حجاب
+8
milky-way
کرگدن
dalileh
Gilgamesh
notimportant
Desideria
j.j
rim
12 مشترك
صفحه 3 از 5
صفحه 3 از 5 • 1, 2, 3, 4, 5
رد: حجاب
هووخشتره، بزرگترین پادشاه ماد در ده سال اول حکومتش موفق شد که رابطهاش را با پادشاه سکاها، پروتوثیس، به اتحاد متقابل تبدیل کند. هووخشتره ارتشش را به دو بخش پیاده نظام مجهز به نیزه و سواره نظام تیرانداز (شکلی که از سکاها آموخته بود) تقسیم کرد و دولت نیرومندی در ماد تشکیل داد. در روزگار هووخشتره، پس از انقیاد سکاها در ماد، گروهی از سکاها را به غرب ماد کوچ دادند و این سرزمین را به نام آنان سکزی یا ساکز خواندند که اکنون به سقز معروف است.
در فرهنگ شاهنامه، ذیل کلمهٔ سگسار آمده است: «از مرز و بومهایی که داهیان در آن جای گرفتند». و راجع به داهیان در ذیل کلمهٔ سکزی میخوانیم: «... داه گروهی بودند از آرین که در دشت خوارزم جای گرفتند و پس از آن در کنار جنوبی دریای خزر جایگیر شدند. از ... آنان مردم بستوه آمدند. پادشاه ایران گروه داه را پراکنده ساخت. یکدسته از آنان را به زابلستان کوچانید و آنان را سکزی خواندند ... و دشت خوارزم داهستان نامیده شد که مخفف آن دهستان است و اکنون به دهستان معروف است و یکدسته از گروه داه را در زمینی جای دادند در طبرستان ...».
به این ترتیب می توان گفت سنگسر که در نواحی جنوبی دریای خزر قرار دارد جزئی از سگسار باستانی است و سنگسریها از بازماندگان داهیان و با مردم سیستان (سجستان) و خوارزمیان قدیم از یک نژاد میباشند و نیز نام سنگسر از نام همین قوم و واژهی سگسار گرفته شده است.
با آغاز کار هخامنشیان درگیریهای مرزی با سکاها دنباله داشت. با گذشت زمان گروهی دیگر از سکاها را به جنوب شرقی ایران کوچاندند و این سرزمین را به نام خود آنان سکستان یا (سیستان) خواندند. دستههای بسیاری از آنان به شاهنشاهی هخامنشی پیوستند و به عنوان سرباز برای آنان جنگیدند. از نامدارترین آنها میتوان از سکاهای تیزخود نام برد.
در یکی از همین درگیریهای مرزی کورش بزرگ بنیادگذار هخامنشیان در نبردی با گروهی از سکاهای خاوری به نام ماساژتها کشته شد. داریوش بزرگ دیگر پادشاه هخامنشی برای تنبیه سکاها تا مرکز اروپا پیشروی کرد.
زبان سکایی
سکاها از هزارهٔ اول پیش از میلادمسیح تا هزارهٔ اول میلادی،منطقهٔ وسیعی را از کنارههای دریای سیاه تا مرزهای چین در تصرف داشتند.از زبان قدیم آنها نوشتهای بر جای نماندهاست، اما از زبان سکاهای مغرب که در کنارهٔ دریای سیاه و جنوب روسیه زندگی میکردهاند تعدادی واژه در کتابهای یونانی و لاتین باقی ماندهاست. چند نمونه از واژههای سکایی غربی عبارتاند از:
در فرهنگ شاهنامه، ذیل کلمهٔ سگسار آمده است: «از مرز و بومهایی که داهیان در آن جای گرفتند». و راجع به داهیان در ذیل کلمهٔ سکزی میخوانیم: «... داه گروهی بودند از آرین که در دشت خوارزم جای گرفتند و پس از آن در کنار جنوبی دریای خزر جایگیر شدند. از ... آنان مردم بستوه آمدند. پادشاه ایران گروه داه را پراکنده ساخت. یکدسته از آنان را به زابلستان کوچانید و آنان را سکزی خواندند ... و دشت خوارزم داهستان نامیده شد که مخفف آن دهستان است و اکنون به دهستان معروف است و یکدسته از گروه داه را در زمینی جای دادند در طبرستان ...».
به این ترتیب می توان گفت سنگسر که در نواحی جنوبی دریای خزر قرار دارد جزئی از سگسار باستانی است و سنگسریها از بازماندگان داهیان و با مردم سیستان (سجستان) و خوارزمیان قدیم از یک نژاد میباشند و نیز نام سنگسر از نام همین قوم و واژهی سگسار گرفته شده است.
با آغاز کار هخامنشیان درگیریهای مرزی با سکاها دنباله داشت. با گذشت زمان گروهی دیگر از سکاها را به جنوب شرقی ایران کوچاندند و این سرزمین را به نام خود آنان سکستان یا (سیستان) خواندند. دستههای بسیاری از آنان به شاهنشاهی هخامنشی پیوستند و به عنوان سرباز برای آنان جنگیدند. از نامدارترین آنها میتوان از سکاهای تیزخود نام برد.
در یکی از همین درگیریهای مرزی کورش بزرگ بنیادگذار هخامنشیان در نبردی با گروهی از سکاهای خاوری به نام ماساژتها کشته شد. داریوش بزرگ دیگر پادشاه هخامنشی برای تنبیه سکاها تا مرکز اروپا پیشروی کرد.
زبان سکایی
سکاها از هزارهٔ اول پیش از میلادمسیح تا هزارهٔ اول میلادی،منطقهٔ وسیعی را از کنارههای دریای سیاه تا مرزهای چین در تصرف داشتند.از زبان قدیم آنها نوشتهای بر جای نماندهاست، اما از زبان سکاهای مغرب که در کنارهٔ دریای سیاه و جنوب روسیه زندگی میکردهاند تعدادی واژه در کتابهای یونانی و لاتین باقی ماندهاست. چند نمونه از واژههای سکایی غربی عبارتاند از:
- arvant:تند و سریع
- aspa:اسب
- atar:آذر
- carma:چرم
- gausa:گوش
- hapta:هفت.
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: حجاب
الهه ها هم حجاب داشتند
آرتیمس هم حجاب داره
در اینجا
The British Museum, London, United Kingdom
Artist/Maker Unknown
Artemis Bendis (on the right, wearing a Phrygian cap, a short tunic, high boots and an animal skin) and her followers, maybe athletes taking part in the torch relay race in honour of the goddess. Marble votive relief, made in Athens, ca. 400-375 BC. Said to be from Piraeus, more probably from the area of a sanctuary of Bendis on the Mounichia Hill
آرتیمس هم حجاب داره
در اینجا
The British Museum, London, United Kingdom
Artist/Maker Unknown
Artemis Bendis (on the right, wearing a Phrygian cap, a short tunic, high boots and an animal skin) and her followers, maybe athletes taking part in the torch relay race in honour of the goddess. Marble votive relief, made in Athens, ca. 400-375 BC. Said to be from Piraeus, more probably from the area of a sanctuary of Bendis on the Mounichia Hill
Artemis Gabii
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: حجاب
حدس میزدم با اومدن گیلگمش بحث خوبی به راه بیوفته
گیلگمش
جواد
از هر دو سپاسگذارم
گیلگمش
جواد
از هر دو سپاسگذارم
Desideria- مدیر
- تعداد پستها : 800
Age : 41
Registration date : 2007-04-12
رد: حجاب
خواهش ميكنم
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: حجاب
الان نصفه شب است و خوابم می آید ولی برای اینکه بحث اینده را مشخص کنم
این را می پرسم:
آیا اعتقاد دارید که این عکسها که زنانی (و ایزد بانوان باستان)دارای لباسهایی پوشیده
هستند نشان دهنده حجاب است یا نه؟
دوم اینکه این عکس را از لیستتان حذف کنید.میترا یک ایزد مرد است و حجاب برایش بی مفهوم
سوم اینکه جواب سوال اول را بدهید تا من هم بحث را ادامه بدهم
این را می پرسم:
آیا اعتقاد دارید که این عکسها که زنانی (و ایزد بانوان باستان)دارای لباسهایی پوشیده
هستند نشان دهنده حجاب است یا نه؟
دوم اینکه این عکس را از لیستتان حذف کنید.میترا یک ایزد مرد است و حجاب برایش بی مفهوم
سوم اینکه جواب سوال اول را بدهید تا من هم بحث را ادامه بدهم
Gilgamesh- عضو
- تعداد پستها : 9
Registration date : 2007-07-14
رد: حجاب
گلگميش جان ! جواب سؤال شما بله است.حجاب همان پوشش است . ولي اين چه دردي را دوا مي كند.
من چند سؤال ديگر طرح مي كنم:
1 آيا شما حجاب را قبول داريد؟
2 نظر شما در مورد حجاب اسلامي چيست؟
3 آيا زنان در رعايت حجاب اختيار دارند؟
4 شما تا چه اندازه حجاب رعايت مي كنيد و آگر ازاد بوديد به چه صورتي رعايت مي كرديد؟(اين سؤال مخصوص خانم ها است)
من چند سؤال ديگر طرح مي كنم:
1 آيا شما حجاب را قبول داريد؟
2 نظر شما در مورد حجاب اسلامي چيست؟
3 آيا زنان در رعايت حجاب اختيار دارند؟
4 شما تا چه اندازه حجاب رعايت مي كنيد و آگر ازاد بوديد به چه صورتي رعايت مي كرديد؟(اين سؤال مخصوص خانم ها است)
rim- عضو
- تعداد پستها : 31
Registration date : 2007-07-02
رد: حجاب
ابتدا آنكه بايد گوشزد نمود كه ... ! نه اجازه بديد كپي پست كنم تا حرف حرف من نباشه يك موقع اين حس به دوستان دست بده كه من از خودم حرف در آوردم
نخستين آيينی آريايی-ايرانی که از سوی اين مردمان تا باختری ترين نقاط آسيا و خاوری ترين نقاط اروپا پيش رفت آيين پر رمز و راز ميترايی بود.
در اين آيين راز ها با پی گرايی ويژه ای راز می ماندند و برای بيان مفاهيم دينی به پيکره ها سنگ تراشه ها و نگاره ها اکتفا می شد. اين آيين که ايزد بانو ميترا (در اوستا و نوشته های کهن ميثره) در آن جايگاهی ويژه داشت بر پايه ی انديشه ها و معتقدات کهن آريايی چون زروان پرستی (پرستش خدای زمان) اساطير و افسانه ها ساخت يافته بود.
در اين آيين خدای زمان مقام و جايگاهی فراتر از آن داشت که در رخ دادها و کارهای اين جهانی درون شود. بنابراين او اهوره ها (خدايان آسمانی) را می آفريند تا با آذرخش و آتش آسمانی در برابر اهريمن و ياران او (ديوان) که جايگاهشان در زير زمين بود و نيروهای بدی بودند به مبارزه بپردازند.
داستان زاده شدن ميترا نيز بسيار شگفت و زيباست. صخره ای آبستن می شود و ميترا درون غاری ژرف با پيکری لخت زاده می شود٬ با خنجری در يک دست و مشعلی در ديگر دست. او هم کار و هم پيمان ايزد مهر (ايزد خورشيد) است و به دستور او گاوی خشمگين و سرکش را رام می کند٬ به غار می برد و با خنجری در گلوی گاو قربانيش می کند٬ از خون گاو که بر زمين جاری می گردد گياهان هستی می يابند...
از اين رو در اين آيين گاو٬ نماد زايش و باروری٬ زمين مادر هستی يافتگان است و ميترا٬ در مهراب هايی که سازندگان ان همواره در تلاش بودند تا در کنار چشمه ها يا جويبارها و در دل کوه ها کنده شود٬ به صورت بانويی زيبا چهره٬ بلند قامت و ستبر پيکر در حالی که خنجری در گلوی گاوی فرو برده پيکر تراشی و نگاره پردازی شده.
اين آيين يادگار زمانی است که آرياييان ايرانی و هندی در يک جا با هم زندگی می کردند و انديشه ها٬ اسطوره ها و خدايانی يکسان داشتند. بی گمان امروز نيز می توان نمونه ها و يادگار های بسياری از اين آيين در اديان اقوام سامی يافت. اين نکته را انديشمندان درست دانسته اند که بسياری از انديشه ها و رسوم اديان سامی به ويژه دين مسيح بر گرفته از اين آيين ايرانيست. از اين رو گفته می شود اسلام بزرگترين وارث آيين مزدايی-زرتشتی ايران ساسانی٬ و مسيحيت بزرگترين وارث آيين ميترايی (مهر پرستی) ايرانی است. ارنست رنان می نويسد: ((اگر مسيحيت در سال های نخست دچار بلايی زودرس شده بود اکنون بی گمان غربيان پيرو آيين ميترايی بودند... ))
خدايان در آغاز همگی زن بودند. زيرا در باور های نخستين زن نماد زايش و باروری و مادر هستی بود و برای داشتن اين مقام شايسته تر بود. ولی با گذشت زمان گرايش به مرد بودن خدايان در ميان اقوام پا گرفت و به جز قوم آريايی که ايزدان آن نيمی زن و نيمی مرد و کاملن برابر بودند٬ خدايان مرد در ميان انديشه های اقوام ديگر رفته رفته جايگزين خدايان زن شدند تا جايی که حتا در ميان دين های توحيدی اقوام سامی و به ويژه يهود و مسيح هم خدا به صورت پيرمردی بلند موی و سپيد جامه نگاره پردازی شد.
خدايان زن آريايی بدون مرد و تنها با فرو رفتن درون درياچه ای مقدس آبستن می گشتند.
............................................
به گمان من پوشش و حجاب مخصوصا حجاب بانوان از هزاران سال قبل به گونه هاي مختلف در ميان اقوام مختلف به شيوه هاي مختلف وجود داشته و هرچه تاريخ رو ورق مي زنيم به اين نكته بيشتر پي مي بريم كه پوشش كه ما از آن بعنوان حجاب ياد مي كنيم بيشتر در بين اقوام متمدن رايج بوده تا اقوام بدوي
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: حجاب
فرمايش درست جناب jj ولي بيشتر منتقدين حجاب پيشينه تاريخي را دليلي براي قبول آن به حساب نمي آورند
rim- عضو
- تعداد پستها : 31
Registration date : 2007-07-02
رد: حجاب
عجب ! اينقدر دارن تلاش مي كنند كه خط ما رو هم خط ميخي كنند اونوقت از فرهنگ گذشته چيزي رو قبول ندارندrim نوشته است:فرمايش درست جناب jj ولي بيشتر منتقدين حجاب پيشينه تاريخي را دليلي براي قبول آن به حساب نمي آورند
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: حجاب
اما روي ديگر سكه حجاب چيست اين مقاله رو بخونيد
چادر مشكي از حجاب برتر تا تجارت ميليارد توماني
چادر مشكي در ايران بيشتر از آنكه يك پوشش باشد نشانه يك ايدئولوژي است. شايد اين جريان فكري به زماني برگردد كه رضاخان دستور داد زن ايراني چارقد و چادر از سر بردارد.
آنان ترجيح دادند كه خانهنشين شوند اما دست از چادر برندارند. همين زمان چادر نمادي از مقاومت شد. اما همين پوشش باستاني در طول تاريخ دستخوش تغييرات اساسي بود.
آنچه در كتابهاي تاريخي آمده، قدمت چادر به زنان هخامنشيان ميرسد. چادر براي اولين بار در يك اثر از ابنيه ارگيلي در شمالغربي آناتولي كه زنان را سوار بر اسب به تصوير كشيده و هماكنون در موزه استانبول است، پوششي مانند چادر را به صورت ابتدايي آن مطرح ميكند. البته اين پوشش چادرمانند به صورت پارچهاي با حاشيهدوزي بسيار زيبا، آويزان از پشت تاج خانمهاي هخامنشي ديده ميشود.
«جرجي زيدان» مينويسد: اگر مقصود از حجاب، پوشانيدن تن و بدن است اين وضع پيش از اسلام و حتي پيش از ظهور ديانت مسيح معمول بود و ديانت مسيح هيچ تغييري در آن نداده و تا اواخر قرون وسطي در اروپا معمول بوده و آثار آن هنوز در خود اروپا باقي مانده است. در فرهنگ معين برابر لغت چادر نوشته شده: «بالاپوشي كه زنان روي سر اندازند و همه اندام آنان را پوشاند.»
اما چادر به معني حجاب از زمان صفويان رواج پيدا كرد. اولئاريوس مينويسد: «زنان سر خود را كاملا ميپوشانند و روي آن پارچهاي مياندازند كه روي شانههاشان ميافتد و از جلو، گردن و گلو و سينههايشان را ميپوشاند (مقنعه) و آنگاه كه آهنگ بيرون رفتن ميكنند با چادر سفيد سراسر اندام خود را از سر تا پا ميپوشانند و رويشان را چنان زير نقاب پنهان ميدارند كه جز مردمك چشمان چيزي ديده نميشود.
آنچه در كتابهاي تاريخي آمده، قدمت چادر به زنان هخامنشيان ميرسد. چادر براي اولين بار در يك اثر از ابنيه ارگيلي در شمالغربي آناتولي كه زنان را سوار بر اسب به تصوير كشيده و هماكنون در موزه استانبول است، پوششي مانند چادر را به صورت ابتدايي آن مطرح ميكند. البته اين پوشش چادرمانند به صورت پارچهاي با حاشيهدوزي بسيار زيبا، آويزان از پشت تاج خانمهاي هخامنشي ديده ميشود.
«جرجي زيدان» مينويسد: اگر مقصود از حجاب، پوشانيدن تن و بدن است اين وضع پيش از اسلام و حتي پيش از ظهور ديانت مسيح معمول بود و ديانت مسيح هيچ تغييري در آن نداده و تا اواخر قرون وسطي در اروپا معمول بوده و آثار آن هنوز در خود اروپا باقي مانده است. در فرهنگ معين برابر لغت چادر نوشته شده: «بالاپوشي كه زنان روي سر اندازند و همه اندام آنان را پوشاند.»
اما چادر به معني حجاب از زمان صفويان رواج پيدا كرد. اولئاريوس مينويسد: «زنان سر خود را كاملا ميپوشانند و روي آن پارچهاي مياندازند كه روي شانههاشان ميافتد و از جلو، گردن و گلو و سينههايشان را ميپوشاند (مقنعه) و آنگاه كه آهنگ بيرون رفتن ميكنند با چادر سفيد سراسر اندام خود را از سر تا پا ميپوشانند و رويشان را چنان زير نقاب پنهان ميدارند كه جز مردمك چشمان چيزي ديده نميشود.
بر اطلاق زنان ايراني چهارپوشش جداگانه دارند كه از دو تاي آنها در خانه و از دوتاي ديگر بيرون از خانه استفاده ميكنند.
نخست پوششي روسريمانند كه غالبا به منظور آرايش است و تا پشت اندام را ميپوشاند. دوم چارقد كه پوششي سهگوشه است، ميانش را روي سر مياندازند و وسط دو دامن آن را زير چانه به نوعي گره ميزنند كه دو دامن روي سينه را بپوشاند و دامن سوم پشت سر را مستور بدارد، پوشش سوم همان چادر است كه سراسر اندام را از سر تا پا ميپوشاند و پوشش چهارم چيزي شبيه دستمال است كه صورت را ميپوشاند و روي شقيقه بسته ميشود. روي اين روبند آنجا كه چشم است شبكههايي براي ديدن تعبيه شده است.»
اما همانطور كه در روايتهاي تاريخي نقل شده است، چادر در آن زمانها به رنگهاي مختلف از جمله بنفش و آبي بوده است و فقط در ماههاي محرم و صفر، زنان ايراني براي شركت در روضههاي عزاي امام حسين(ع) از چادرهاي مشكي استفاده ميكردند.
راوندي مينويسد: «تا حدود 1880 ميلادي (1298 هـ) چادرهاي زنان رنگارنگ و بسيار زيبا بود. در اين وقت سياحان و جهانگردان فرنگي كه به استانبول ميآمدند از زنان مسلماني كه در قبرستانها ايستاده بودند، عكسبرداري ميكردند.
اما همانطور كه در روايتهاي تاريخي نقل شده است، چادر در آن زمانها به رنگهاي مختلف از جمله بنفش و آبي بوده است و فقط در ماههاي محرم و صفر، زنان ايراني براي شركت در روضههاي عزاي امام حسين(ع) از چادرهاي مشكي استفاده ميكردند.
راوندي مينويسد: «تا حدود 1880 ميلادي (1298 هـ) چادرهاي زنان رنگارنگ و بسيار زيبا بود. در اين وقت سياحان و جهانگردان فرنگي كه به استانبول ميآمدند از زنان مسلماني كه در قبرستانها ايستاده بودند، عكسبرداري ميكردند.
اين امر و انتشار رمان پيرلوتي به نام آزاده خانم كه داستان ارتباط يك نفر فرنگي با زوجه يك افندي مسلمان است موجب نارضايتي سلطان عبدالحميدخان شد و فرمود كه از اين به بعد خانمها چادر مشكي بپوشند و پيچه بزنند و اين رسم كمكم به ساير بلاد از جمله تبريز سرايت كرد و بعدها در عهد آتاتورك و كشف حجاب نيز از 1924 ميلادي (1343هـ) به بعد در استانبول معمول شد و بعد به تهران راه يافت.»
اما در همان زمانها نيز چادر مشكي رواج پيدا نكرد. ايران كه از اقوام مختلف تشكيل شده و هر يك پوشش خاص خود را دارند هيچگاه چادر را به عنوان پوشش قبول نكردند.مطالعه در پوشش اقوام ايراني نشان ميدهد كه چادر بيشتر در اقوام و شهرهايي كه به حاكميت نزديك بودند رواج داشت.
اما در همان زمانها نيز چادر مشكي رواج پيدا نكرد. ايران كه از اقوام مختلف تشكيل شده و هر يك پوشش خاص خود را دارند هيچگاه چادر را به عنوان پوشش قبول نكردند.مطالعه در پوشش اقوام ايراني نشان ميدهد كه چادر بيشتر در اقوام و شهرهايي كه به حاكميت نزديك بودند رواج داشت.
اقوام كرد، لر، تركمن، شمالي و... هيچكدام چادر را به عنوان پوشش در پوشاك خود نداشتند. حتي در جنوب كشور و خوزستان هم كه چادر بود، شكل و شمايل چادر در شهرهاي مركز را نداشته است.
دكتر درخشنده صادقي در پژوهشي با عنوان حجاب و زنان آورده كه«زنان طبقات كارگري در كشورهاي مسلمان كه پايه اقتصاد كشاورزي داشتند بدون چادر در كشتزارها و چراگاهها مشغول به كار بودند.
دكتر درخشنده صادقي در پژوهشي با عنوان حجاب و زنان آورده كه«زنان طبقات كارگري در كشورهاي مسلمان كه پايه اقتصاد كشاورزي داشتند بدون چادر در كشتزارها و چراگاهها مشغول به كار بودند.
در ايران تا به امروز در كشتزارهاي مرتع و چايكاريهاي شمال، چراگاههاي غرب و در كارخانههاي ريسندگي و قاليبافيها شاهد اين پديده هستيم. دختران و زنان زحمتكش بدون پوشش چادرسياه در اين بخشها براي گسترش نيروي اقتصادي كشور به كار ميپردازند.»
حجاب درگذر انقلاب
انقلاب اسلامي نقطه عطفي براي چادرمشكي بود. تمام زنان شهري كه تا آن زمان از چادرهاي رنگي استفاده ميكردند در بحبوحه انقلاب آن را كنار گذاشتند و چادرمشكي بر سر كرده و در راهپيماييها شركت كردند.
حجاب درگذر انقلاب
انقلاب اسلامي نقطه عطفي براي چادرمشكي بود. تمام زنان شهري كه تا آن زمان از چادرهاي رنگي استفاده ميكردند در بحبوحه انقلاب آن را كنار گذاشتند و چادرمشكي بر سر كرده و در راهپيماييها شركت كردند.
در تصاويري كه از روزهاي انقلاب مانده، زنان ايراني شركتكننده در تظاهرات خياباني همگي يكپارچه مشكيپوش شدند تا تصاوير آنان در تاريخ اينچنين ثبت شود و آغازگر يك جريان فكري باشند.
يكي از عكاسان خارجي كه در آن روزها از خيابانهاي تهران عكسبرداري ميكرد، در توصيف آن ميگويد: «زنان ايراني با چادرهاي مشكي مانند دريايي بودند كه رژيم شاه را بلعيدند. همانطور كه من در حين عكاسي از اين زنان چادرمشكي بهوحشت افتادم.»
پوشش زنان انقلابي در آن روزها به دو دسته بود: دسته اول كه بيشتر به محيطهاي دانشگاهي تعلق داشتند و افكار مدرنتري در سر ميپروراندند از پوشش مانتو و روسري استفاده ميكردند.
پوشش زنان انقلابي در آن روزها به دو دسته بود: دسته اول كه بيشتر به محيطهاي دانشگاهي تعلق داشتند و افكار مدرنتري در سر ميپروراندند از پوشش مانتو و روسري استفاده ميكردند.
البته نه به شكل امروزي آن. آنان مانتوهاي روشن ميپوشيدند و روسري سرشان به غير از گردي صورتشان را ميپوشاند و دسته دوم كساني بودند كه وجه مذهبيشان پررنگتر بود، آنان بيشتر از خانوادههاي سنتي سربرآورده بودند و طبقه اجتماعيشان متوسط رو به پايين بود.
اما هرچه عمر انقلاب اسلامي بالا رفت، حجاب زن ايراني بيشتر دستخوش تغييرات شد. با اجباري شدن حجاب هر طبقه جاي خود را به طبقه قبلي داد. بيحجابان ديروز، مانتو و روسري بر تن كردند و از تعداد كساني كه در انقلاب مانتو و روسريپوش بودند كاسته و به افراد چادري افزوده شد.
آن سالهاي اول چادرهاي كيفي كه پارچهاي ساده و ارزانقيمت داشتند بر سر بيشتر خانمهاي چادري رفت، چادرهايي كه علاوه بر حجاب نمادي از سادهزيستي صاحبانشان نيزبودند. همان سالهاي اول بود كه در چادر ايراني اولين تغيير رخ داد. دخترهاي جوانتر براي آنكه هم حجاب داشته و هم راحت باشند به چادرها كش دوختند و همين كش آنان را از نسل قبلي خود يعني مادرانشان متمايز ميكرد.
اما هرچه عمر انقلاب اسلامي بالا رفت، حجاب زن ايراني بيشتر دستخوش تغييرات شد. با اجباري شدن حجاب هر طبقه جاي خود را به طبقه قبلي داد. بيحجابان ديروز، مانتو و روسري بر تن كردند و از تعداد كساني كه در انقلاب مانتو و روسريپوش بودند كاسته و به افراد چادري افزوده شد.
آن سالهاي اول چادرهاي كيفي كه پارچهاي ساده و ارزانقيمت داشتند بر سر بيشتر خانمهاي چادري رفت، چادرهايي كه علاوه بر حجاب نمادي از سادهزيستي صاحبانشان نيزبودند. همان سالهاي اول بود كه در چادر ايراني اولين تغيير رخ داد. دخترهاي جوانتر براي آنكه هم حجاب داشته و هم راحت باشند به چادرها كش دوختند و همين كش آنان را از نسل قبلي خود يعني مادرانشان متمايز ميكرد.
در همان زمانها بود كه مادرانشان هم چادر كيفي را كنار گذاشتند و به برسر گذاشتن چادرهاي «كلوكه» روي آوردند. ديگر زنان چادري يكدست نبودند. نوع چادري كه بر سر ميكردند تلويحا طبقه اجتماعي را هم نشان ميداد. هرچند كه چادر كيفي همچنان چادر كار و فعاليت خارج از خانه باقي ماند.
بعد از «كلوكه» چادرهاي «شرمن» هم از راه رسيدند. پارچههاي آنان براق بود و نقشونگارهاي درشتي داشت. اين چادرهاي شرمن خيلي زود جاي كلوكههاي سنگين را گرفته و شد مد جامعه.
فرزندان نسل دوم انقلاب كه روزي خود سنتشكني كرده بودند و برخلاف مادران خود كه چادر رنگي بر سر ميگذاشتند، چادر مشكيپوش شده بودند، وارد ميدان حجاب شدند. نسل سوم انقلاب تفاوت اساسي با نسلهاي قبلي خود دارند؛ نسل سركشي كه ديگر حرفشنوي پيشينيان خود را ندارند.
نسل سوم باز هم بر دو گروه تقسيم شدند؛ آنان كه خانوادههاي امروزيتر و افكار روشنفكري داشتند، آرامآرام چادرهاي خود را كنار گذاشتند و مانتو و روسريپوش شدند و دسته دوم دختران خانوادههايي كه جايگاه سنتي قويتري داشتند چادرهاي سنتي را از سر برداشته و رو به انواع چادرهاي ديگر اعم از عربي و عبايي و ملي و... آوردند.
آنان نيز ميخواستند علاوه بر آنكه سنتها را حفظ كرده از آزادي عمل بيشتري برخوردار باشند و اينچنين حجاب زن ايراني باز هم دچار تغيير شد.
داستان معرفي چادر در ايران
اما حكايت چادرمشكي در ايران حكايت عجيبي است. در بازار ايران ميتوان پارچه چادري را از متري دو هزار تا 80 هزار تومان پيدا كرد. كارخانههاي ژاپني و سوئيسي بازار پارچههاي چادرمشكي خود را خوب پيدا كردهاند.
فرزندان نسل دوم انقلاب كه روزي خود سنتشكني كرده بودند و برخلاف مادران خود كه چادر رنگي بر سر ميگذاشتند، چادر مشكيپوش شده بودند، وارد ميدان حجاب شدند. نسل سوم انقلاب تفاوت اساسي با نسلهاي قبلي خود دارند؛ نسل سركشي كه ديگر حرفشنوي پيشينيان خود را ندارند.
نسل سوم باز هم بر دو گروه تقسيم شدند؛ آنان كه خانوادههاي امروزيتر و افكار روشنفكري داشتند، آرامآرام چادرهاي خود را كنار گذاشتند و مانتو و روسريپوش شدند و دسته دوم دختران خانوادههايي كه جايگاه سنتي قويتري داشتند چادرهاي سنتي را از سر برداشته و رو به انواع چادرهاي ديگر اعم از عربي و عبايي و ملي و... آوردند.
آنان نيز ميخواستند علاوه بر آنكه سنتها را حفظ كرده از آزادي عمل بيشتري برخوردار باشند و اينچنين حجاب زن ايراني باز هم دچار تغيير شد.
داستان معرفي چادر در ايران
اما حكايت چادرمشكي در ايران حكايت عجيبي است. در بازار ايران ميتوان پارچه چادري را از متري دو هزار تا 80 هزار تومان پيدا كرد. كارخانههاي ژاپني و سوئيسي بازار پارچههاي چادرمشكي خود را خوب پيدا كردهاند.
در كشوري كه به جرات ميتوان گفت هيچ زن چادري ندارد، كارخانه ميتسوبيشي اعلاترين پارچههاي چادرمشكي خود را كه در بازار ايران بين 60 تا 70 هزار تومان است به كشورمان صادر ميكند و كارخانههاي سوئيسي انواع كرپنازها، كرپابريشم و حريرابريشم خود را در ايران بهفروش ميرسانند و سود خوبي ميبرند.
«حجم واردات پارچه چادرمشكي به ايران حدود 10 ميليون متر در سال است و اين در حالي است كه بخش وسيعي از واردات اين محصول به صورت قاچاق وارد كشور ميشود.
«حجم واردات پارچه چادرمشكي به ايران حدود 10 ميليون متر در سال است و اين در حالي است كه بخش وسيعي از واردات اين محصول به صورت قاچاق وارد كشور ميشود.
قيمت واقعي اين محصول در كشورهاي كره و ژاپن حدود 80 سنت براي هر متر است اما در حال حاضر همان كالا با قيمتي حتي بيش از پنج دلار در بازارهاي ايران بهفروش ميرسد به طوري كه برآورد ميشود تجارت اين كالا سالانه 500 ميليون دلار درآمد براي واردكنندگان ايجاد ميكند.» اين گفتههاي يكي از مسوولان انجمن صنايع نساجي ايران است.
آنچه مسلم است تفاوت در كيفيت چادرهاي توليد وطن با انواع چادرهاي وارداتي، زن ايراني را به سوي خريد انواع چادر خارجي سوق ميدهد.
چادر ايراني علاوه بر نامرغوب بودن، كيفيت رنگش چنان است كه با اولين شستوشو رنگ از رخش ميپرد و بور ميشود.
ظاهرا علاوه بر زن ايراني، مرد ايراني هم چندان علاقهمند به توليد داخلي نيست و آنان نيز ترجيح ميدهند كه اين محصول پرسود و پرمشتري از خارج از مرزهاي كشور وارد ايران شود، چراكه سال گذشته همراه با افتتاح اولين كارخانه توليد پارچه چادرمشكي در كشور، دولت در يك اقدام عجيب تعرفه واردات اين كالاي پرمصرف در كشور را از 70 درصد به 20 درصد كاهش داد.
آنچه مسلم است تفاوت در كيفيت چادرهاي توليد وطن با انواع چادرهاي وارداتي، زن ايراني را به سوي خريد انواع چادر خارجي سوق ميدهد.
چادر ايراني علاوه بر نامرغوب بودن، كيفيت رنگش چنان است كه با اولين شستوشو رنگ از رخش ميپرد و بور ميشود.
ظاهرا علاوه بر زن ايراني، مرد ايراني هم چندان علاقهمند به توليد داخلي نيست و آنان نيز ترجيح ميدهند كه اين محصول پرسود و پرمشتري از خارج از مرزهاي كشور وارد ايران شود، چراكه سال گذشته همراه با افتتاح اولين كارخانه توليد پارچه چادرمشكي در كشور، دولت در يك اقدام عجيب تعرفه واردات اين كالاي پرمصرف در كشور را از 70 درصد به 20 درصد كاهش داد.
البته روابط عمومي وزارت بازرگاني اعلام كرد كه اين كاهش به منظور حمايت از مصرفكنندگان اين كالا صورت گرفته كه با توجه به جايگاه ويژه اين كالاي فرهنگي در جامعه ما به منظور حمايت از توليدات داخلي دولت با اختصاص يارانه فرهنگي به توليدكنندگان پارچه چادرمشكي حمايت از توليد داخلي را نيز مدنظر خواهد داشت.
اين روابط عمومي تاكيد كرده بود كه تقارن كاهش تعرفه اين كالاها با افتتاح و راهاندازي و حل بعضي از مشكلات توليد آن در كشور كاملا اتفاقي بوده و وزارت بازرگاني به عنوان مسوول تنظيم بازار كشور درخصوص عدم اجحاف به مصرفكنندگان كالا مسووليت ذاتي داشته و دارد.
اين روابط عمومي تاكيد كرده بود كه تقارن كاهش تعرفه اين كالاها با افتتاح و راهاندازي و حل بعضي از مشكلات توليد آن در كشور كاملا اتفاقي بوده و وزارت بازرگاني به عنوان مسوول تنظيم بازار كشور درخصوص عدم اجحاف به مصرفكنندگان كالا مسووليت ذاتي داشته و دارد.
بررسيها نشان ميدهد، توان بالقوه درخصوص توليد اين كالا حدود 5/1 ميليون مترمربع در سال است كه اين ميزان تنها چهار درصد مصرف داخلي اين كالا را پوشش ميدهد و برآورد انجام شده از مصرف واقعي داخلي كشور حاكي از مصرف حدود 35 ميليون متر در سال است.
هرچند دولت تعرفهها را با هدف حمايت از قشر متوسط جامعه كاهش داد اما عملا اين كاهش به نفع واردكنندگان تمام شد چراكه اين كاهش تعرفه روي بازار داخلي و قيمت اجناس هيچ تاثيري نداشت و چادرمشكي كرهاي يا ژاپني ارزان نشد.
شايد براي همين بود كه مجلس وارد ماجراي چادرمشكي شد و موضوع را مورد بررسي قرار داد.
هرچند دولت تعرفهها را با هدف حمايت از قشر متوسط جامعه كاهش داد اما عملا اين كاهش به نفع واردكنندگان تمام شد چراكه اين كاهش تعرفه روي بازار داخلي و قيمت اجناس هيچ تاثيري نداشت و چادرمشكي كرهاي يا ژاپني ارزان نشد.
شايد براي همين بود كه مجلس وارد ماجراي چادرمشكي شد و موضوع را مورد بررسي قرار داد.
مركز پژوهشهاي مجلس شوراي اسلامي در گزارشي نتايج بررسيهاي خود را اعلام كرد. در بخشي از اين گزارش آمده كه:
مركز پژوهشها همچنين خاطرنشان ساخت كه با كاهش نرخ تعرفه – به طور طبيعي – واردات پارچه چادرمشكي افزايش مييابد و ممكن است بسياري از پارچههاي مشكي پس از كاهش تعرفه تحتعنوان پارچه چادرمشكي وارد كشور شود و به مصارفي غير از چادر برسد كه اين امر موجب ميشود اولا توليدكنندگان داخلي كه اخيرا به فناوري رنگرزي مطلوب پارچه چادرمشكي دست يافتهاند، نتوانند به رقابت با پارچه چادرمشكي وارداتي بپردازند و ثانيا ساير پارچههاي مشكي جز در قالب پارچه چادرمشكي از پرداخت ماليات گمركي (تعرفه گمركي) معاف شود زيرا تشخيص اينكه پارچه چادرمشكي به چه مصرفي ميرسد دشوار و در مواردي غيرممكن است.
همچنين در گزارش مربوطه عنوان شده كه هيچگونه سندي مبني بر اينكه كميسيون ماده (1) براساس چه مطالعه علمي اقدام به كاهش نرخ تعرفه و آن هم نرخ تعرفه چادرمشكي از 66 درصد به 16 درصد كرده، وجود ندارد. از طرفي نيز كاهش نرخ تعرفه به ميزان 30 درصد معمولا مرسوم نيست و اصولا بايد به مرور زمان صورت گيرد.
اين گزارش پيشنهاد كرده است كه اولا كاهش نرخ تعرفهها در راستاي حمايت از توليدات داخلي مبتني بر مطالعات كارشناسي باشد و ثانيا بايد وزارتخانههاي ذيربط – صنايع و معادن و بازرگاني – استراتژي مشخصي را در راستاي اهداف سند راهبردي توسعه صنعتي و همچنين حمايت از توليدكنندگان داخلي پارچه تدوين كرده و از اخذ تصميمات مقطعي و متناقض پرهيز كنند.
دفتر مطالعات اقتصادي مركز پژوهشها ضمن اشاره به روند صعودي واردات پارچه چادرمشكي طي سالهاي 1380 تا 1385 پرداخت يارانه به توليدكنندگان داخلي چادرمشكي را نيز داراي ايراد دانست و افزود: پرداخت يارانه به توليدكنندگان پارچه چادرمشكي اولا ضمن افزايش بار مالي و حجم دولت، با سياست كوچكسازي دولت مغايرت دارد. ثانيا اطميناني در مورد تاثير اعطاي يارانه در افزايش كيفيت توليدات داخلي وجود ندارد.
در هر حال بعد از ساليان سال كه از سر كردن چادرمشكي زنان ما ميگذرد سال گذشته اولين كارخانه توليد پارچه چادرمشكي در كشور راهاندازي شد، همچنين پس از سالها تحقيق، بالاخره صنعتگران ايراني توانستند به دانش فني رنگرزي چادرمشكي دست يابند.
هرچند همين مساله نيز باعث تعجب است كه چطور در طول تمام اين سالها كسي به فكر توليد داخلي نيفتاد. شايد مهمترين علت آن تجارت پرسود واردات چادرمشكي است و دست دلالهايي كه نميخواهند اين تجارت پرسود را از دست دهند.
مركز پژوهشها همچنين خاطرنشان ساخت كه با كاهش نرخ تعرفه – به طور طبيعي – واردات پارچه چادرمشكي افزايش مييابد و ممكن است بسياري از پارچههاي مشكي پس از كاهش تعرفه تحتعنوان پارچه چادرمشكي وارد كشور شود و به مصارفي غير از چادر برسد كه اين امر موجب ميشود اولا توليدكنندگان داخلي كه اخيرا به فناوري رنگرزي مطلوب پارچه چادرمشكي دست يافتهاند، نتوانند به رقابت با پارچه چادرمشكي وارداتي بپردازند و ثانيا ساير پارچههاي مشكي جز در قالب پارچه چادرمشكي از پرداخت ماليات گمركي (تعرفه گمركي) معاف شود زيرا تشخيص اينكه پارچه چادرمشكي به چه مصرفي ميرسد دشوار و در مواردي غيرممكن است.
همچنين در گزارش مربوطه عنوان شده كه هيچگونه سندي مبني بر اينكه كميسيون ماده (1) براساس چه مطالعه علمي اقدام به كاهش نرخ تعرفه و آن هم نرخ تعرفه چادرمشكي از 66 درصد به 16 درصد كرده، وجود ندارد. از طرفي نيز كاهش نرخ تعرفه به ميزان 30 درصد معمولا مرسوم نيست و اصولا بايد به مرور زمان صورت گيرد.
اين گزارش پيشنهاد كرده است كه اولا كاهش نرخ تعرفهها در راستاي حمايت از توليدات داخلي مبتني بر مطالعات كارشناسي باشد و ثانيا بايد وزارتخانههاي ذيربط – صنايع و معادن و بازرگاني – استراتژي مشخصي را در راستاي اهداف سند راهبردي توسعه صنعتي و همچنين حمايت از توليدكنندگان داخلي پارچه تدوين كرده و از اخذ تصميمات مقطعي و متناقض پرهيز كنند.
دفتر مطالعات اقتصادي مركز پژوهشها ضمن اشاره به روند صعودي واردات پارچه چادرمشكي طي سالهاي 1380 تا 1385 پرداخت يارانه به توليدكنندگان داخلي چادرمشكي را نيز داراي ايراد دانست و افزود: پرداخت يارانه به توليدكنندگان پارچه چادرمشكي اولا ضمن افزايش بار مالي و حجم دولت، با سياست كوچكسازي دولت مغايرت دارد. ثانيا اطميناني در مورد تاثير اعطاي يارانه در افزايش كيفيت توليدات داخلي وجود ندارد.
در هر حال بعد از ساليان سال كه از سر كردن چادرمشكي زنان ما ميگذرد سال گذشته اولين كارخانه توليد پارچه چادرمشكي در كشور راهاندازي شد، همچنين پس از سالها تحقيق، بالاخره صنعتگران ايراني توانستند به دانش فني رنگرزي چادرمشكي دست يابند.
هرچند همين مساله نيز باعث تعجب است كه چطور در طول تمام اين سالها كسي به فكر توليد داخلي نيفتاد. شايد مهمترين علت آن تجارت پرسود واردات چادرمشكي است و دست دلالهايي كه نميخواهند اين تجارت پرسود را از دست دهند.
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: حجاب
سلام خیلی بحثون قشنگه
منم با پوشش موافقم ولی نه پوشش زورکی
پوشش درست میتون حتی تو حرف زدن طرف باشه حتما این نیست که چادر سرمون باشه متاسفانه جامعه فقط این تیپ حاجب رو میپسنده
البته پوشش هر فرد هم برمیگرده به شخصیت اون فرد ربطی هم به چادر و .. نداره یه فرد میتونه پوشش مناسبی نداشته باشه ولی شخصیتش در حد خیلی بالا باشه
منم با پوشش موافقم ولی نه پوشش زورکی
پوشش درست میتون حتی تو حرف زدن طرف باشه حتما این نیست که چادر سرمون باشه متاسفانه جامعه فقط این تیپ حاجب رو میپسنده
البته پوشش هر فرد هم برمیگرده به شخصیت اون فرد ربطی هم به چادر و .. نداره یه فرد میتونه پوشش مناسبی نداشته باشه ولی شخصیتش در حد خیلی بالا باشه
dalileh- عضو ویژه
- تعداد پستها : 677
موقعيت : آواره
Registration date : 2007-10-07
رد: حجاب
rim نوشته است:نظر شما در مورد حجاب و پوشش خانم ها چيست؟
آيا ديگران يا حكومت حق اظهار نظر دارند؟
درود
چون جزو قوانین هست حق دخالت و اظهار نظر داره
رعایت قانون هم برای همه هست و باید قوانین رعایت بشن
حتی اگر غلط هستن
همچنسن اگر قانونی رو غلط می دونیم باید سعی کنیم تا اون قانون رو اصلاح کنیم نه اینکه رعایتش نکنیم
درکل حجاب و مسائل اعتقادی شخصی هستند
کرگدن- عضو ثابت
- تعداد پستها : 37
Registration date : 2007-09-16
رد: حجاب
j.j نوشته است:در کشور های غربی هم برای عریان بودن حدی را قائل نیستند ولی برای حجاب حتی روسری را هم نمی پذیرند
۱- همه کشور های غربی اینطور نیستند ( همچین قانونی ندارند)
۲- کسانی که با حجاب هستند مشکلی ندارند ( مگر اینکه قانونی باشه که اونها رو منع کنه)
۳- تغییر قانون بسیار راحت تر و بر اساس نظر اکثریت مردم هست ( دمکراسی نزدیکتر به واقعیت هست)
۴- برای اقلیت هم امکانات مناسبی فراهم هست
۵- برای عریان بودن هم حد و مرز قائل هستند ( و بسیار سخت گیرانه تر از این طرف)
اگر موافق هستید بیشتر در موردش صحبت کنیم
کرگدن- عضو ثابت
- تعداد پستها : 37
Registration date : 2007-09-16
رد: حجاب
سلام. تاپیک خوبی دارین. اما به یاد داشته باشین که خداوند انسان رو با قدرت تفکر و اختیار آفرید. اگه می خواست به انسان چیزی رو تحمیل کنه اونو خر یا گاو می آفرید نه انسان. درسته؟
حجاب به هیچ عنوان نباید قانون و اجبار باشه. هرکسی هرجوری دوست داشت باید بیرون بیاد. البته یه حد و مرزی همباید باشه. مثلا لخت مادرزاد اومدن بیرون ممنوع.
این کار، یعنی اجبار حجاب توهینه به انسان و از اون مهم تر نادیده گرفتن حرف و کار خداوند. اگه بخواین می تونم براتون آیه ای رو بیارم.
حجاب به هیچ عنوان نباید قانون و اجبار باشه. هرکسی هرجوری دوست داشت باید بیرون بیاد. البته یه حد و مرزی همباید باشه. مثلا لخت مادرزاد اومدن بیرون ممنوع.
این کار، یعنی اجبار حجاب توهینه به انسان و از اون مهم تر نادیده گرفتن حرف و کار خداوند. اگه بخواین می تونم براتون آیه ای رو بیارم.
رد: حجاب
البته من كاملا با حرف شما موافق نيستم ولي مي تونم اينو اضافه كنم كه افراط و تفريط در هر كاري موجب ذلت و گمراهي ميشه درضمن دكتر شريعتي هم مي فرمايند كسي كه زيبايي انديشه پيدا كرده زيبايي بدن را به رخ ديگران نمي كشدdalileh نوشته است:سلام خیلی بحثون قشنگه
منم با پوشش موافقم ولی نه پوشش زورکی
پوشش درست میتون حتی تو حرف زدن طرف باشه حتما این نیست که چادر سرمون باشه متاسفانه جامعه فقط این تیپ حاجب رو میپسنده
البته پوشش هر فرد هم برمیگرده به شخصیت اون فرد ربطی هم به چادر و .. نداره یه فرد میتونه پوشش مناسبی نداشته باشه ولی شخصیتش در حد خیلی بالا باشه
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: حجاب
موافقم كه در اين زمينه بيشتر بحث داشته باشيمکرگدن نوشته است:j.j نوشته است:در کشور های غربی هم برای عریان بودن حدی را قائل نیستند ولی برای حجاب حتی روسری را هم نمی پذیرند
۱- همه کشور های غربی اینطور نیستند ( همچین قانونی ندارند)
۲- کسانی که با حجاب هستند مشکلی ندارند ( مگر اینکه قانونی باشه که اونها رو منع کنه)
۳- تغییر قانون بسیار راحت تر و بر اساس نظر اکثریت مردم هست ( دمکراسی نزدیکتر به واقعیت هست)
۴- برای اقلیت هم امکانات مناسبی فراهم هست
۵- برای عریان بودن هم حد و مرز قائل هستند ( و بسیار سخت گیرانه تر از این طرف)
اگر موافق هستید بیشتر در موردش صحبت کنیم
ببينيد عريان كامل بودن نه تنها زيبايي خاصي نداره بلكه نفرت آورهم هست بنابر اين مقوله ما عرياني كامل نيست ولي ما مي بينيم مثلا زنان با يك دامن چند سانتي و يك شورت دو بندي (يك بند از جلو به پشت و يك بند دور كمر و اسمشو نميدونم چيه )يك بلوز چسبان نيمه لخت بدون آستين و بدون يقه (اصطلاحا دكولته )و با يك سينه بند فنري واز پايين بلوز هم تا بالاي ناف و پاهاي برق انداخته و چهره هاي لايت شده در هيچ كجاي كشور هاي غربي منعي براي آمد و شد ندارن حالا يك كم سفت و سخت تر بگيريم مثلا دامن كمي بلند تر و بلوز هم كمي پوشيده تر در هيچ جا منعي براي آمد و شد نيست ولي براي مراكز اداري ورود خانم ها با حجاب مثلا ممنوع ميشه
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: حجاب
اگر بحث بر سر مسائل ديني باشه خب در دين نوع پوشش خاصي در نظر گرفته شده يعني گفته شده تنها قرص صورت و دست ها از مچ و پاها هم از مچ به بعد نياز به پوشاندن ندارهmilky-way نوشته است:سلام. تاپیک خوبی دارین. اما به یاد داشته باشین که خداوند انسان رو با قدرت تفکر و اختیار آفرید. اگه می خواست به انسان چیزی رو تحمیل کنه اونو خر یا گاو می آفرید نه انسان. درسته؟
حجاب به هیچ عنوان نباید قانون و اجبار باشه. هرکسی هرجوری دوست داشت باید بیرون بیاد. البته یه حد و مرزی همباید باشه. مثلا لخت مادرزاد اومدن بیرون ممنوع.
این کار، یعنی اجبار حجاب توهینه به انسان و از اون مهم تر نادیده گرفتن حرف و کار خداوند. اگه بخواین می تونم براتون آیه ای رو بیارم.
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: حجاب
j.j نوشته است:البته من كاملا با حرف شما موافق نيستم ولي مي تونم اينو اضافه كنم كه افراط و تفريط در هر كاري موجب ذلت و گمراهي ميشه درضمن دكتر شريعتي هم مي فرمايند كسي كه زيبايي انديشه پيدا كرده زيبايي بدن را به رخ ديگران نمي كشدdalileh نوشته است:سلام خیلی بحثون قشنگه
منم با پوشش موافقم ولی نه پوشش زورکی
پوشش درست میتون حتی تو حرف زدن طرف باشه حتما این نیست که چادر سرمون باشه متاسفانه جامعه فقط این تیپ حاجب رو میپسنده
البته پوشش هر فرد هم برمیگرده به شخصیت اون فرد ربطی هم به چادر و .. نداره یه فرد میتونه پوشش مناسبی نداشته باشه ولی شخصیتش در حد خیلی بالا باشه
این حرف دکتر شریعتی رو واقعا قبول دارم
ولی به شخصه ادمی نیستم که افراط یا تفریط کنم مخصوصا تو حجاب
dalileh- عضو ویژه
- تعداد پستها : 677
موقعيت : آواره
Registration date : 2007-10-07
رد: حجاب
j.j نوشته است:البته من كاملا با حرف شما موافق نيستم ولي مي تونم اينو اضافه كنم كه افراط و تفريط در هر كاري موجب ذلت و گمراهي ميشه درضمن دكتر شريعتي هم مي فرمايند كسي كه زيبايي انديشه پيدا كرده زيبايي بدن را به رخ ديگران نمي كشدdalileh نوشته است:سلام خیلی بحثون قشنگه
منم با پوشش موافقم ولی نه پوشش زورکی
پوشش درست میتون حتی تو حرف زدن طرف باشه حتما این نیست که چادر سرمون باشه متاسفانه جامعه فقط این تیپ حاجب رو میپسنده
البته پوشش هر فرد هم برمیگرده به شخصیت اون فرد ربطی هم به چادر و .. نداره یه فرد میتونه پوشش مناسبی نداشته باشه ولی شخصیتش در حد خیلی بالا باشه
ممنون جوادی به خاطر جمله ی شریعتی که گفتی
ولی به نظر من پوشش در حرف زدن فقط دلیل و بهونه بیشتر نیست
یه انسان کامل اخلاقشو درست میکنه نمیاد بگه من اخلاقم خوبه پس ظاهرم هرطور که هست خوبه عیبی نداره
حجاب یه مساله ی شخصی نیست
soltaneabha- عضو برتر
- تعداد پستها : 1104
موقعيت : ترینیداد و توباگو
Registration date : 2007-09-08
رد: حجاب
جی جی جان. در این جور موارد بازهم باید جامعه آزاد باشه. مگه هرکی سر و....لخت بیاد بیرون بی دینه؟ دین اومده که آدم ها رو به خداپرستی دعوت کنه. نه به حجاب. اینا فروع دینه دوست عزیز.
به نظرت کسی که پوشیه بزنه و فقط دماغش معلوم باشه ولی مشرک باشه خوبه؟ میره بهشت؟ آدم باکمالتیه؟ نه عزیز جان. آدم می تونه لخت بیاد بیرون ولی خدا رو هم قبول داشته باشه. آدم می تونه لخت بیاد بیرون ولی به معنای واقعی انسان باشه. چیزی که می تونم بگم خیلی از ماها و کسایی که ادعای دین داری شون می شه و خیلی خیلی از آدم های تو همین مملکت. شما به دین و فروعش کاری نداشته باش.
سعی کن خدا رو قبول داشته باشی. به معاد اعتقاد داشته باشی. مردم ازت راضی باشن. دروغ نگی. تهمت نزنی. کسی رو از خودت نرنجونی. لازم نیست که حجاب داشته باشی. یا اینکه حتما مسلمون باشی.
به نظرت کسی که پوشیه بزنه و فقط دماغش معلوم باشه ولی مشرک باشه خوبه؟ میره بهشت؟ آدم باکمالتیه؟ نه عزیز جان. آدم می تونه لخت بیاد بیرون ولی خدا رو هم قبول داشته باشه. آدم می تونه لخت بیاد بیرون ولی به معنای واقعی انسان باشه. چیزی که می تونم بگم خیلی از ماها و کسایی که ادعای دین داری شون می شه و خیلی خیلی از آدم های تو همین مملکت. شما به دین و فروعش کاری نداشته باش.
سعی کن خدا رو قبول داشته باشی. به معاد اعتقاد داشته باشی. مردم ازت راضی باشن. دروغ نگی. تهمت نزنی. کسی رو از خودت نرنجونی. لازم نیست که حجاب داشته باشی. یا اینکه حتما مسلمون باشی.
رد: حجاب
milky-way نوشته است:جی جی جان. در این جور موارد بازهم باید جامعه آزاد باشه. مگه هرکی سر و....لخت بیاد بیرون بی دینه؟ دین اومده که آدم ها رو به خداپرستی دعوت کنه. نه به حجاب. اینا فروع دینه دوست عزیز.
به نظرت کسی که پوشیه بزنه و فقط دماغش معلوم باشه ولی مشرک باشه خوبه؟ میره بهشت؟ آدم باکمالتیه؟ نه عزیز جان. آدم می تونه لخت بیاد بیرون ولی خدا رو هم قبول داشته باشه. آدم می تونه لخت بیاد بیرون ولی به معنای واقعی انسان باشه. چیزی که می تونم بگم خیلی از ماها و کسایی که ادعای دین داری شون می شه و خیلی خیلی از آدم های تو همین مملکت. شما به دین و فروعش کاری نداشته باش.
سعی کن خدا رو قبول داشته باشی. به معاد اعتقاد داشته باشی. مردم ازت راضی باشن. دروغ نگی. تهمت نزنی. کسی رو از خودت نرنجونی. لازم نیست که حجاب داشته باشی. یا اینکه حتما مسلمون باشی.
نه جی جی و نه هیچ کس دیگه ای نگفته حجاب یعنی فقط بینیت معلوم باشه
این گفته ی شما که مگه هرکی سر و....لخت بیاد بیرون بی دینه؟ نه دیگه میخوای بی دین نباشه و یه بهش بگن بنده ی مخلص خدا؟؟؟؟ شما هم که رفتین اون ور افراط که میشه تفریط دوست عزیز
فروع دین باید رعایت بشه که اصولشم درک کنیمهیچ با حجابی به مشرک باشه به بهشت نمیره اینی که گفتی کاملا درسته ولی معنیش اینه که همه لخت بگردن بهتره؟
soltaneabha- عضو برتر
- تعداد پستها : 1104
موقعيت : ترینیداد و توباگو
Registration date : 2007-09-08
رد: حجاب
سلطان آب های عزیز. من با بخشی از حرفات موافقم. اما باز هم باید جامعه از هر لحاظ آزاد باشه. در کشور های اروپایی و مخصوصا آمریکا به نظر شما آدم با دین پیدا نمیشه؟ دوست عزیز. همون هایی که می رن تو سواحل آزاد ممکنه که مسیحی باشن، یا یهودی یا مسلمان. این که یک نفر چه جوری بگرده به خودش مربوط می شه نه به من و شما. ماها اگه ادعای مسلمونیمون می شه و می گیم که باید حجاب وجود داشته باشه، تنها راهکاری که خداوند در این زمینه و در دیگر زمینه های دینی در جلوی پای ما قرار داده چیه؟ امر به معروف و نهی از منکر.
البته نه به زور. چون شما اگه زور به کار ببریم هم به خدمون توهین کردیم و هم حرف خداوند رو قبول نداشتیم.
دوست عزیز. من یه آیه ای رو برات میارم. کمی بهش فکر کن. ببین بازهم می تونی بگی که باید حجاب اجبار باشه یا نه؟
همانا ما بر تو کتاب را نازل کردیم، برای مردم به حق، پس هرکس هدایت شد برای خودش و هرکس گمراه شد تنها به زیان خود گمراه می شود و تو وکیل و مدافع آن ها نیستی.
زمر 41
حالا می خوام بپرسم. از شما دوست عزیز و تمام کسانی که دارند این رو می خونن.
شما چه جوری می تونین که بگین حجاب باید یک قانون باشه؟ شما واقعا دارید روی حرف خداوند حرف می زنید؟
البته نه به زور. چون شما اگه زور به کار ببریم هم به خدمون توهین کردیم و هم حرف خداوند رو قبول نداشتیم.
دوست عزیز. من یه آیه ای رو برات میارم. کمی بهش فکر کن. ببین بازهم می تونی بگی که باید حجاب اجبار باشه یا نه؟
همانا ما بر تو کتاب را نازل کردیم، برای مردم به حق، پس هرکس هدایت شد برای خودش و هرکس گمراه شد تنها به زیان خود گمراه می شود و تو وکیل و مدافع آن ها نیستی.
زمر 41
حالا می خوام بپرسم. از شما دوست عزیز و تمام کسانی که دارند این رو می خونن.
شما چه جوری می تونین که بگین حجاب باید یک قانون باشه؟ شما واقعا دارید روی حرف خداوند حرف می زنید؟
رد: حجاب
خدا تو حجاب نیست خدا تو دل ادماست
خدا مال ادمای که ادعا می کنن مخلص و دیندارن نیست خدا مال همه ست
دین ربطی به حجاب نداره بعداشم حجاب نباید زوری باشه
خدا مال ادمای که ادعا می کنن مخلص و دیندارن نیست خدا مال همه ست
دین ربطی به حجاب نداره بعداشم حجاب نباید زوری باشه
dalileh- عضو ویژه
- تعداد پستها : 677
موقعيت : آواره
Registration date : 2007-10-07
رد: حجاب
j.j نوشته است:موافقم كه در اين زمينه بيشتر بحث داشته باشيمکرگدن نوشته است:j.j نوشته است:در کشور های غربی هم برای عریان بودن حدی را قائل نیستند ولی برای حجاب حتی روسری را هم نمی پذیرند
۱- همه کشور های غربی اینطور نیستند ( همچین قانونی ندارند)
۲- کسانی که با حجاب هستند مشکلی ندارند ( مگر اینکه قانونی باشه که اونها رو منع کنه)
۳- تغییر قانون بسیار راحت تر و بر اساس نظر اکثریت مردم هست ( دمکراسی نزدیکتر به واقعیت هست)
۴- برای اقلیت هم امکانات مناسبی فراهم هست
۵- برای عریان بودن هم حد و مرز قائل هستند ( و بسیار سخت گیرانه تر از این طرف)
اگر موافق هستید بیشتر در موردش صحبت کنیم
ببينيد عريان كامل بودن نه تنها زيبايي خاصي نداره بلكه نفرت آورهم هست بنابر اين مقوله ما عرياني كامل نيست ولي ما مي بينيم مثلا زنان با يك دامن چند سانتي و يك شورت دو بندي (يك بند از جلو به پشت و يك بند دور كمر و اسمشو نميدونم چيه )يك بلوز چسبان نيمه لخت بدون آستين و بدون يقه (اصطلاحا دكولته )و با يك سينه بند فنري واز پايين بلوز هم تا بالاي ناف و پاهاي برق انداخته و چهره هاي لايت شده در هيچ كجاي كشور هاي غربي منعي براي آمد و شد ندارن حالا يك كم سفت و سخت تر بگيريم مثلا دامن كمي بلند تر و بلوز هم كمي پوشيده تر در هيچ جا منعي براي آمد و شد نيست ولي براي مراكز اداري ورود خانم ها با حجاب مثلا ممنوع ميشه
1- هر چیزی جایی داره
ممکنه کنار ساحل مهمونی ها و ... همچین چیزی ببینید ولی در خیابون ها و محل کار به ندرت ( مگر اینکه هدفی مشخصی داشته باشه)
۲- ادارات و مکان های عمومی هم قوانین خودشون رو دارن
مدارس یونیفرم مخصوص خودشون رودارن و همه هم رعایت می کنند ( بعضی ها حجاب رو به هم زدن این قانون می دونن وبعضی ها هم تبلیغات دینی و.....)
ادارات هم همینطور اجازه نمی دن با این شرایط کسی براشون کار کنه ( اکثریت)
همینطور هم مدارس و دانشگاه های با حجاب اسلامی وجود داره که قوانین خودش رو داره
در اونجا هم شما باید این قوانین رو رعایت کنید
۳- کشور های عربی؟ جایی برای رفت و آمد ندارن؟
یک سری به دوبی بزنید بد نیست
۴- میشه کشور هایی که حجاب در اونها ممنوع هست بشمرید؟( حداقل در محل های عمومی و مدارس و دانشگاه ها) و همچنین کشور هایی که این قانون رو دارند و برای افراد معتقد به حجاب اندیشه ای نکردن؟
۵- با همه ی این آزادی ها اونها فرهنگ سالم تر و انسانی تری دارن
می تونید میزان آرایش کردن رو مقایسه کنید (کسی آرایش نمی کنه مگر مهمونی و برای کارش که جلوی دوربین باشه و..... ولی در اینجا )
رفتار های اجتماعی و......
تحت تاثیر صدا و سیما نباشید ( کم دروغ نمی گه)
اگه ممکنه مورد به مورد جواب بدید
کرگدن- عضو ثابت
- تعداد پستها : 37
Registration date : 2007-09-16
رد: حجاب
من نگفتم تو آمریکا یا جاهای دیگه دیندار نیست اتفاقا خوبشم هستmilky-way نوشته است:سلطان آب های عزیز. من با بخشی از حرفات موافقم. اما باز هم باید جامعه از هر لحاظ آزاد باشه. در کشور های اروپایی و مخصوصا آمریکا به نظر شما آدم با دین پیدا نمیشه؟ دوست عزیز. همون هایی که می رن تو سواحل آزاد ممکنه که مسیحی باشن، یا یهودی یا مسلمان. این که یک نفر چه جوری بگرده به خودش مربوط می شه نه به من و شما. ماها اگه ادعای مسلمونیمون می شه و می گیم که باید حجاب وجود داشته باشه، تنها راهکاری که خداوند در این زمینه و در دیگر زمینه های دینی در جلوی پای ما قرار داده چیه؟ امر به معروف و نهی از منکر.
البته نه به زور. چون شما اگه زور به کار ببریم هم به خدمون توهین کردیم و هم حرف خداوند رو قبول نداشتیم.
دوست عزیز. من یه آیه ای رو برات میارم. کمی بهش فکر کن. ببین بازهم می تونی بگی که باید حجاب اجبار باشه یا نه؟
همانا ما بر تو کتاب را نازل کردیم، برای مردم به حق، پس هرکس هدایت شد برای خودش و هرکس گمراه شد تنها به زیان خود گمراه می شود و تو وکیل و مدافع آن ها نیستی.
زمر 41
حالا می خوام بپرسم. از شما دوست عزیز و تمام کسانی که دارند این رو می خونن.
شما چه جوری می تونین که بگین حجاب باید یک قانون باشه؟ شما واقعا دارید روی حرف خداوند حرف می زنید؟
منم با همین امر به معروف و نهی از منکر موافقم و از با زور میونه ای ندارم ولی نمیدونم تو چطور از حرفام اینو برداشت کردی
ببین از دید من حجاب خوبه و اگه دوفرد با خصوصیت های یکسان رو در نظر بگیریم با این تفاوت که یکی باحجاب و دیگری بی حجاب از دید حجاب دارش خوبه و بی حجابی هیچ افتخاری نداره
البته حجاب حد و حدودش مشخصه ولی خیلیا میان میگن حجاب بده و ما چادر نمیپوشیم ولی مگه حجاب یعنی چادر؟ خیلیا حجابو فقط در چادر میبینن ولی میشه بدون چادر هم محجبه بود
soltaneabha- عضو برتر
- تعداد پستها : 1104
موقعيت : ترینیداد و توباگو
Registration date : 2007-09-08
صفحه 3 از 5 • 1, 2, 3, 4, 5
صفحه 3 از 5
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد