پزشکي باستان
2 مشترك
صفحه 2 از 2
صفحه 2 از 2 • 1, 2
رد: پزشکي باستان
تاریخ پزشکی اشکانیان
از پارتها نوشته و نشانهای پزشکی بسیاری به جای نمانده است و این میتواند به دلیل دست به دست گشتن قدرت از پارتها به ساسانیان باشد. همانگونه که از دشمنی ساسانیان با پارتها و از بین بردن همه نشانه های آنها بدست ساسانیان آگاه هستیم، میتواند دلیل نبودن نوشته ها و نشانهای پزشکی این دوران باشد.
گمان میرود پیشرفت دانش پزشکی در زمان اشکانیان ادامه ای از دوران هخامنشیان باشد و مانند دیگر دورانها به دست ساسانیان رسیده باشد.
به این همه چند تن دانشمندان و پزشکان نامی در این دوران میزیسته اند.
آزونکس ( Azonax) یکی از دانشمندان ایران که در دانش پزشکی و شعبده نامی بوده است.
فراتیس ( Phraites) یا فرهانه – فرهاد نام چند تن از شاهان اشکانی و نام دانشمندی از ایران که در میانه قرن چهارم میلادی نامی بوده است که به دین مسیحی گرویده است و چندین نوشته در مورد آن دین از خود به جای گذاشته است.
مهرداد ششم حکمران پنتوس که در خوراکش زهر ریختند و او جان به در برد. این پادشاه را میتوان یکی از دانشمندان پزشکی دانست که توانست خود را به زهرهای گوناگون خو دهد، که هیچ زهری بر وی کارگر نباشد. می گویند نوشته ای در دانش پزشکی داشته که به زبان رومی برگردانده شده و در گیاه شناسی نیز مردی آزموده و آگاه بوده است.
مهرداد مردی هوشیار بود و چون ترس آن را داشت که روزی بدست سردارانش زهر داده شود، خود را به زهر خوردن خو داده بود و آنقدر این امر را ادامه داد که میزان زیاد و کشنده زهر در وی اثری نداشت. برای نمونه هنگامی که در جنگی با رومیان شکست خورد و از این شکست بسیار افسرده شد و ننگ شکست را نتوانست بپزیرد، تلاش به خودکشی کرد و هر چه زهر خورد در وی بیهوده افتاد، به یکی از افرادش دستور داد تا او را با خنجر بکشد، او نیز چنان کرد و به زندگی مهرداد پایان داد.
بنابراین برمیاید که که روش خو دادن بدن به زهر در ایران باستان رواج داشته است. بدینگونه باید در تاریخ پزشکی نخستین ایمنی شناس را مهرداد اشکانی دانست همچنان که نویسنده آمریکایی تاریخ پزشکی، اتول بتمان وی را در کتاب خود چنین خوانده است.
l]
از پارتها نوشته و نشانهای پزشکی بسیاری به جای نمانده است و این میتواند به دلیل دست به دست گشتن قدرت از پارتها به ساسانیان باشد. همانگونه که از دشمنی ساسانیان با پارتها و از بین بردن همه نشانه های آنها بدست ساسانیان آگاه هستیم، میتواند دلیل نبودن نوشته ها و نشانهای پزشکی این دوران باشد.
گمان میرود پیشرفت دانش پزشکی در زمان اشکانیان ادامه ای از دوران هخامنشیان باشد و مانند دیگر دورانها به دست ساسانیان رسیده باشد.
به این همه چند تن دانشمندان و پزشکان نامی در این دوران میزیسته اند.
آزونکس ( Azonax) یکی از دانشمندان ایران که در دانش پزشکی و شعبده نامی بوده است.
فراتیس ( Phraites) یا فرهانه – فرهاد نام چند تن از شاهان اشکانی و نام دانشمندی از ایران که در میانه قرن چهارم میلادی نامی بوده است که به دین مسیحی گرویده است و چندین نوشته در مورد آن دین از خود به جای گذاشته است.
مهرداد ششم حکمران پنتوس که در خوراکش زهر ریختند و او جان به در برد. این پادشاه را میتوان یکی از دانشمندان پزشکی دانست که توانست خود را به زهرهای گوناگون خو دهد، که هیچ زهری بر وی کارگر نباشد. می گویند نوشته ای در دانش پزشکی داشته که به زبان رومی برگردانده شده و در گیاه شناسی نیز مردی آزموده و آگاه بوده است.
مهرداد مردی هوشیار بود و چون ترس آن را داشت که روزی بدست سردارانش زهر داده شود، خود را به زهر خوردن خو داده بود و آنقدر این امر را ادامه داد که میزان زیاد و کشنده زهر در وی اثری نداشت. برای نمونه هنگامی که در جنگی با رومیان شکست خورد و از این شکست بسیار افسرده شد و ننگ شکست را نتوانست بپزیرد، تلاش به خودکشی کرد و هر چه زهر خورد در وی بیهوده افتاد، به یکی از افرادش دستور داد تا او را با خنجر بکشد، او نیز چنان کرد و به زندگی مهرداد پایان داد.
بنابراین برمیاید که که روش خو دادن بدن به زهر در ایران باستان رواج داشته است. بدینگونه باید در تاریخ پزشکی نخستین ایمنی شناس را مهرداد اشکانی دانست همچنان که نویسنده آمریکایی تاریخ پزشکی، اتول بتمان وی را در کتاب خود چنین خوانده است.
l]
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: پزشکي باستان
پزشکی دریایی
در سفرهای دریایی اکتشافی که در زمان هخامنشیان انجام میشد، همواره پزشکانی با کاروانهای دریایی همراه بودند که وظیفه مراقبتهای بهداشتی دریانوردان را بر عهده داشتهاند. در دانشگاه جندیشاپور، دوره ساسانیان، هم بخشی به گردآوری اطلاعات در باره بیماریهای دریانوردان و راههای درمان آنها اختصاص داشته است.
اما نخستین کتابی که در این باره نوشته شد، بخشی از کتاب جامع، فردوس الحکمه، است که توسط علی بن ربان طبری (تبرستانی)، پزشک ایرانی، گردآوری و تالیف شده است. ربان تبرستانی، یک پزشک بود که در طی سفرهای فراوان دریایی خود اطلاعاتی در باره بیماریهای دریانوردان و درمان آنها گردآوری نمود.
او یادداشتهای ارزشمند خود را برای پسرش علی به میراث گذاشت. علیبنربان تبری نخستین کتاب جامع در پزشکی را نوشت که بخشی از آن به بیماریهای دریایی و درمان آنها اختصاص داشت.
هم او بود که در زمان اقامتش در شهر ری به آموزش پزشکی پرداخت و رازی پزشک نامدار ایرانی و کاشف الکل، شاگرد او بوده و اصول علم طب را از وی فراگرفته بود. ابوعلیسینا هم در بخش پنجم کتاب قانون، بیماریهای کل بدن، فصلی را به بیماریهای دریایی اختصاص داده است. [color:6932=#331118:6932]علی بن عباس اهوازی نیز در دانشنامه پزشکی خود در سده چهارم هجری در این زمینه مطالبی را ارائه داشته است.
در سفرهای دریایی اکتشافی که در زمان هخامنشیان انجام میشد، همواره پزشکانی با کاروانهای دریایی همراه بودند که وظیفه مراقبتهای بهداشتی دریانوردان را بر عهده داشتهاند. در دانشگاه جندیشاپور، دوره ساسانیان، هم بخشی به گردآوری اطلاعات در باره بیماریهای دریانوردان و راههای درمان آنها اختصاص داشته است.
اما نخستین کتابی که در این باره نوشته شد، بخشی از کتاب جامع، فردوس الحکمه، است که توسط علی بن ربان طبری (تبرستانی)، پزشک ایرانی، گردآوری و تالیف شده است. ربان تبرستانی، یک پزشک بود که در طی سفرهای فراوان دریایی خود اطلاعاتی در باره بیماریهای دریانوردان و درمان آنها گردآوری نمود.
او یادداشتهای ارزشمند خود را برای پسرش علی به میراث گذاشت. علیبنربان تبری نخستین کتاب جامع در پزشکی را نوشت که بخشی از آن به بیماریهای دریایی و درمان آنها اختصاص داشت.
هم او بود که در زمان اقامتش در شهر ری به آموزش پزشکی پرداخت و رازی پزشک نامدار ایرانی و کاشف الکل، شاگرد او بوده و اصول علم طب را از وی فراگرفته بود. ابوعلیسینا هم در بخش پنجم کتاب قانون، بیماریهای کل بدن، فصلی را به بیماریهای دریایی اختصاص داده است. [color:6932=#331118:6932]علی بن عباس اهوازی نیز در دانشنامه پزشکی خود در سده چهارم هجری در این زمینه مطالبی را ارائه داشته است.
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: پزشکي باستان
بیتالحکمه
نام دانشگاهی در بغداد بوده است.
در سال ۱۴۱ هجری قمری، در زمان منصور خلیفهٔ دوم عباسی و به راهنمایی خالدبن برمک ایرانی، نقشهٔ بغداد را مهندسان ایرانی طراحی کردند و آن را نزدیک یکی از آبادیهای قدیم ایران به نام بغداد، به معنای شهر خدا، ساختند. برمکیان آیین کشورداری را همراه خود به بغداد بردند و پایههای تمدن اسلامی را بنیان نهادند. در سال ۱۴۸ هجری قمری، منصور به بیماری سختی مبتلا شد که پزشکان نتوانستند او را درمان کنند.
از این رو، جرجیس پسر بختیشوع، مدیر بیمارستان گندیشاپور، برای درمان او به بغداد دعوت شد. این پزشک ایرانی پس از درمان منصور، چهار سال در بغداد بمان و پزشکی ایرانی را در بغداد آموزش داد. او پس از بازگشت به ایران، عیس بن شهلافا را جانشین خود کرد و به این ترتیب، پزشکی ایرانی به دنیای اسلام راه یافت
نام دانشگاهی در بغداد بوده است.
در سال ۱۴۱ هجری قمری، در زمان منصور خلیفهٔ دوم عباسی و به راهنمایی خالدبن برمک ایرانی، نقشهٔ بغداد را مهندسان ایرانی طراحی کردند و آن را نزدیک یکی از آبادیهای قدیم ایران به نام بغداد، به معنای شهر خدا، ساختند. برمکیان آیین کشورداری را همراه خود به بغداد بردند و پایههای تمدن اسلامی را بنیان نهادند. در سال ۱۴۸ هجری قمری، منصور به بیماری سختی مبتلا شد که پزشکان نتوانستند او را درمان کنند.
از این رو، جرجیس پسر بختیشوع، مدیر بیمارستان گندیشاپور، برای درمان او به بغداد دعوت شد. این پزشک ایرانی پس از درمان منصور، چهار سال در بغداد بمان و پزشکی ایرانی را در بغداد آموزش داد. او پس از بازگشت به ایران، عیس بن شهلافا را جانشین خود کرد و به این ترتیب، پزشکی ایرانی به دنیای اسلام راه یافت
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: پزشکي باستان
طب سنتي تفت
درمان امراض و بيماريهاي جسمي در طب سنتي شهرستان تفت منطقه يزد با روشهاي درماني مختلفي همچون گياه درماني، دود درماني و يا داغ درماني انجام ميگرفته است.
اكثر بيماريها و امراض جسمي در طب سنتي شهرستان تفت به شيوههاي گياه درماني برطرف ميشده است. به عنوان نمونه درمان درد كليه و مثانه در طب سنتي مهريز با مصرف جوشانده هسته گيلاس و كاكل ذرت انجام ميگرفته و يا براي درمان زخم معده جوشانده غليظ ريشه متك (شيرين بيان) را با آب ميخوردند.
</FONT />اطباء قديم تفت براي درمان يرقان(زردي)، گياهان دارويي ترنجين و شيرخشت را در آب خيسانده و به بيمار ميخوراندهاند و يا جهت رفع دانههاي عفوني يا دمبل، ابتدا پودرهستههاي زرد آلو و شفتالو را با مغز نخاع گوسفند مخلوط كرده و سپس اين تركيب را روي موضع ميگذاشتند كه بعد از چند دقيقه ميكروب و عفونت از زخم خارج ميشد و بيمار بهبودي مييافت.
مخلوط زرده تخممرغ، گياه بيخ آزار و آرد گندم نيز تركيبي بود كه طبيبان سنتي اين ديار جهت رفع در رفتگي استخوان يا شكستگي استفاده ميكردهاند. معمولاً جوشانده شاتره و گياه سياوشان هم براي درمان دل درد نوزادان تجويز ميشده است.
نكته جالب ديگر اين كه در صورت بروز ناراحتي گوارشي در نوزاد پسر، شير زني كه نوزاد دختري به دنيا آورده بود، به نوزاد پسر خورانده ميشد، تا بهبودي حاصل گردد و همچنين برعكس اين عمل نيز امكانپذير بوده است. </FONT />
قدما جهت تعادل و بازگشت نيروي بدني در زني كه زايمان كرده بود، از غذايي به نام كاچي استفاده ميكردند.
كه اين غذاي مقوي متشكل از آرد گندم، روغن گوسفند و هستههاي مقوي و نيرو دهنده از جمله پسته و گردو بوده است.
طب سنتي تفت جهت رفع معده درد و تشنج از گياه زنجبيل و هل سبز كه داراي طبيعت گرم ميباشد، استفاده مينموده و براي رفع ناراحتيهاي قلبي و يا مغز و اعصاب از گياه گل گاوزبان به صورت جوشانده استفاده ميشده است.
</FONT />حجامت ازجمله عملياتهاي پزشكي در طب سنتي تفت بوده، كه در آن توسط حكيم يا طبيب و با استفاده از حيوان زالو خونگيري به شكل سنتي انجام ميگرفته است.
درمان با مواد غير گياهي از ديگر شيوههاي درماني مرسوم طب سنتيتفت بوده است كه خود متشكل از روشهاي مختلفي از جمله دود درماني، درمان با خاكستر، داغ درماني است.
دود درماني كه يكي از روشهاي درمان با مواد غير گياهي به شمار ميرفته، جهت بهبودي درد گوش نوزاد استفاده ميشده است. در اين روش دود سيگار و يا دود سوزانده هسته آلبالو را به گوش نوزاد فوت ميكردند. استفاده از خاكسترغالباً روشي جهت درمان كوفتگي محسوب ميشده، كه براي اين منظور خاكستر گرم را با نمك مخلوط كرده و جهت كاهش درد ناحيه دچار كوفتگي روي موضع ميگذاشتند.
از ديگر روشهاي درماني كه براي درمان جوشهايي تحت نام ماده خوني يا كورك از آن استفاده ميشده است، ايجاد شكاف در محل جوش به وسيله شي نوك تيز براي خارج كردن عفونت و بهبودي بيماري بوده است.
داغ درماني ديگر روشي است كه از آن براي درمان ديفتري يا دانه شارم و يا به عبارت ديگري دانه داغي استفاده ميشده است كه در اين روش يك وسيله فلزي را داغ كرده و روي موضع كه غالباً نيز در ناحيه گلو بود،
ميگذاشتند تا بهبودي حاصل شود.
براي درمان بيماري ذاتالريه كه به اصطلاح در آن خون بيمار در اثر سرما، سرد ميشود، قريب به 20 مثقال از خون بيمار گرفته ميشد تا بهبودي بيمار حاصل گردد.
درمان امراض و بيماريهاي جسمي در طب سنتي شهرستان تفت منطقه يزد با روشهاي درماني مختلفي همچون گياه درماني، دود درماني و يا داغ درماني انجام ميگرفته است.
اكثر بيماريها و امراض جسمي در طب سنتي شهرستان تفت به شيوههاي گياه درماني برطرف ميشده است. به عنوان نمونه درمان درد كليه و مثانه در طب سنتي مهريز با مصرف جوشانده هسته گيلاس و كاكل ذرت انجام ميگرفته و يا براي درمان زخم معده جوشانده غليظ ريشه متك (شيرين بيان) را با آب ميخوردند.
</FONT />اطباء قديم تفت براي درمان يرقان(زردي)، گياهان دارويي ترنجين و شيرخشت را در آب خيسانده و به بيمار ميخوراندهاند و يا جهت رفع دانههاي عفوني يا دمبل، ابتدا پودرهستههاي زرد آلو و شفتالو را با مغز نخاع گوسفند مخلوط كرده و سپس اين تركيب را روي موضع ميگذاشتند كه بعد از چند دقيقه ميكروب و عفونت از زخم خارج ميشد و بيمار بهبودي مييافت.
مخلوط زرده تخممرغ، گياه بيخ آزار و آرد گندم نيز تركيبي بود كه طبيبان سنتي اين ديار جهت رفع در رفتگي استخوان يا شكستگي استفاده ميكردهاند. معمولاً جوشانده شاتره و گياه سياوشان هم براي درمان دل درد نوزادان تجويز ميشده است.
نكته جالب ديگر اين كه در صورت بروز ناراحتي گوارشي در نوزاد پسر، شير زني كه نوزاد دختري به دنيا آورده بود، به نوزاد پسر خورانده ميشد، تا بهبودي حاصل گردد و همچنين برعكس اين عمل نيز امكانپذير بوده است. </FONT />
قدما جهت تعادل و بازگشت نيروي بدني در زني كه زايمان كرده بود، از غذايي به نام كاچي استفاده ميكردند.
كه اين غذاي مقوي متشكل از آرد گندم، روغن گوسفند و هستههاي مقوي و نيرو دهنده از جمله پسته و گردو بوده است.
طب سنتي تفت جهت رفع معده درد و تشنج از گياه زنجبيل و هل سبز كه داراي طبيعت گرم ميباشد، استفاده مينموده و براي رفع ناراحتيهاي قلبي و يا مغز و اعصاب از گياه گل گاوزبان به صورت جوشانده استفاده ميشده است.
</FONT />حجامت ازجمله عملياتهاي پزشكي در طب سنتي تفت بوده، كه در آن توسط حكيم يا طبيب و با استفاده از حيوان زالو خونگيري به شكل سنتي انجام ميگرفته است.
درمان با مواد غير گياهي از ديگر شيوههاي درماني مرسوم طب سنتيتفت بوده است كه خود متشكل از روشهاي مختلفي از جمله دود درماني، درمان با خاكستر، داغ درماني است.
دود درماني كه يكي از روشهاي درمان با مواد غير گياهي به شمار ميرفته، جهت بهبودي درد گوش نوزاد استفاده ميشده است. در اين روش دود سيگار و يا دود سوزانده هسته آلبالو را به گوش نوزاد فوت ميكردند. استفاده از خاكسترغالباً روشي جهت درمان كوفتگي محسوب ميشده، كه براي اين منظور خاكستر گرم را با نمك مخلوط كرده و جهت كاهش درد ناحيه دچار كوفتگي روي موضع ميگذاشتند.
از ديگر روشهاي درماني كه براي درمان جوشهايي تحت نام ماده خوني يا كورك از آن استفاده ميشده است، ايجاد شكاف در محل جوش به وسيله شي نوك تيز براي خارج كردن عفونت و بهبودي بيماري بوده است.
داغ درماني ديگر روشي است كه از آن براي درمان ديفتري يا دانه شارم و يا به عبارت ديگري دانه داغي استفاده ميشده است كه در اين روش يك وسيله فلزي را داغ كرده و روي موضع كه غالباً نيز در ناحيه گلو بود،
ميگذاشتند تا بهبودي حاصل شود.
براي درمان بيماري ذاتالريه كه به اصطلاح در آن خون بيمار در اثر سرما، سرد ميشود، قريب به 20 مثقال از خون بيمار گرفته ميشد تا بهبودي بيمار حاصل گردد.
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: پزشکي باستان
j.j عزیز خسته نباشی
تاریخچه هر حرفه ای می تونه خیلی جالب باشه و متشکرم که این تاپیک را استارت کردی...
تنها خواهش من اینه که اگر بتونی مطالب را خلاصه تر وکلاسه بندی تر بیان کنی تا خوندنش برای دوستان خسته کننده نباشه و از جذابیت تاریخ کاسته نشه ...
تاریخچه هر حرفه ای می تونه خیلی جالب باشه و متشکرم که این تاپیک را استارت کردی...
تنها خواهش من اینه که اگر بتونی مطالب را خلاصه تر وکلاسه بندی تر بیان کنی تا خوندنش برای دوستان خسته کننده نباشه و از جذابیت تاریخ کاسته نشه ...
bcell- مدیر
- تعداد پستها : 49
Age : 43
Registration date : 2007-06-06
رد: پزشکي باستان
چشم حتما در پست های بعدی مراعات خواهم کرد
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
صفحه 2 از 2 • 1, 2
صفحه 2 از 2
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد