طلاق

چرا تو نمیبینی

ولی زن و مردی که چه از نظر سطح خانواده چه از نظر مالی و چه از نظر فرهنگی بهم نخورن ولی فقط به این خاطر که در مراحل اولیه گول ظاهر همدیگر رو بخورن ازدواج اشتباه و این بعد خودش یه مشکل بزرگ میشه که منجر به طلاق میشه پس چه بهتر که خودمونو گول نزنیم تا بعدا این حماقتها پیش نیاد

بهتر اينه كه در امر ازدواج صداقت داشته باشيم

اینو قبول دارم خیلی خوبه ولی نمیدونم چرا واقعا صداقت از بین رفته

من داشتم ریپ های دوستان رو میخوندم نظرم به چیزی جلب شد.

دلیله خانوم طلاق را راهی برای پیشرفت در زندگی دونستند. کاملا با این جمله مخالفم......
طلاق مثل FORMAT در کامپیوتر هست که می خواهیم به وسیله ی اون برگردونیم خودمونو به زمان قبل ازدواج اما مانند کامپیوتر عوارض و آسیب هایی رو هم باید تحمل کنیم. افزایش سن . احتمالا داشتن فرزند و خیلی چیز های دیگه که ما میخوایم با طلاق بر روی آنها سرپوشی بذاریم تا زندگیه جدیدی رو آغاز کنیم
در کامپیوتر ما وقتی هیچ راهی برای برگردوندن محیطمون به حال اولیه نداشته باشیم درایو هامونو فرمت میکنیم . یعنی یک لایه روی سکتور های حافظه میکشیم و اطلاعات جدید را روی آنها ذخیره میکنیم.....
طلاق درست به مانند فرمت در کامپیوتر هست. وقتی راهی نداشته باشیم و طاقت زندگی نداشته باشیم یک لایه بر روی زندگیه قبلیه خود میکشیم و زندگیه جدیدی را آغاز میکنیم یعنی روز از نو روزی از نو پس در جا میزنیم نه اینکه پیشرفت کرده باشیم ..... تازه عوارضی ناشی از این طلاق را بر دوش میکشیم .....
خوشحالم که باز فرزاد رو میبینم

شاید بهتره قبل ا ازدواج احساسی فکر نکنیم و معقولانه به نکات مختلف نگاه کنیم
اینجوری ادامه ی زندگی مشترک بیشتر میشه

دقت لازمه اما سخت گیری نه
باید دقت کنی تا نمره های خوب بیشتر باشه اما نمره های بد چیزی باشه که تو بتونی باهاش کنار بیایی

شانس لازمه اما دقت تضمین کننده ی شانسه

شاید سیرت داشته باشن !!!!!

سلام بر و بچ

وای اگه زنم بفهمه بازم اومدم تو گفتمان طلاقشو میگیره

ولی از شوخی گذشته زنم با اونکه 11سال ازم کوچیکتره اما دوسم داره این دوس داشتن تو حرف نیس عمل میکنه و زندگیشوخیلی دوس داره نمیگم که میتونم همه چی روبراش فراهم کنم اما سعی میکنم قولی که بهش دادم وفا کنم شاید دیر وزود داشته باشه اما سوخت و سوز نداره اونم توقع آنچنانی نداره حتی بعضی وقتا که میخوام ولخرجی کنم جلومو میگیره...

نظراتتون روکمابیش خوندم اما بچه ها نمیدونم چندتاتون افتادین تو گود زندگی و با مشکلاتی که پیش میاد دست و پنجه نرم میکنین اما مهمترین اصل همینه که من وتو نداریم مشکل مال جفتمونه وهرکدوم بخوایم از زیرش در بریم مقصریم.

توی همه زندگیا اختلاف نظر و سلیقه وجود داره و همیناس که زندگی رو از یکنواختی نجات میده و توی زیر وبمهاس که محک میخوریم آیا توانش رو داریم یا نه؟ ممکنه دعوا و قهرهم پیش بیاد اما پیشدستی کردن تو عذرخواهی چیزی ازآدم کم نمیکنه بلکه صبر رو زیاد میکنه روی صحبتم با آقایون بالاخص خودمه...

یک سالی میشه که زندگی مشترکمون رو شروع کردیم و شکرخدا که همیشه بهمون نعمتی داده و ما خرابش کردیم مشکل حادی تو زندگیمون بوجود نیومده.

بعضی رفقا میگن زندگی تا وقتی بچه وسط نیومده زندگی مثل بازیچه میمونه اما به محض اومدن اون مشکلات آدم زیاد میشه بدید من بچه قشنگی و شیرینی زندگیه به شرطی که به شکل موجوداضافه و ناخواسته به اون نگاه نکنیم به خودمون نگاه که کنیم و ازخودمون بپرسیم منی که مسئولیت وبار یک زندگی رو بدوش کشیدم آیا نمیتونم راه روادامه بدم؟ اگه اینجوریه چرا شروعش کردم وحالا که شروع شده جدایی اصلا راه حل مناسبی نیس...

زندگی سخته و فشارای بیرون گاهی آدم روچنان عصبی میکنه که همه چی رو بهم میریزه این طبیعیه چون باید ی جوری تخلیه روانی بشی اما عادت نکنیم به اینکه خراب کنیم وتوقع داشته باشیم خودش درست بشه اینکار به مرور زمان باعث سردی و رنجش میشه وچه بسا که بعد از بزرگ شدن بچه ها وتنها شدن دوباره بخود بیایم که من میتونستم بهتر از این باشم اما نکردم

شادباشید

samy_totti نوشته است: یه دختر پولدار اگر به همسر مورد علاقش اعتماد کامل داشته باشه و شناخت نسبتا کاملی از وی داشته باشه سختی هایی که تا اون روز حتی خوابش رو هم نمیدیده و الان در زندگی مشترک میبیند را به جان می خرد .... یکی از ویژگی های زنان صبر و استقامت آن هاست که در مردان کمتر یافت میشود

یکی از آشناهامون عاشقانه زندگیشو شروع کرد و زنش هم از خانواده پولداری بود اما پس از طی بحرانهای مادی فقط و فقط بخاطر بچه هاشون باهم زیر یک سقف زندگی میکنن و بقولی طلاق خاموش بین اونها اتفاق افتاده...

اینا همش با شناخت اونا در طول زندگی مشترک ازهمدیگه اتفاق افتاده من تو ریز زندگیشون نیستم که ببینم دو طرف چی از هم میخوان که قابل برآورده شدن نیس اما...

j.j نوشته است:به نظر من عشقي كه ما از اون صحبت مي كنيم واقعا عشق نيست بلكه يك هوس زود گذره كه بعد از فروپاشي اين هوس اختلافات بروز ميكنه اگه عشق از نوع حقيقي باشه كه واقعا تو اين زمونه ما وجود نداره اصلا اختلاف نظري پيش نمياد كه باعث طلاق بشه .
....

naz khatun نوشته است:
...
کاش یه کم همدیگه رو اون طور که هستیم ببینیم، نه اون طور که دلمون میخواد باشه

اگر منکر خیلی ازخواص ذاتی نشیم این خاصیت هوس در همه مردها وجود داره و بهمین خاطر تنوع طلبی دراکثرشون یک امر عادیه درنقطه مقابل حسادت درزنها مهاری هست که جلواین لجام گسیختگی رومیگیره...لازم نیس حتما اسم زن دوم توی شناسنامه ثبت بشه که رسمیت پیدا کنه همینکه نظری هوس آلود به یک زن دیگه انداختیم نشون میده که سیری درمرد وجود نداره...اما حسادت زن انکار نشدنیه زنیکه مردش رو در شرف از دست رفتن ببینه خودش رو به آب و اتیش میزنه تا اونوازرقیب پس بگیره