طلاق

samy_totti نوشته است: یه دختر پولدار اگر به همسر مورد علاقش اعتماد کامل داشته باشه و شناخت نسبتا کاملی از وی داشته باشه سختی هایی که تا اون روز حتی خوابش رو هم نمیدیده و الان در زندگی مشترک میبیند را به جان می خرد .... یکی از ویژگی های زنان صبر و استقامت آن هاست که در مردان کمتر یافت میشود

Desideria نوشته است:

samy_totti نوشته است: یه دختر پولدار اگر به همسر مورد علاقش اعتماد کامل داشته باشه و شناخت نسبتا کاملی از وی داشته باشه سختی هایی که تا اون روز حتی خوابش رو هم نمیدیده و الان در زندگی مشترک میبیند را به جان می خرد .... یکی از ویژگی های زنان صبر و استقامت آن هاست که در مردان کمتر یافت میشود

اگر دکمه ی تشکر رو داشتیم حتمن برای پست قبلیتون میزدم


اگر چه تا حد زیادی موافقم با این صحبتتون اما متاسفانه گاهی اوقات عشق کاری میکنه که عقل از میدان به در بره
اون موقع شناخت زیاد مطرح نیست بلکه این احساس هستش که تصمیم میگیره

j.j نوشته است:به نظر من عشقي كه ما از اون صحبت مي كنيم واقعا عشق نيست بلكه يك هوس زود گذره كه بعد از فروپاشي اين هوس اختلافات بروز ميكنه اگه عشق از نوع حقيقي باشه كه واقعا تو اين زمونه ما وجود نداره اصلا اختلاف نظري پيش نمياد كه باعث طلاق بشه .
از زندگي علامه طباطبايي نقل مي كنند كه ايشون هيچگاه به همسرشون براي يكبار هم كه شده نگفته بودند كه براي من آب يا چاي يا غذا بياور .يا هيچگاه همسرشون رو تو خطاب نكرده بودند .
به گمان من اين توقعات بي جا و نابجاي ما آدم ها هست كه باعث بروز اختلاف ميشه اگر زن و مرد كمي گذشت داشته باشند و به خاطر خشنودي همسرشون از بعضي خواسته هاي خود صرف نظر كنند و توقعات خود رو پايين بيارند هيچگاه طلاقي انجام نميگيره اما در مورد اينكه مرد يا زن خطا كارند و باعث لطمه به زندگي و همسر خود ميشند و قابليت اصلاح نيز وجود نداره بهترين راه همون طلاق هست

samy_totti نوشته است: یه دختر پولدار اگر به همسر مورد علاقش اعتماد کامل داشته باشه و شناخت نسبتا کاملی از وی داشته باشه سختی هایی که تا اون روز حتی خوابش رو هم نمیدیده و الان در زندگی مشترک میبیند را به جان می خرد .... یکی از ویژگی های زنان صبر و استقامت آن هاست که در مردان کمتر یافت میشود

j.j نوشته است:به نظر من عشقي كه ما از اون صحبت مي كنيم واقعا عشق نيست بلكه يك هوس زود گذره كه بعد از فروپاشي اين هوس اختلافات بروز ميكنه اگه عشق از نوع حقيقي باشه كه واقعا تو اين زمونه ما وجود نداره اصلا اختلاف نظري پيش نمياد كه باعث طلاق بشه .
از زندگي علامه طباطبايي نقل مي كنند كه ايشون هيچگاه به همسرشون براي يكبار هم كه شده نگفته بودند كه براي من آب يا چاي يا غذا بياور .يا هيچگاه همسرشون رو تو خطاب نكرده بودند .
به گمان من اين توقعات بي جا و نابجاي ما آدم ها هست كه باعث بروز اختلاف ميشه اگر زن و مرد كمي گذشت داشته باشند و به خاطر خشنودي همسرشون از بعضي خواسته هاي خود صرف نظر كنند و توقعات خود رو پايين بيارند هيچگاه طلاقي انجام نميگيره اما در مورد اينكه مرد يا زن خطا كارند و باعث لطمه به زندگي و همسر خود ميشند و قابليت اصلاح نيز وجود نداره بهترين راه همون طلاق هست

samy_totti نوشته است:

j.j نوشته است:به نظر من عشقي كه ما از اون صحبت مي كنيم واقعا عشق نيست بلكه يك هوس زود گذره كه بعد از فروپاشي اين هوس اختلافات بروز ميكنه اگه عشق از نوع حقيقي باشه كه واقعا تو اين زمونه ما وجود نداره اصلا اختلاف نظري پيش نمياد كه باعث طلاق بشه .
از زندگي علامه طباطبايي نقل مي كنند كه ايشون هيچگاه به همسرشون براي يكبار هم كه شده نگفته بودند كه براي من آب يا چاي يا غذا بياور .يا هيچگاه همسرشون رو تو خطاب نكرده بودند .
به گمان من اين توقعات بي جا و نابجاي ما آدم ها هست كه باعث بروز اختلاف ميشه اگر زن و مرد كمي گذشت داشته باشند و به خاطر خشنودي همسرشون از بعضي خواسته هاي خود صرف نظر كنند و توقعات خود رو پايين بيارند هيچگاه طلاقي انجام نميگيره اما در مورد اينكه مرد يا زن خطا كارند و باعث لطمه به زندگي و همسر خود ميشند و قابليت اصلاح نيز وجود نداره بهترين راه همون طلاق هست

داستانی را خواندم که واقعی بود و در ایران اتفاق افتاده بود و مربوط به پروفسوری بود که به خاطر معشوق خود , خود را از آپارتمان به پایین انداخت..... پسر میانسالی که حتی حاضر نبود دستش را در دستان معشوق خود بگذارد و تنها میخواست او را نظاره کند ولی آتش عشق درون او شعله ور بود ..... عشق و هوس مرز باریکی چون به باریکی مو دارند که تنها وقتی عاشق باشی میتوانی آن را تشخیص بدهی....
توقعات هم که راجع بهش صحبت شد .... روابط سالم باعث کاهش توقعات و آمیختن سلیقه های مختلف در زندگی میشه
راستی اسم پروفسوره (دکتر پارسا ) بود

naz khatun نوشته است:

samy_totti نوشته است: یه دختر پولدار اگر به همسر مورد علاقش اعتماد کامل داشته باشه و شناخت نسبتا کاملی از وی داشته باشه سختی هایی که تا اون روز حتی خوابش رو هم نمیدیده و الان در زندگی مشترک میبیند را به جان می خرد .... یکی از ویژگی های زنان صبر و استقامت آن هاست که در مردان کمتر یافت میشود

بحث جالبیه دزی جان، تبریک تبریک

نی ِ عسیس من بااین نظرت یه کمی مشکل دارم
من قبول دارم که خدا زنها رو کمی با تحمل تر آفریده، اماآخه عزیز من چقدر این زن باید تحمل کنه؟
اصلا چقدر این مرد به خودش این اجازه رو میده که هر چی که میخواد انجام بده، هر چی که میخواد بگه، بعد تحمل شنیدن یک کلمه حرف از زنشو رو نداشته باشه؟ و به دید اون زن باید هیچی نگه و صبر کنه
خداییش این دیگه زندگی نمیشه که. این میشه سوختن یکی به پای دیگیری
نه این زندگی ایه که قدیمیا برامون ساختن، که زن خوب زنیه که رو حرف مردش حرف نزنه
(همون طور که اکثر پدرامون موقعی که دارن به سوی خونه ی بخت راهیمون میکنن به کنایه میگن: اوی دختر، با لباس سفید عروسی میری خونه ی شوهر، با کفن سفید هم از خونه ش بیرون میای ها)
و البته خیلی خیلی معذرت میخواما، این مرد هم هر گهی دوس داره بخوره که آح جون زنم صبر داره
به نظر من به این روش میگن بردگی، که الان تو شهر من شاهدم که اکثر زندگیها به همین منوال می چرخه
زندگی به نظر من باید دو طرفه باشه
هم تو خوبیاش، هم تو بدیاش
اگر زن خونه یه بار کوتاه اومد و گذشت کرد، یه بار دیگه هم مرد خونه گذشت کنه

وقتی زنهای تبریز رو می بینم، با این مردهای.... میترسم از آینده م
یعنی من هم باید خفه بشم تا با لباس سفیدی که کفن میگن از خونه ی مرد بد خلق بیرون بیام؟

naz khatun نوشته است:

samy_totti نوشته است:

j.j نوشته است:به نظر من عشقي كه ما از اون صحبت مي كنيم واقعا عشق نيست بلكه يك هوس زود گذره كه بعد از فروپاشي اين هوس اختلافات بروز ميكنه اگه عشق از نوع حقيقي باشه كه واقعا تو اين زمونه ما وجود نداره اصلا اختلاف نظري پيش نمياد كه باعث طلاق بشه .
از زندگي علامه طباطبايي نقل مي كنند كه ايشون هيچگاه به همسرشون براي يكبار هم كه شده نگفته بودند كه براي من آب يا چاي يا غذا بياور .يا هيچگاه همسرشون رو تو خطاب نكرده بودند .
به گمان من اين توقعات بي جا و نابجاي ما آدم ها هست كه باعث بروز اختلاف ميشه اگر زن و مرد كمي گذشت داشته باشند و به خاطر خشنودي همسرشون از بعضي خواسته هاي خود صرف نظر كنند و توقعات خود رو پايين بيارند هيچگاه طلاقي انجام نميگيره اما در مورد اينكه مرد يا زن خطا كارند و باعث لطمه به زندگي و همسر خود ميشند و قابليت اصلاح نيز وجود نداره بهترين راه همون طلاق هست

داستانی را خواندم که واقعی بود و در ایران اتفاق افتاده بود و مربوط به پروفسوری بود که به خاطر معشوق خود , خود را از آپارتمان به پایین انداخت..... پسر میانسالی که حتی حاضر نبود دستش را در دستان معشوق خود بگذارد و تنها میخواست او را نظاره کند ولی آتش عشق درون او شعله ور بود ..... عشق و هوس مرز باریکی چون به باریکی مو دارند که تنها وقتی عاشق باشی میتوانی آن را تشخیص بدهی....
توقعات هم که راجع بهش صحبت شد .... روابط سالم باعث کاهش توقعات و آمیختن سلیقه های مختلف در زندگی میشه
راستی اسم پروفسوره (دکتر پارسا ) بود

فکر کنم بشناسمش
کاراکتر مصطفی مستور در "روی ماه خداوند را ببوس"
فقط شما از کجا فهمیدی داستانش واقعی بود؟

samy_totti نوشته است:
میدونی چیه این خصوصیاتی که شما میگی فقط تو جاهایی هست که سنت های شاید بعضی غلط هنوز رواج داره
اینکه من میگم اگر دختر عاشق باشه با سختی های زندگی میسازد خیلی فرق میکنه با دختری که در تبریز به دلیل اینکه در بین ترک ها رسم هست که از دوران بچگی توسط فامیل نشون میشود تا حدودی بالاجبار ازدواج کند و به پای همسرش بسوزه .......
من راجع به دختری صحبت میکنم که خودش زندگی را انتحاب کرده و به نظر من اگر هم همسر مورد علاقه اش چنین رفتاری را با وی داشته باشد انوقت باز هم به خود او باز میگردد که شناخت کافی از همسرش نداشته ..
البته باز هم و باز هم تاکید دارم که روابط سالم هر گونه مشکل اینچنینی را نقض خواهد کرد
پس به شما پیشنهاد میکنم که ابتدا عقل را وارد میدان کرده و سپس دل بسپارید ...

naz khatun نوشته است:

samy_totti نوشته است:
میدونی چیه این خصوصیاتی که شما میگی فقط تو جاهایی هست که سنت های شاید بعضی غلط هنوز رواج داره
اینکه من میگم اگر دختر عاشق باشه با سختی های زندگی میسازد خیلی فرق میکنه با دختری که در تبریز به دلیل اینکه در بین ترک ها رسم هست که از دوران بچگی توسط فامیل نشون میشود تا حدودی بالاجبار ازدواج کند و به پای همسرش بسوزه .......
من راجع به دختری صحبت میکنم که خودش زندگی را انتحاب کرده و به نظر من اگر هم همسر مورد علاقه اش چنین رفتاری را با وی داشته باشد انوقت باز هم به خود او باز میگردد که شناخت کافی از همسرش نداشته ..
البته باز هم و باز هم تاکید دارم که روابط سالم هر گونه مشکل اینچنینی را نقض خواهد کرد
پس به شما پیشنهاد میکنم که ابتدا عقل را وارد میدان کرده و سپس دل بسپارید ...

اولا که من منظورم اونی که شما گفتی نبود، الان تو شهرای بزرگ دیگه نشون کردن از بچگی خیلی خیلی کم شده
منظورم همین خواستگاریه سنتی و ازدواج های سنتی بوو البته یک مورد دیگه هم هست
اونم اینکه همیشه فقط این زن نیست که تحمل میکنه
مواردی هم دیده شده که مرد زن رو تحمل میکنه
حالا باز به همون علت زن ذلیلی، یا به قولی دوست داشتن افراطی زنش، و یااینکه ... دلیلشو نمیدونم، شاید میترسه! از چی؟ بازم نمیدونم. چون این فقط حدس منه
پس بهتره در این مورد هم بحث بشه (بااینکه کمتر اتفاق می افته)

ثانیا؛ عزیز شما میتونی تو مقوله ی عشق اول عقل رو وارد کنی بعد دل بدی؟

naz khatun نوشته است:
اولا که من منظورم اونی که شما گفتی نبود، الان تو شهرای بزرگ دیگه نشون کردن از بچگی خیلی خیلی کم شده
منظورم همین خواستگاریه سنتی و ازدواج های سنتی بوو البته یک مورد دیگه هم هست
اونم اینکه همیشه فقط این زن نیست که تحمل میکنه
مواردی هم دیده شده که مرد زن رو تحمل میکنه
حالا باز به همون علت زن ذلیلی، یا به قولی دوست داشتن افراطی زنش، و یااینکه ... دلیلشو نمیدونم، شاید میترسه! از چی؟ بازم نمیدونم. چون این فقط حدس منه
پس بهتره در این مورد هم بحث بشه (بااینکه کمتر اتفاق می افته)

ثانیا؛ عزیز شما میتونی تو مقوله ی عشق اول عقل رو وارد کنی بعد دل بدی؟

samy_totti نوشته است:تا اونجایی که من میدونم ترک ها دختر به غیر ترک نمیدن یعنی دختره هر چی بال بال بزنه نمیتونه با پسری که دوسش داره ولی ترک نیست ازدواج کنه نمونشم پسر عموی خودم که دانشجوی فیزیک هسته ای تو تبریز بود.

من نگفتم تو عشق عقل رو وارد کن گفتم اول انتخاب عاقلانه ای انجام بدید بعد عشق رو به پای انتخابتون بریزید .

توی فامیل ما عروس ترک زیاد هست اما خب معمولن این نظرها بین برخی از ترکها هست

samy_totti نوشته است:تا اونجایی که من میدونم ترک ها دختر به غیر ترک نمیدن یعنی دختره هر چی بال بال بزنه نمیتونه با پسری که دوسش داره ولی ترک نیست ازدواج کنه نمونشم پسر عموی خودم که دانشجوی فیزیک هسته ای تو تبریز بود.

من نگفتم تو عشق عقل رو وارد کن گفتم اول انتخاب عاقلانه ای انجام بدید بعد عشق رو به پای انتخابتون بریزید .

توی فامیل ما عروس ترک زیاد هست اما خب معمولن این نظرها بین برخی از ترکها هست

samy_totti نوشته است:

j.j نوشته است:به نظر من عشقي كه ما از اون صحبت مي كنيم واقعا عشق نيست بلكه يك هوس زود گذره كه بعد از فروپاشي اين هوس اختلافات بروز ميكنه اگه عشق از نوع حقيقي باشه كه واقعا تو اين زمونه ما وجود نداره اصلا اختلاف نظري پيش نمياد كه باعث طلاق بشه .
از زندگي علامه طباطبايي نقل مي كنند كه ايشون هيچگاه به همسرشون براي يكبار هم كه شده نگفته بودند كه براي من آب يا چاي يا غذا بياور .يا هيچگاه همسرشون رو تو خطاب نكرده بودند .
به گمان من اين توقعات بي جا و نابجاي ما آدم ها هست كه باعث بروز اختلاف ميشه اگر زن و مرد كمي گذشت داشته باشند و به خاطر خشنودي همسرشون از بعضي خواسته هاي خود صرف نظر كنند و توقعات خود رو پايين بيارند هيچگاه طلاقي انجام نميگيره اما در مورد اينكه مرد يا زن خطا كارند و باعث لطمه به زندگي و همسر خود ميشند و قابليت اصلاح نيز وجود نداره بهترين راه همون طلاق هست

داستانی را خواندم که واقعی بود و در ایران اتفاق افتاده بود و مربوط به پروفسوری بود که به خاطر معشوق خود , خود را از آپارتمان به پایین انداخت..... پسر میانسالی که حتی حاضر نبود دستش را در دستان معشوق خود بگذارد و تنها میخواست او را نظاره کند ولی آتش عشق درون او شعله ور بود ..... عشق و هوس مرز باریکی چون به باریکی مو دارند که تنها وقتی عاشق باشی میتوانی آن را تشخیص بدهی....
توقعات هم که راجع بهش صحبت شد .... روابط سالم باعث کاهش توقعات و آمیختن سلیقه های مختلف در زندگی میشه
راستی اسم پروفسوره (دکتر پارسا ) بود

naz khatun نوشته است:

j.j نوشته است:به نظر من عشقي كه ما از اون صحبت مي كنيم واقعا عشق نيست بلكه يك هوس زود گذره كه بعد از فروپاشي اين هوس اختلافات بروز ميكنه اگه عشق از نوع حقيقي باشه كه واقعا تو اين زمونه ما وجود نداره اصلا اختلاف نظري پيش نمياد كه باعث طلاق بشه .
از زندگي علامه طباطبايي نقل مي كنند كه ايشون هيچگاه به همسرشون براي يكبار هم كه شده نگفته بودند كه براي من آب يا چاي يا غذا بياور .يا هيچگاه همسرشون رو تو خطاب نكرده بودند .
به گمان من اين توقعات بي جا و نابجاي ما آدم ها هست كه باعث بروز اختلاف ميشه اگر زن و مرد كمي گذشت داشته باشند و به خاطر خشنودي همسرشون از بعضي خواسته هاي خود صرف نظر كنند و توقعات خود رو پايين بيارند هيچگاه طلاقي انجام نميگيره اما در مورد اينكه مرد يا زن خطا كارند و باعث لطمه به زندگي و همسر خود ميشند و قابليت اصلاح نيز وجود نداره بهترين راه همون طلاق هست

دقیقا با نظر جواد اقا موافقم
کاش یه کم همدیگه رو اون طور که هستیم ببینیم، نه اون طور که دلمون میخواد باشه

j.j نوشته است:

samy_totti نوشته است:

j.j نوشته است:به نظر من عشقي كه ما از اون صحبت مي كنيم واقعا عشق نيست بلكه يك هوس زود گذره كه بعد از فروپاشي اين هوس اختلافات بروز ميكنه اگه عشق از نوع حقيقي باشه كه واقعا تو اين زمونه ما وجود نداره اصلا اختلاف نظري پيش نمياد كه باعث طلاق بشه .
از زندگي علامه طباطبايي نقل مي كنند كه ايشون هيچگاه به همسرشون براي يكبار هم كه شده نگفته بودند كه براي من آب يا چاي يا غذا بياور .يا هيچگاه همسرشون رو تو خطاب نكرده بودند .
به گمان من اين توقعات بي جا و نابجاي ما آدم ها هست كه باعث بروز اختلاف ميشه اگر زن و مرد كمي گذشت داشته باشند و به خاطر خشنودي همسرشون از بعضي خواسته هاي خود صرف نظر كنند و توقعات خود رو پايين بيارند هيچگاه طلاقي انجام نميگيره اما در مورد اينكه مرد يا زن خطا كارند و باعث لطمه به زندگي و همسر خود ميشند و قابليت اصلاح نيز وجود نداره بهترين راه همون طلاق هست

داستانی را خواندم که واقعی بود و در ایران اتفاق افتاده بود و مربوط به پروفسوری بود که به خاطر معشوق خود , خود را از آپارتمان به پایین انداخت..... پسر میانسالی که حتی حاضر نبود دستش را در دستان معشوق خود بگذارد و تنها میخواست او را نظاره کند ولی آتش عشق درون او شعله ور بود ..... عشق و هوس مرز باریکی چون به باریکی مو دارند که تنها وقتی عاشق باشی میتوانی آن را تشخیص بدهی....
توقعات هم که راجع بهش صحبت شد .... روابط سالم باعث کاهش توقعات و آمیختن سلیقه های مختلف در زندگی میشه
راستی اسم پروفسوره (دکتر پارسا ) بود

اون عشق و هوس نيست بلكه عشق و جنونه يعني اون مرز باريك بين عشق و جنون به باريكي مو هست

Desideria نوشته است:طلاق
معضل بزرگ اجتماعی که هر روزه شاهد اون هستیم
کسی نمیتونه بگه کی مقصره
زن یا مرد
کسی نمیتونه بگه دلیلش چیه
هر کسی داستانی داره و برای این داستانش شاهدی و دلیلی
اما چقدر قشنگه که ما ، کسایی که با هم دوست هستیم و به عنوان افراد بعدی جامعه راجع بهاین مساله صحبت کنیم
پس خواهش میکنم نظرات خودتونو بنویسید و از کپی پیست کردن مطالب خودداری کنید مگر با ذکر منبع و گوینده اون مطالب


به نظر شما دلایل طلاق چیه ؟