رد: يک عکس؛ يک جمله

من طرف j.j 17/6/2007, 02:05

[url=]

[/url]

من طرف j.j 17/6/2007, 02:06

خودکشی با دوربین

من طرف j.j 17/6/2007, 02:08

[url=]

[/url]

به اینم میگم تقلب از بالایی

من طرف hichkas 19/6/2007, 00:30

j.j نوشته است:مقص کیست ؟ ما؟ یا آن ها ؟یا هردو؟ یا هیچکذام ؟

مقصر كساني هستن كه از همه چي خبر دارن ولي به روي خودشون نميارن

من طرف hichkas 19/6/2007, 00:33

j.j نوشته است:
[url=][/url]

احساس سقوط(واييييي)

من طرف j.j 19/6/2007, 07:06

hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:مقص کیست ؟ ما؟ یا آن ها ؟یا هردو؟ یا هیچکذام ؟

مقصر كساني هستن كه از همه چي خبر دارن ولي به روي خودشون ميارن

میارن یا نمی آرن؟:scratch:

من طرف hichkas 21/6/2007, 11:56

j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:مقص کیست ؟ ما؟ یا آن ها ؟یا هردو؟ یا هیچکذام ؟

مقصر كساني هستن كه از همه چي خبر دارن ولي به روي خودشون ميارن
میارن یا نمی آرن؟:scratch:

ااا..آقا تحريف نكن khejalat

من نوشتم نميارن khejalat

من طرف j.j 23/6/2007, 10:44

hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:مقص کیست ؟ ما؟ یا آن ها ؟یا هردو؟ یا هیچکذام ؟

مقصر كساني هستن كه از همه چي خبر دارن ولي به روي خودشون ميارن
میارن یا نمی آرن؟:scratch:

ااا..آقا تحريف نكن من نوشتم نميارن

من کپی مدارک دارم flower

من طرف naz khatun 23/6/2007, 15:44

یه عکی خیلی قشنگ آوردم این بار
منتظر جملات قشنگتون هستم

يک عکس؛ يک جمله - صفحة 2 5x3ifyf

من طرف hichkas 23/6/2007, 19:21

j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:مقص کیست ؟ ما؟ یا آن ها ؟یا هردو؟ یا هیچکذام ؟

مقصر كساني هستن كه از همه چي خبر دارن ولي به روي خودشون ميارن
میارن یا نمی آرن؟:scratch:

ااا..آقا تحريف نكن من نوشتم نميارن
من کپی مدارک دارم

جعله

من طرف hichkas 23/6/2007, 19:24

naz khatun نوشته است:یه عکی خیلی قشنگ آوردم این بار
منتظر جملات قشنگتون هستم

واقعا قشنگه flower

ترسيمي از روزگار و آدماش

من طرف j.j 24/6/2007, 04:31

naz khatun نوشته است:یه عکی خیلی قشنگ آوردم این بار
منتظر جملات قشنگتون هستم

چه مجردباشی چه متاهل چکش روزگار حسابی قدت رو خمیده می کنه flower

من طرف j.j 24/6/2007, 04:32

hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:مقص کیست ؟ ما؟ یا آن ها ؟یا هردو؟ یا هیچکذام ؟

مقصر كساني هستن كه از همه چي خبر دارن ولي به روي خودشون ميارن
میارن یا نمی آرن؟:scratch:

ااا..آقا تحريف نكن من نوشتم نميارن
من کپی مدارک دارم

جعله

برابراصله

من طرف ali bamaram 1/7/2007, 14:56

با اجازه میخوام یه عکس بذارم دیروز وقتی که دوستم رو خاکش کردیم راستش دلیل اینکه این عکسو اینجا گذاشتم این بود که خودم از دیروز تا حالا تازه فهمیدم که چقدر از مرگ می ترسم
تازه فهمیدم که مرگ چقدر به ما آدمها نزدیکه ...

يک عکس؛ يک جمله - صفحة 2 5y7gish

من طرف caveman 2/7/2007, 03:38

j.j نوشته است:

پدر ! چگونه به نزد طبيب خواهي رفت ؟
كه ديدگان تو تاريك و راه باريك است
تو يك قدم نتواني به اختيار گذاشت .
تو يك وجب نتواني به اختيار گذشت
كه سيل آهن در راه ها خروشان است !
تو ، اي نخفته شب و روز ، روي شانه اسب
به روزگار جواني به كوه و دره و دشت
تو اي بريده ره از لاي خار و خارا سنگ
كنون كنار خيابان ، در انتظار بسوز
درون آتش بغضي كه در گلو داري
كزين طرف نتواني به آن طرف رفتن
حريم موي سپيد تو را كه دارد پاس ؟
كسي كه دست تورا يك قدم بگيرد ، نيست

من طرف caveman 2/7/2007, 03:50

ali bamaram نوشته است:با اجازه میخوام یه عکس بذارم دیروز وقتی که دوستم رو خاکش کردیم راستش دلیل اینکه این عکسو اینجا گذاشتم این بود که خودم از دیروز تا حالا تازه فهمیدم که چقدر از مرگ می ترسم
تازه فهمیدم که مرگ چقدر به ما آدمها نزدیکه ...

چرا از مرگ می ترسید
چرا زین خواب جان آرام شیرین روی گردانید
چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید

مپندارید بوم ناامیدی باز
به بام خاطر من میکند پرواز
مپندارید جام جانم از اندوه لبریز است
مگوئید این سخن سخت و غم انگیز است

مگر می ، این چراغ بزم جان ، مستی نمی آرد
مگر افیون افسونکار
نهال بی خودی را در زمین جان نمی کارد
مگر این می پرستی ها و مستی ها
برای یک نفس آسودگی از رنج هستی نیست
مگر دنبال آرامش نمی گردید
چرااز مرگ می ترسید

کجا آرامشی از مرگ خوش تر کس تواند دید

من طرف j.j 2/7/2007, 03:54

ali bamaram نوشته است:با اجازه میخوام یه عکس بذارم دیروز وقتی که دوستم رو خاکش کردیم راستش دلیل اینکه این عکسو اینجا گذاشتم این بود که خودم از دیروز تا حالا تازه فهمیدم که چقدر از مرگ می ترسم
تازه فهمیدم که مرگ چقدر به ما آدمها نزدیکه ...

انسانها اگه بدونند که مرگ جدا شدن روح از کالبد خاکی هست هیچگاه از مرگ نمی ترسند ما زمانی که می خوابیم به نوعی این تجربه را داریم