007-09-08
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
اهم خوب منم بگم دیگه
اول اول یه داداش مارکوس بامرام بود و داداش محمد جون که خیلی اسم عوض کرد
بعدش بابا ننه دار شدیم که امیر و سوفی بودن که به دنبالش دوتا خواهر پانی و سارا که به دنبال یه سری جریاناتی که خودمم سرو تهشو نفهمیدم(سامی خدا کنه بری بمیری ) بقول بالاییا عاق شدیم و از فرداش تکذیب میکردن هرگونه نسبتیو با این جانب
تازه یه مامان بزرگ مهربونم بود بامرام و یه بابا بزرگ نامهربون مکابیز که از بدو تولد ایشون نوه ی پسری نمی خواست انگاری یه تبریک گفت و دیگه ندیدیمش
یه ابجی داشتم که خیلی گل بود مدیر تالار خانم ها صدف که واقعا دلم واسش تنگ شده
داداش مرتضی (آی کیو) و پدرام کچل هم عمرا اگه خوبیاشون یادم بره
یه آبجی داشتیم سپیده بید و شوهر خسیسش بهراد با خواهر زاده های گدا گشنم که اون موقه همه ی چشمشون به دارایی های داییشون بود ولی بد موقعی بود سپیده همش با بهرادی دعوا میکرد ماهم هی میشستیم دید میزدیم
عمو بهنام و زن عمو سیندی و دخترشون پاییزی هم بودن
فکر نکنم بیشتر از اینا بود....
نیما و سامیم که داداشای خیابونی من بودن که فقط منو به انحراف میکشونن با حرفای بد بدشون
البته نام بردگان گرامی میتوانند شدیدا تکذیب کنند
اول اول یه داداش مارکوس بامرام بود و داداش محمد جون که خیلی اسم عوض کرد
بعدش بابا ننه دار شدیم که امیر و سوفی بودن که به دنبالش دوتا خواهر پانی و سارا که به دنبال یه سری جریاناتی که خودمم سرو تهشو نفهمیدم(سامی خدا کنه بری بمیری ) بقول بالاییا عاق شدیم و از فرداش تکذیب میکردن هرگونه نسبتیو با این جانب
تازه یه مامان بزرگ مهربونم بود بامرام و یه بابا بزرگ نامهربون مکابیز که از بدو تولد ایشون نوه ی پسری نمی خواست انگاری یه تبریک گفت و دیگه ندیدیمش
یه ابجی داشتم که خیلی گل بود مدیر تالار خانم ها صدف که واقعا دلم واسش تنگ شده
داداش مرتضی (آی کیو) و پدرام کچل هم عمرا اگه خوبیاشون یادم بره
یه آبجی داشتیم سپیده بید و شوهر خسیسش بهراد با خواهر زاده های گدا گشنم که اون موقه همه ی چشمشون به دارایی های داییشون بود ولی بد موقعی بود سپیده همش با بهرادی دعوا میکرد ماهم هی میشستیم دید میزدیم
عمو بهنام و زن عمو سیندی و دخترشون پاییزی هم بودن
فکر نکنم بیشتر از اینا بود....
نیما و سامیم که داداشای خیابونی من بودن که فقط منو به انحراف میکشونن با حرفای بد بدشون
البته نام بردگان گرامی میتوانند شدیدا تکذیب کنند
soltaneabha- عضو برتر
- تعداد پستها : 1104
موقعيت : ترینیداد و توباگو
Registration date : 2007-09-08
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
ميگم چقد آشنا ميزني هاsoltaneabha نوشته است:Sophia نوشته است:اوه اوه دزي خر تو خر ميشه ها اين کاراي خطرناک چيه ميکني؟ :lol!:
منم تا جايي که يادم بياد ميگم:
من بچه خلف (به خدا!! ) آي کيو بوي و لنا هستم.
بچه هام:
پاني (ميديورا)
و
ايکار (دارکست فورست)
دو تا بچه ي ديگه هم داشتم سارا29 و سياوش (سلطان آبها) که عاقشون کردم از فاميل بيرون شدن
شوهرم امير (آي دي اش چی بود؟!:scratch: ) بود که طلاق گرفتيم به خوبي و خوشي بعد هم دزي شوهرم شد
اسم زنهام رو ليست نميکنم چون نه يادم مياد نه جا ميشه اینجا هر کي خودش اعلام حضور کنه:lol!:
يه مدت با مجتبي (متال) توی جزيره به سر برديم:lol!:
يه مدت هم با ملي و فاني زيرزمين داشتيم و دختر روس تجارت ميکرديم:lol!: (يادش به خير )
بقيه گفتمان منو خاله صدا ميکنن. از معروفترينشون ( ) نازي، اسکار و غيره ميتوان نام برد:lol!: :lol!:
بقيه خودشون اعلام حضور کنن، يادم نيست:scratch:
نکنه همین عاقت باعث شد بی آواتار شم
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: شجره نومچه ي گفتماني ها
ياد داش ماركوس بخير
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
صفحه 6 از 19 • 1 ... 5, 6, 7 ... 12 ... 19
صفحه 6 از 19
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد