بچه های گل گفتمان
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

شجره نومچه ي گفتماني ها

+27
saharjoon
nini
saraironi
tanha_irany
farzad_33016
PIXY LOVELY
m.e
ali3p2p-asa
Meteora
soltaneabha
samy_totti
parastoo
JordaN
anofel
savalan200
dehaty
ninfea
kubrick
Azadeh
mylove_z23
oscar
Admin
j.j
naz khatun
ali bamaram
Sophia
Desideria
31 مشترك

صفحه 1 از 19 1, 2, 3 ... 10 ... 19  الصفحة التالية

اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف Desideria 8/6/2007, 01:22

خب خب خب

برا اینکه بچه های جدید از روابط فامیلی اینجا باخبر بشن بهتره بیاییم و روابط فامیلی مونو مشخص کنیم
اول از خودم شروع میکنم
Desideria
پدر محترم جناب shagerd یا همون بهراد و مامی جونم هم سپیده بودن
دایانا خواهرم
sammyسمی همسر . oscar اسکار پسرم
malos . mahtob مهتاب مادر بزرگم
IQ.boy عموی مامانم که عموی خودم میشه
imei . ariyaboy دایی هام بودن البته آی اس هم یه دایی عزیز من بودن
h_A_k معروف به هک پدر خوانده ی محترمم بودن
فرناز نوه ی عزیزم
شقایق و پدفوت هم برادرزاده هام بودن
و متال عزیز هم برادرم


حالا جدای اینکه ما یه خواهریا داشتیم و جی جی هم یه برادر مهربون

همین قدر بسه
شما بفرمایید flower
Desideria
Desideria
مدیر
مدیر

انثى تعداد پستها : 800
Age : 41
Registration date : 2007-04-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف Sophia 8/6/2007, 03:13

اوه اوه دزي خر تو خر ميشه هاkhejalat اين کاراي خطرناک چيه ميکني؟Rolling Eyes :lol!:

منم تا جايي که يادم بياد ميگم:

من بچه خلف (به خدا!!khejalat ) آي کيو بوي و لنا هستم.

بچه هام:

پاني (ميديورا)heart
و
ايکار (دارکست فورست)heart

دو تا بچه ي ديگه هم داشتم سارا29 و سياوش (سلطان آبها) که عاقشون کردم از فاميل بيرون شدنWink

شوهرم امير (آي دي اش چی بود؟!:scratch: ) بود که طلاق گرفتيم به خوبي و خوشيkhejalat بعد هم دزي شوهرم شدkhejalat

اسم زنهام رو ليست نميکنم چون نه يادم مياد نه جا ميشه اینجاkhejalat هر کي خودش اعلام حضور کنه:lol!:

يه مدت با مجتبي (متال) توی جزيره به سر برديم:lol!:

يه مدت هم با ملي و فاني زيرزمين داشتيم و دختر روس تجارت ميکرديم:lol!: (يادش به خيرSad Sad )

بقيه گفتمان منو خاله صدا ميکنن. از معروفترينشون (khejalat ) نازي، اسکار و غيره ميتوان نام برد:lol!: :lol!:

بقيه خودشون اعلام حضور کنن، يادم نيست:scratch: khejalat khejalat
Sophia
Sophia
قدیمی

انثى تعداد پستها : 489
Age : 37
Registration date : 2007-04-15

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف ali bamaram 8/6/2007, 04:43

من آلزایمر دارم یا شما آلزایمر گرفتین
اول دزی
بعد سوفی
ali bamaram
ali bamaram
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 1779
Age : 39
موقعيت : کویر دل ....
Registration date : 2007-04-15

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف naz khatun 8/6/2007, 04:49

منم که عين قارچ يوهو از تو شيکم زمين بيرون اومدم
نه ننه دارم نه آقا
بچه مچه هم که فاتحه
داداشام هم که سالي يه بار نمي بينم پس ندارمشون
فقط يه خان دايي و يه برادرزاده ي جيگمل دارم که مي ميرم براشون
اونام به ترتيب علي بامرام و اسکار سعيد اسدي هستن boos boos
naz khatun
naz khatun
عضو ویژه

انثى تعداد پستها : 898
Age : 39
موقعيت : تبريز
Registration date : 2007-04-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف ali bamaram 8/6/2007, 05:17

یکی منه بیگیرهههههههههههههههههه
من که هر چی آبجی بود جمع کردم واسه خودم هییییییی نمونه بارز شبنمی جونم
اما یه برادر داشتیم به نام سامی یا همون سمی یه خواهر به نام ماری آلزایمری که دلم براش اندازه یه نقطه شده یه مامانی به نام پروین و یه خواهر زاده گل که اگر خورشید را در دست راستم و بقیه ماجرا ... بازم دوسش دارم یعنی نازخاتون عزیز
یه پسر همسایه هم داشتیم از بچگی موی دماغ من بود هی خودشه با مامان من صمیمی میگرفت اونم سعید اسکاری بید
نیلوفری و پونه ای هم که نی نی های جیگر هستن نسبت فامیلی نداریما اما خب هر سه تا نی نی هستیم

و اما.....
جیگر من عقش من نفسم دخملی سونیا بود که نمیدونم کجاس
ali bamaram
ali bamaram
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 1779
Age : 39
موقعيت : کویر دل ....
Registration date : 2007-04-15

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف ali bamaram 8/6/2007, 05:21

naz khatun نوشته است:منم که عين قارچ يوهو از تو شيکم زمين بيرون اومدم
نه ننه دارم نه آقا
بچه مچه هم که فاتحه
داداشام هم که سالي يه بار نمي بينم پس ندارمشون
فقط يه خان دايي و يه برادرزاده ي جيگمل دارم که مي ميرم براشون
اونام به ترتيب علي بامرام و اسکار سعيد اسدي هستن boos boos

اوی دخملی چرا تاریخ رو عوض میکنی
اما خوشم اومد صحنه قارچ رو خوب اومدی چون از دخمل ..... بودن بهتره
ali bamaram
ali bamaram
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 1779
Age : 39
موقعيت : کویر دل ....
Registration date : 2007-04-15

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف Desideria 8/6/2007, 23:23

به سوفی :

آیدی امیر : روشنگر بود


علی جان یادم نرفته بود تورو اما اصلیا رو نوشتم تا وقت کنم بقیه پستامو بزنم
Desideria
Desideria
مدیر
مدیر

انثى تعداد پستها : 800
Age : 41
Registration date : 2007-04-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف ali bamaram 9/6/2007, 07:48

no problem khle jan shokhi kardam :d
ali bamaram
ali bamaram
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 1779
Age : 39
موقعيت : کویر دل ....
Registration date : 2007-04-15

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف j.j 9/6/2007, 08:51

من با آی دی جامع و جواد2002 بودم مدتی رو با سار...29 khejalat نامی گذروندم و از امیر و سوفیا خواستگاریش کردم منتها سر سفره عقد اون با یه نفر دیگه فرار کردkhejalat (به همین دلیل بود که سوفی آقش کرد امیرم از خونه انداختش بیرون Razz ایمی بابایی ام بود مدتی آلیس مامی من بود بعد بشری مامیم شد(دیگه نمیدونم ایمی چند تا زن دیگه و بچه داشت ؟)khejalat چندین خواهمل و برادر هم اونجا نصیبم شد و موسی پسر فرعون عموی من شد مهتاب مامی بزرگه من و اکثر دخترای گفتمان بجز نازی و چنتای دیگه خواهملای من شدند .حالا از خواهرای من بخصوص دزی و پری دختر پسرایی بوجود اومدن که هرکدوم عروسی کردند و صاحب فرزند هایی شدند که بیشترشون منو دایی j.j صدا می زنند این اسم رو هم پری روی من گذاشت و الان هم آی دیم j.j هست . آریا بوی عموی عزیز و صمیمی من بود مدتی رابین هود خودشو انداخته بود خونه ما و قصد داشت برادر ناتنی من بشه آخه من یه خواهملی داشتم که اسمش فکر کنم شیلا بود و چشم رابین رو گرفته بود البته الان از شیلا (اگه آی دی اش رو اشتباه نگفته باشم )خبری ندارم چون ظاهرا مریض بود فکر کنم اصفهانی هم بود شیلا اولین خواهملی من بود یادش بخیر سوفی هم که به خاله سوفی شهرت داشت و منم بهش خاله می گفتم البته کلی از دوستان و اقوام دیگه بودند که کم کم به معرفی اونها می پردازم البته از داش کیومن و داش آی کیو (مرتضی)و داش رضا هم نباید غافل شد که بعدا در شجره نامه همه رو اضافه می کنیم flower


اين مطلب آخرين بار توسط در 10/6/2007, 11:41 ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف naz khatun 9/6/2007, 11:53

ali bamaram نوشته است:

اوی دخملی چرا تاریخ رو عوض میکنی
اما خوشم اومد صحنه قارچ رو خوب اومدی چون از دخمل ..... بودن بهتره
هان؟
پس تاييد ميکني قارچم؟
ديدي عقده اي بزرگ شدمCrying or Very sad
naz khatun
naz khatun
عضو ویژه

انثى تعداد پستها : 898
Age : 39
موقعيت : تبريز
Registration date : 2007-04-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف j.j 9/6/2007, 11:58

من قارچ Crying or Very sad
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف Desideria 9/6/2007, 13:53

و اما این آبجی پری ما یه پسر داره به اسم علی بامرام
یه دختر به اسم ماری
بعدشم نمیدونم یهو چه طور شد شوهر من شد پسر پری


ددی بهرادمون از ننه سپی طلاق گرفت ( سپی طلاقش داد Very Happy ) و با ننه مهتاب مزدوج شد


یه خواهر شوهر دارم به اسم نازخاتون که الهی خدا
.
.
.
.
.
.
عمرشو طولانی کنه

یه آزاده بانو بود مدیر تالار قرار که شد همسر ما ( البته زنم بودا !)
Desideria
Desideria
مدیر
مدیر

انثى تعداد پستها : 800
Age : 41
Registration date : 2007-04-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف Admin 9/6/2007, 14:12

عجب شجره نامه ای ! منم روزگاری پدر بزرگ همتون بودم Very Happy

Admin
admin
admin

ذكر تعداد پستها : 88
Registration date : 2007-04-10

https://goftman.forumfa.net

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف ali bamaram 9/6/2007, 15:53

غلط نکینم این جناب دکتر آدمین همون بهراد خودمونه
هییییییییییییییییییییییییییییییع شایعه .....
ali bamaram
ali bamaram
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 1779
Age : 39
موقعيت : کویر دل ....
Registration date : 2007-04-15

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف ali bamaram 9/6/2007, 15:55

naz khatun نوشته است:
ali bamaram نوشته است:

اوی دخملی چرا تاریخ رو عوض میکنی
اما خوشم اومد صحنه قارچ رو خوب اومدی چون از دخمل ..... بودن بهتره
هان؟
پس تاييد ميکني قارچم؟
ديدي عقده اي بزرگ شدمCrying or Very sad
ها !!!!
نه بابا کی گفته پخ هم خورده هر کی گفته هییییییییییی
کی گفته عقده ای بزرگ شدی تو زیر دست خودم تربیت شدی که اینقدر گلی کمال خان دایی در تو اثر کرده (اووووووق)
ali bamaram
ali bamaram
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 1779
Age : 39
موقعيت : کویر دل ....
Registration date : 2007-04-15

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف ali bamaram 9/6/2007, 15:59

میگم خاله ای منم موندم چطور داداشم شوهر خاله منم هست


بیشترین نسبت فامیلی رو من با بهزاد bad boy blue داشتم یه زمانی من دایی اون بودم بعد اون شد عموی من یه مدتی بابابزرگم بود چند ماه بعدش مامان بزرگم شد یه شب هم با هم نامزد بودیم d:
4سال با هم همکلاسی بودیم
ali bamaram
ali bamaram
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 1779
Age : 39
موقعيت : کویر دل ....
Registration date : 2007-04-15

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف naz khatun 9/6/2007, 16:14

j.j نوشته است:من قارچ Crying or Very sad

دهکيييييييييييييي خيال کردي
خودم قارچ Very Happy
naz khatun
naz khatun
عضو ویژه

انثى تعداد پستها : 898
Age : 39
موقعيت : تبريز
Registration date : 2007-04-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف naz khatun 9/6/2007, 16:18

Desideria نوشته است:
یه خواهر شوهر دارم به اسم نازخاتون که الهی خدا
.
.
.
.
.
.
عمرشو طولانی کنه


اسفند و اسفن دونه
اسنف سي و سه دونه (بقيه شو بلد نيستمRazz )

الهي بترکه چشم حسود

پوووووووووووفففففففففففففففففففففف (الان دودش رفت تو چشت Very Happy )
naz khatun
naz khatun
عضو ویژه

انثى تعداد پستها : 898
Age : 39
موقعيت : تبريز
Registration date : 2007-04-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف naz khatun 9/6/2007, 16:20

ali bamaram نوشته است:
ها !!!!
نه بابا کی گفته پخ هم خورده هر کی گفته هییییییییییی
کی گفته عقده ای بزرگ شدی تو زیر دست خودم تربیت شدی که اینقدر گلی کمال خان دایی در تو اثر کرده (اووووووق)

هيع خان دايي سرت به جايي خورده خدايي نکرده؟
خب پس من فرشته مRazz
naz khatun
naz khatun
عضو ویژه

انثى تعداد پستها : 898
Age : 39
موقعيت : تبريز
Registration date : 2007-04-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف naz khatun 9/6/2007, 16:23

Desideria نوشته است:و اما این آبجی پری ما یه پسر داره به اسم علی بامرام
یه دختر به اسم ماری
بعدشم نمیدونم یهو چه طور شد شوهر من شد پسر پری


ددی بهرادمون از ننه سپی طلاق گرفت ( سپی طلاقش داد Very Happy ) و با ننه مهتاب مزدوج شد


یه خواهر شوهر دارم به اسم نازخاتون که الهی خدا
.
.
.
.
.
.
عمرشو طولانی کنه

یه آزاده بانو بود مدیر تالار قرار که شد همسر ما ( البته زنم بودا !)


ali bamaram نوشته است:میگم خاله ای منم موندم چطور داداشم شوهر خاله منم هست


بیشترین نسبت فامیلی رو من با بهزاد bad boy blue داشتم یه زمانی من دایی اون بودم بعد اون شد عموی من یه مدتی بابابزرگم بود چند ماه بعدش مامان بزرگم شد یه شب هم با هم نامزد بودیم d:
4سال با هم همکلاسی بودیم

شماها ابروي هر چي گفتمانيه برديد با اين روابط فاميليتون Rolling Eyes
naz khatun
naz khatun
عضو ویژه

انثى تعداد پستها : 898
Age : 39
موقعيت : تبريز
Registration date : 2007-04-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف j.j 10/6/2007, 11:27

naz khatun نوشته است:
j.j نوشته است:من قارچ Crying or Very sad

دهکيييييييييييييي خيال کردي
خودم قارچ Very Happy
خب منم منظورم خودت بود flower boos
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف j.j 10/6/2007, 11:29

Admin نوشته است:عجب شجره نامه ای ! منم روزگاری پدر بزرگ همتون بودم Very Happy
داش من نبودی ؟khejalat
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف j.j 10/6/2007, 11:33

ali bamaram نوشته است:
naz khatun نوشته است:
ali bamaram نوشته است:

اوی دخملی چرا تاریخ رو عوض میکنی
اما خوشم اومد صحنه قارچ رو خوب اومدی چون از دخمل ..... بودن بهتره
هان؟
پس تاييد ميکني قارچم؟
ديدي عقده اي بزرگ شدمCrying or Very sad
ها !!!!
نه بابا کی گفته پخ هم خورده هر کی گفته هییییییییییی
کی گفته عقده ای بزرگ شدی تو زیر دست خودم تربیت شدی که اینقدر گلی کمال خان دایی در تو اثر کرده (اووووووق)
این اوووووق آخرش یعنی چه ؟shaki khejalat
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف j.j 10/6/2007, 11:36

ali bamaram نوشته است:میگم خاله ای منم موندم چطور داداشم شوهر خاله منم هست


بیشترین نسبت فامیلی رو من با بهزاد bad boy blue داشتم یه زمانی من دایی اون بودم بعد اون شد عموی من یه مدتی بابابزرگم بود چند ماه بعدش مامان بزرگم شد یه شب هم با هم نامزد بودیم d:
4سال با هم همکلاسی بودیم
خدا رحمتش کنه داشتیم باهم باجناق می شدیم که ....khejalat
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

شجره نومچه ي گفتماني ها Empty رد: شجره نومچه ي گفتماني ها

پست من طرف j.j 10/6/2007, 11:39

naz khatun نوشته است:
Desideria نوشته است:و اما این آبجی پری ما یه پسر داره به اسم علی بامرام
یه دختر به اسم ماری
بعدشم نمیدونم یهو چه طور شد شوهر من شد پسر پری


ددی بهرادمون از ننه سپی طلاق گرفت ( سپی طلاقش داد Very Happy ) و با ننه مهتاب مزدوج شد


یه خواهر شوهر دارم به اسم نازخاتون که الهی خدا
.
.
.
.
.
.
عمرشو طولانی کنه

یه آزاده بانو بود مدیر تالار قرار که شد همسر ما ( البته زنم بودا !)


ali bamaram نوشته است:میگم خاله ای منم موندم چطور داداشم شوهر خاله منم هست


بیشترین نسبت فامیلی رو من با بهزاد bad boy blue داشتم یه زمانی من دایی اون بودم بعد اون شد عموی من یه مدتی بابابزرگم بود چند ماه بعدش مامان بزرگم شد یه شب هم با هم نامزد بودیم d:
4سال با هم همکلاسی بودیم

شماها ابروي هر چي گفتمانيه برديد با اين روابط فاميليتون Rolling Eyes
منم وقتی که آلیس مامیم بود با بشری خواهمل برادر بودیم بعد که بابا ایمی متارکه کرد و بشری رو گرفت بشری شد مامی من khejalat رابین هود هم اومد شد داداشیمVery Happy و باران هم شد آجیم khejalat یه آجی دیگه داشتم که دخمل بشری بود اسمش یادم نیست khejalat
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

صفحه 1 از 19 1, 2, 3 ... 10 ... 19  الصفحة التالية

بازگشت به بالاي صفحه


 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد