تغيير براي برابري
+5
hichkas
oscar
j.j
naz khatun
Desideria
9 مشترك
صفحه 3 از 3
صفحه 3 از 3 • 1, 2, 3
رد: تغيير براي برابري
j.j نوشته است:خب اگه زن بگيري كارهايي رو كه خودت انجام ميدي (درضمن كارهايي كه مربوط به شما است و هم خونه ايي گلت برات انجام ميده هم شامل ميشه )رو چه كسي بايد انجام بده خودت يا همسرت ؟
شما نميدونيد كه در اسلام براي زن ها چه ارزشي گذاشته شده حتي از حقي كه خانم ها از اون دم مي زنند بيشتر هست .
مثلا خانم ها مي تونند در قبال شيري كه به بچه خودشون مي دن از مرد پول طلب كنند يا در قبال كار خونه كه انجام مي دهند پول طلب كنند و اين حق در اسلام به زن داده شده و در مقابل مرد وظيفه داره زندگي زن رو از هرجهت تامين بكنه و تنها حقي كه مرد مي تونه از زن طلب بكنه فقط همون حق هم خوابگي هست كه اين تنها وظيفه زن در خونه مرد هست ولي ما مي بينيم كه اين قضيه كلا برعكس شده
من و ازدواج؟ نمیدونم بعدش چی میشههههههههههه
از اسلام و اینکه ارزش گذاشتنش برای زن مطمئنم
ولی متاسفانه خانمای ما هستن که برای خودشون ارزش قائل نیستن
فقط دوست دارن ادای مردارو درارن
soltaneabha- عضو برتر
- تعداد پستها : 1104
موقعيت : ترینیداد و توباگو
Registration date : 2007-09-08
رد: تغيير براي برابري
من ميدونم چي ميشه داشي بعدش ايشالا خوشبخت ميشي
بله خب معمولا انسانها از مطالب اونچه كه به نفعشون هست رو مي خونند و بقيه رو نميخونند
بله خب معمولا انسانها از مطالب اونچه كه به نفعشون هست رو مي خونند و بقيه رو نميخونند
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: تغيير براي برابري
زن هخامنشي الگوي زنان جهان
زن ايراني در حالي در دوره هخامنشي به يکي از بهترين جايگاههاي شايسته خود دست مييابد که هنوز هم در کشورهاي امروزي جهان، جنبشهاي آزاديخواهانه و برابريجويانه زنان در آرزو و آرمان بدست آوردن آن هستند. داشتن شخصيت حقوقي و مالي مستقل، حقوق و امتيازهاي برابر با مردان و گاه (در امور خاص زنانه) بيشتر از آنان، مديريت و سرپرستي بنگاههاي بزرگ کشاورزي و صنعتي در جامعهاي تکهمسري، تنها نمونههايي کوتاه از آن است.
اما آيا چنين دستاوردهايي در دوره زرتشتيگري عصر ساساني نيز پايدار ميماند؟ آگاهيهاي موجود در کتابهاي دينکرد (به ويژه کتاب سوم)، ماتيگان هزار دادِستان، اندرزهاي آذرباد مهرسپندان، ارداويرافنامه، شايستنشايست، وِديوداد (ونديداد)، روايت اميد اشهوهيشتان و بسياري منابع ديگر، وضعيت اسفبار زن ساساني (و عموماّ مردمان آن زمان) را به روشني گزارش ميکنند. وضعيت ناگواري که محصول حاکميت و قدرت بلامنازع و مهار نشده موبدان دين تازه رسميت يافته زرتشتي بوده است که خود را نمايندگان تامالاختيار خداوند بر روي زمين ميدانستند. (درست مانند روحانيان كه امروزه خود را نماينده خدا ميدانند)
به موجب متون زرتشتي ساساني و به ويژه «ماتيگان هزار دادستان»، زنان اموال و مايملک مرد دانسته ميشده و بهايي معين داشتهاند. بهايي که معمولاً برابر با قيمت يک مرد برده، يعني در حدود 2000 سکه نقره بوده است. اين نکته همچنين از نخستين شواهد پيدايي بردهداري در ايران عصر ساساني حکايت ميکند.
موبدان ساساني همانند روحانيان بسياري از اديان، از دلنگراني عميقي نسبت به زنان رنج ميبردهاند و آنان زنان را عامل اصلي انحراف مرد از وظايف ديني ميدانستهاند. شايد اين نگرانيها از آنجا ناشي ميشده که زنان در برابر آنان مقاومت و سرسختي بيشتري نشان ميدادهاند. در کتاب پهلوي «بندهش» چنين گزارش ميشود که اورمزد از يافتن موجودي ديگر براي انجام زايمان ناتوان بود و از روي ناچاري زن را براي اينکار انتخاب کرد. زني که حتي خداوند را نيز ميرنجاند و از تبار «جِـهي» (روسپي/ دختر اهريمن) است.
به اين ترتيب زنان نميتوانستهاند همچو مردان راهي به سراي اهورامزدا داشته باشند (بندهش، مهرداد بهار، بخش نهم، در باره چگونگي زنان). همانگونه که در اين کتاب زنان از تبار ديوان شرور دانسته شدهاند، در «اندرزهاي آذرباد مهرسپندان» موبد بزرگ عصر شاپور دوم (که هنوز هم در نيايشخوانيها به فروهرش درود فرستاده ميشود) از بيخردي و رازگشايي و اعتمادناپذير بودن زنان سخن رفته است (آذرباد مهرسپندان، رهام اشه، بخشهاي گوناگون).
متون فقهي زرتشتي ساساني، مقررات و دستورهاي سختگيرانه فراواني در باره اعمال و حرکات زنان دارد، بطوريکه زنان حتي در کوچکترين و شخصيترين کارهاي روزمره خود حق تصميمگيري نداشتهاند. آنان به هنگام دشتان ماهانه موظف بودهاند تا در جايي زندان مانند و دور از همگان به نام «دشتانستان» اقامت کنند و از آن خارج نشوند و نگاهشان به آتش نيفتد. از آنجا که زنان در اين مدت سخت آلوده و خطرناک دانسته ميشدهاند، موظف بودهاند از ظرفهاي مخصوصي استفاده کنند و هيچ ارتباطي با دنياي خارج از دشتانستان نداشته باشند. زنان همچنين موظف بودهاند تا پس از پايان دشتان، دويست مور دانهکش را بکشند و خود را با پيشاب گاو نر شستشو دهند (گاه در برابر يک موبد مرد، چون زنان حق موبد شدن نداشتهاند). چنانچه زني در اين مدت آهنگ شوهر خود را ميکرد، سزايش «مرگ ارزاني/ اعدام» بود. (ماتيگان هزار دادستان، آناهيتا پريخانيان، چاپ ايروان، به زبانهاي ارمني، انگليسي و روسي؛ همچنين بنگريد به بخشهاي گوناگون از متن اوستايي متأخر «وديوداد/ ونديداد»).
زنداني کردن زنان به هنگام زائيدن طفل مرده نيز رايج بود. در اين هنگام مزداپرستان ميبايد در جايي بيآب و علف، اتاقکي بسازند و زن را به آنجا ببرند. زن موظف بود در آن اتاقک چند جام از آميخته پيشاب گاو نر با خاکستر را بنوشد در حاليکه تا سه روز حق نوشيدن آب را نداشته است (ونديداد، در مجموعه اوستا، گزارش استاد جليل دوستخواه، جلد دوم، ص 713 تا 716).
آذرباد مهرسپندان در اندرزهاي خود که تنها خطاب به مردان گفته شده است، سفارش ميکند که تا جاي ممکن مانع از رفتن زنان خود به بيرون از خانه شوند. اما چنانچه به ناچاري زنان قصد خروج از خانه را داشتهاند، موظف بودهاند با حجاب کامل و پوشش يکدست سر تا پا در انظار همگان ظاهر شوند و چنانچه کمترين آرايش و زيور خود را به ديگران نشان ميدادهاند، شايسته جهنم دانسته ميشدهاند (بنگريد به بخشهاي گوناگون از کتاب ارداويرافنامه). البته زنان اشراف در جامعه طبقاتي زرتشتي ساساني از اين قاعده و بسياري قواعد ديگر معاف بودهاند.
طلاق حق زن بود و زم مايملك مرد
زندگي زناشويي زن نيز زير نفوذ عميق موبدان بود. دختر موظف بود در سن 9 سالگي با شوهري که برايش انتخاب ميکردهاند، ازدواج کند و اگر به مدتي طولاني از اينکار سرباز ميزد و زندگي بدون شوهر را ترجيح ميداد، سزاوار مرگ بود. اين مجازات همچنين براي زني که به قهر شوهر خود را ترک گفته بود نيز در نظر گرفته ميشد. البته اين را هم ميدانيم كه اگر دختري را به موقع شوهر نميدادند و او روابط نا مشروع پيدا ميكرد بخشيده ميشد اما به شرطي كه اين ارتباط قطع شود و نفقه ي طفلي كه از اين رابطه به وجود امده بود به عهده پدر دختر بود.
زنان ميبايد سه بار در روز در برابر شوهران خود زانو ميزدند و ميپرسيدهاند که آقايش دوست دارد امروز چه کاري برايش انجام شود. با اين حال، زنان حق تقاضاي طلاق و حق تصرف جهيزيه خود را داشتهاند. اما پس از طلاق حق گرفتن منافع مترتب بر اموال و جهيزيه خود را نداشتهاند.
مردان طبقه اشراف ميتوانستهاند بدون محدوديت زنان متعدد بگيرند. به هر تعدادي که امکانات مالي نگهداري از آنان را داشته باشند. همچنين مردان ميتوانستهاند تا در صورت فقر و ناتواني زن خود را بفروشند و يا در صورت ناباروري خود، آنان را براي مدتي معين در اختيار مرد ديگري بگذارند و در واقع اجاره دهند (جزئيات اين معاملهها را در «ماتيگان هزار دادستان» بخوانيد). دستوراتي شبيه اين در ميان اديان ديگر نيز ديده شده است ، اما چنين به نظر ميآيد که جامعه هرگز از اين اجازه منفعتطلبانه موبدان استقبال نکرده است.
ازدواج با محارم يا «خْـويدودَه» بدون در نظر داشتن رضايت يا نارضايتي زن، به گستردگي تبليغ ميشد. بطوريکه گناه مرد لواطکار تنها در صورتي پاک ميشد که با مادر يا خواهر و يا دختر خود وصلت ميکرد (خرده مقالات، بيژن غيبي، چاپ آلمان، ص 350).(البته من با اين بخش موافق نيستم چون طبق كتاب ايران در زمان ساسانيان لواط در ايران اصلا شناخته شده نبوده)
با اينکه موضوع ازدواج با محارم اينروزها به شدت تکذيب و براي توجيه و تحريف آن کوششهاي زيادي ميشود، اما منابع و اسناد مکتوب زرتشتي و غير آن بسيار فراوانتر از آنند که جايي براي ترديد باقي بماند. سراسر بخش مفصل و طولاني هشتادم از کتاب سوم «دينکرد» به بحث در اين باره پرداخته و جزئيات آنرا به دقت بازگو کرده است. جزئياتي مانند حقالارث دختري که در عين حال زن پدر خود نيز هست و موارد ديگر. (دينکرد، کتاب سوم، ترجمه فارسي از بهروز فضيلت؛ ترجمه انگليسي از م. شکي).
نگارههاي بازمانده از عصر ساساني نيز از نگاه رايج ساسانيان به زن حکايت ميکند. در حاليکه نگارههاي زنان پيش از تاريخ، هخامنشي و اشکاني، با انبوهي از نقشهاي زناني با شکوه و قدرتمند به ديده ميآيد، بر نگارههاي ساساني که بر جامها و موزائيکها بر جاي مانده است، زن تنها موجودي است که وظيفه خوشگذراني و بزم و ساز و آواز مردان را بر عهده دارد. پديدهاي که شاهنامه فردوسي نيز به آن اشاره دارد و نامهاي زنان در عصر ساساني شاهنامه بر خلاف پيشينيان پر افتخار خود همچو فرانک و گردآفريد و منيژه، از شمار فراواني معشوقگان درباري تشکيل شده است.
متن پهلوي «خسرو قبادان و ريدگي» نيز ويژگيهاي يک زن خوب از ديد خسرو را باز ميگويد. ويژگيهاي که در اندام و جاذبههاي زنانه خلاصه ميشوند (متون پهلوي، سعيد عريان، ص 82).
جايگاه زن ساساني در اين نوشتار بهيچوجه به معناي رواج فراگير آن در تمام دوران ساساني و در همه سرزمين ايران، و نيز ناديده انگاشتن ديگر فرصتهاي برتر زن ساساني و حقوق او در مقايسه با جوامع ديگر نيست.
منظور بيان نمونههايي بود تا در چنين بررسيهايي به جوانب ديگر نيز پرداخته شود. اينها شيوههاي رسمي و غالب دستگاه ديني زرتشتي ساساني است که هيچگاه بطور فراگير در ميان همگان مقبوليت نيافت و همچنين هيچ نقطهضعفي براي جامعه زرتشتي ايران بشمار نميآيد.
زرتشتيان خود بيش از ديگران از سختگيريها و خشونتها و قوانين فقهي ساختگي موبدان ساساني آسيب ديدهاند. قوانين و مقررات که هيچ ارتباطي با زرتشت نداشته و تنها از نام پر آوازه او براي پيدايي و رواج ديني به نام او سوءاستفاده کرده بودهاند.
زن ايراني در حالي در دوره هخامنشي به يکي از بهترين جايگاههاي شايسته خود دست مييابد که هنوز هم در کشورهاي امروزي جهان، جنبشهاي آزاديخواهانه و برابريجويانه زنان در آرزو و آرمان بدست آوردن آن هستند. داشتن شخصيت حقوقي و مالي مستقل، حقوق و امتيازهاي برابر با مردان و گاه (در امور خاص زنانه) بيشتر از آنان، مديريت و سرپرستي بنگاههاي بزرگ کشاورزي و صنعتي در جامعهاي تکهمسري، تنها نمونههايي کوتاه از آن است.
اما آيا چنين دستاوردهايي در دوره زرتشتيگري عصر ساساني نيز پايدار ميماند؟ آگاهيهاي موجود در کتابهاي دينکرد (به ويژه کتاب سوم)، ماتيگان هزار دادِستان، اندرزهاي آذرباد مهرسپندان، ارداويرافنامه، شايستنشايست، وِديوداد (ونديداد)، روايت اميد اشهوهيشتان و بسياري منابع ديگر، وضعيت اسفبار زن ساساني (و عموماّ مردمان آن زمان) را به روشني گزارش ميکنند. وضعيت ناگواري که محصول حاکميت و قدرت بلامنازع و مهار نشده موبدان دين تازه رسميت يافته زرتشتي بوده است که خود را نمايندگان تامالاختيار خداوند بر روي زمين ميدانستند. (درست مانند روحانيان كه امروزه خود را نماينده خدا ميدانند)
به موجب متون زرتشتي ساساني و به ويژه «ماتيگان هزار دادستان»، زنان اموال و مايملک مرد دانسته ميشده و بهايي معين داشتهاند. بهايي که معمولاً برابر با قيمت يک مرد برده، يعني در حدود 2000 سکه نقره بوده است. اين نکته همچنين از نخستين شواهد پيدايي بردهداري در ايران عصر ساساني حکايت ميکند.
موبدان ساساني همانند روحانيان بسياري از اديان، از دلنگراني عميقي نسبت به زنان رنج ميبردهاند و آنان زنان را عامل اصلي انحراف مرد از وظايف ديني ميدانستهاند. شايد اين نگرانيها از آنجا ناشي ميشده که زنان در برابر آنان مقاومت و سرسختي بيشتري نشان ميدادهاند. در کتاب پهلوي «بندهش» چنين گزارش ميشود که اورمزد از يافتن موجودي ديگر براي انجام زايمان ناتوان بود و از روي ناچاري زن را براي اينکار انتخاب کرد. زني که حتي خداوند را نيز ميرنجاند و از تبار «جِـهي» (روسپي/ دختر اهريمن) است.
به اين ترتيب زنان نميتوانستهاند همچو مردان راهي به سراي اهورامزدا داشته باشند (بندهش، مهرداد بهار، بخش نهم، در باره چگونگي زنان). همانگونه که در اين کتاب زنان از تبار ديوان شرور دانسته شدهاند، در «اندرزهاي آذرباد مهرسپندان» موبد بزرگ عصر شاپور دوم (که هنوز هم در نيايشخوانيها به فروهرش درود فرستاده ميشود) از بيخردي و رازگشايي و اعتمادناپذير بودن زنان سخن رفته است (آذرباد مهرسپندان، رهام اشه، بخشهاي گوناگون).
متون فقهي زرتشتي ساساني، مقررات و دستورهاي سختگيرانه فراواني در باره اعمال و حرکات زنان دارد، بطوريکه زنان حتي در کوچکترين و شخصيترين کارهاي روزمره خود حق تصميمگيري نداشتهاند. آنان به هنگام دشتان ماهانه موظف بودهاند تا در جايي زندان مانند و دور از همگان به نام «دشتانستان» اقامت کنند و از آن خارج نشوند و نگاهشان به آتش نيفتد. از آنجا که زنان در اين مدت سخت آلوده و خطرناک دانسته ميشدهاند، موظف بودهاند از ظرفهاي مخصوصي استفاده کنند و هيچ ارتباطي با دنياي خارج از دشتانستان نداشته باشند. زنان همچنين موظف بودهاند تا پس از پايان دشتان، دويست مور دانهکش را بکشند و خود را با پيشاب گاو نر شستشو دهند (گاه در برابر يک موبد مرد، چون زنان حق موبد شدن نداشتهاند). چنانچه زني در اين مدت آهنگ شوهر خود را ميکرد، سزايش «مرگ ارزاني/ اعدام» بود. (ماتيگان هزار دادستان، آناهيتا پريخانيان، چاپ ايروان، به زبانهاي ارمني، انگليسي و روسي؛ همچنين بنگريد به بخشهاي گوناگون از متن اوستايي متأخر «وديوداد/ ونديداد»).
زنداني کردن زنان به هنگام زائيدن طفل مرده نيز رايج بود. در اين هنگام مزداپرستان ميبايد در جايي بيآب و علف، اتاقکي بسازند و زن را به آنجا ببرند. زن موظف بود در آن اتاقک چند جام از آميخته پيشاب گاو نر با خاکستر را بنوشد در حاليکه تا سه روز حق نوشيدن آب را نداشته است (ونديداد، در مجموعه اوستا، گزارش استاد جليل دوستخواه، جلد دوم، ص 713 تا 716).
آذرباد مهرسپندان در اندرزهاي خود که تنها خطاب به مردان گفته شده است، سفارش ميکند که تا جاي ممکن مانع از رفتن زنان خود به بيرون از خانه شوند. اما چنانچه به ناچاري زنان قصد خروج از خانه را داشتهاند، موظف بودهاند با حجاب کامل و پوشش يکدست سر تا پا در انظار همگان ظاهر شوند و چنانچه کمترين آرايش و زيور خود را به ديگران نشان ميدادهاند، شايسته جهنم دانسته ميشدهاند (بنگريد به بخشهاي گوناگون از کتاب ارداويرافنامه). البته زنان اشراف در جامعه طبقاتي زرتشتي ساساني از اين قاعده و بسياري قواعد ديگر معاف بودهاند.
طلاق حق زن بود و زم مايملك مرد
زندگي زناشويي زن نيز زير نفوذ عميق موبدان بود. دختر موظف بود در سن 9 سالگي با شوهري که برايش انتخاب ميکردهاند، ازدواج کند و اگر به مدتي طولاني از اينکار سرباز ميزد و زندگي بدون شوهر را ترجيح ميداد، سزاوار مرگ بود. اين مجازات همچنين براي زني که به قهر شوهر خود را ترک گفته بود نيز در نظر گرفته ميشد. البته اين را هم ميدانيم كه اگر دختري را به موقع شوهر نميدادند و او روابط نا مشروع پيدا ميكرد بخشيده ميشد اما به شرطي كه اين ارتباط قطع شود و نفقه ي طفلي كه از اين رابطه به وجود امده بود به عهده پدر دختر بود.
زنان ميبايد سه بار در روز در برابر شوهران خود زانو ميزدند و ميپرسيدهاند که آقايش دوست دارد امروز چه کاري برايش انجام شود. با اين حال، زنان حق تقاضاي طلاق و حق تصرف جهيزيه خود را داشتهاند. اما پس از طلاق حق گرفتن منافع مترتب بر اموال و جهيزيه خود را نداشتهاند.
مردان طبقه اشراف ميتوانستهاند بدون محدوديت زنان متعدد بگيرند. به هر تعدادي که امکانات مالي نگهداري از آنان را داشته باشند. همچنين مردان ميتوانستهاند تا در صورت فقر و ناتواني زن خود را بفروشند و يا در صورت ناباروري خود، آنان را براي مدتي معين در اختيار مرد ديگري بگذارند و در واقع اجاره دهند (جزئيات اين معاملهها را در «ماتيگان هزار دادستان» بخوانيد). دستوراتي شبيه اين در ميان اديان ديگر نيز ديده شده است ، اما چنين به نظر ميآيد که جامعه هرگز از اين اجازه منفعتطلبانه موبدان استقبال نکرده است.
ازدواج با محارم يا «خْـويدودَه» بدون در نظر داشتن رضايت يا نارضايتي زن، به گستردگي تبليغ ميشد. بطوريکه گناه مرد لواطکار تنها در صورتي پاک ميشد که با مادر يا خواهر و يا دختر خود وصلت ميکرد (خرده مقالات، بيژن غيبي، چاپ آلمان، ص 350).(البته من با اين بخش موافق نيستم چون طبق كتاب ايران در زمان ساسانيان لواط در ايران اصلا شناخته شده نبوده)
با اينکه موضوع ازدواج با محارم اينروزها به شدت تکذيب و براي توجيه و تحريف آن کوششهاي زيادي ميشود، اما منابع و اسناد مکتوب زرتشتي و غير آن بسيار فراوانتر از آنند که جايي براي ترديد باقي بماند. سراسر بخش مفصل و طولاني هشتادم از کتاب سوم «دينکرد» به بحث در اين باره پرداخته و جزئيات آنرا به دقت بازگو کرده است. جزئياتي مانند حقالارث دختري که در عين حال زن پدر خود نيز هست و موارد ديگر. (دينکرد، کتاب سوم، ترجمه فارسي از بهروز فضيلت؛ ترجمه انگليسي از م. شکي).
نگارههاي بازمانده از عصر ساساني نيز از نگاه رايج ساسانيان به زن حکايت ميکند. در حاليکه نگارههاي زنان پيش از تاريخ، هخامنشي و اشکاني، با انبوهي از نقشهاي زناني با شکوه و قدرتمند به ديده ميآيد، بر نگارههاي ساساني که بر جامها و موزائيکها بر جاي مانده است، زن تنها موجودي است که وظيفه خوشگذراني و بزم و ساز و آواز مردان را بر عهده دارد. پديدهاي که شاهنامه فردوسي نيز به آن اشاره دارد و نامهاي زنان در عصر ساساني شاهنامه بر خلاف پيشينيان پر افتخار خود همچو فرانک و گردآفريد و منيژه، از شمار فراواني معشوقگان درباري تشکيل شده است.
متن پهلوي «خسرو قبادان و ريدگي» نيز ويژگيهاي يک زن خوب از ديد خسرو را باز ميگويد. ويژگيهاي که در اندام و جاذبههاي زنانه خلاصه ميشوند (متون پهلوي، سعيد عريان، ص 82).
جايگاه زن ساساني در اين نوشتار بهيچوجه به معناي رواج فراگير آن در تمام دوران ساساني و در همه سرزمين ايران، و نيز ناديده انگاشتن ديگر فرصتهاي برتر زن ساساني و حقوق او در مقايسه با جوامع ديگر نيست.
منظور بيان نمونههايي بود تا در چنين بررسيهايي به جوانب ديگر نيز پرداخته شود. اينها شيوههاي رسمي و غالب دستگاه ديني زرتشتي ساساني است که هيچگاه بطور فراگير در ميان همگان مقبوليت نيافت و همچنين هيچ نقطهضعفي براي جامعه زرتشتي ايران بشمار نميآيد.
زرتشتيان خود بيش از ديگران از سختگيريها و خشونتها و قوانين فقهي ساختگي موبدان ساساني آسيب ديدهاند. قوانين و مقررات که هيچ ارتباطي با زرتشت نداشته و تنها از نام پر آوازه او براي پيدايي و رواج ديني به نام او سوءاستفاده کرده بودهاند.
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: تغيير براي برابري
j.j نوشته است:من ميدونم چي ميشه داشي بعدش ايشالا خوشبخت ميشي
بله خب معمولا انسانها از مطالب اونچه كه به نفعشون هست رو مي خونند و بقيه رو نميخونند
من آره ولی طرف بدبخت میشه
بقیرو هم میخونن ولی طوری که دوس دارن تفسیر میکنن
soltaneabha- عضو برتر
- تعداد پستها : 1104
موقعيت : ترینیداد و توباگو
Registration date : 2007-09-08
رد: تغيير براي برابري
بعيد مي دونمsoltaneabha نوشته است:j.j نوشته است:من ميدونم چي ميشه داشي بعدش ايشالا خوشبخت ميشي
بله خب معمولا انسانها از مطالب اونچه كه به نفعشون هست رو مي خونند و بقيه رو نميخونند
من آره ولی طرف بدبخت میشه
بقیرو هم میخونن ولی طوری که دوس دارن تفسیر میکنن
اينم كار يك عده خاصي هست
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: تغيير براي برابري
ممنونم از هردوتون
بحث جالبیه
سعی نکنید همدیگه رو قانع کنید .
هرچه از دل براید بر دل نشیند
بحث جالبیه
سعی نکنید همدیگه رو قانع کنید .
هرچه از دل براید بر دل نشیند
Desideria- مدیر
- تعداد پستها : 800
Age : 41
Registration date : 2007-04-12
رد: تغيير براي برابري
Desideria نوشته است:ممنونم از هردوتون
بحث جالبیه
سعی نکنید همدیگه رو قانع کنید .
هرچه از دل براید بر دل نشیند
خواهش
ولی گفته باشم اگه حرفامو گوش کرد و آدم شد که هیچی
اگه نه که دیگه باید از راه دیگه ای وارد شم
بهر حال زن ذلیلی هم حدی داره بابا
soltaneabha- عضو برتر
- تعداد پستها : 1104
موقعيت : ترینیداد و توباگو
Registration date : 2007-09-08
رد: تغيير براي برابري
ولي ما دوست داريم همديگه رو قانع كنيمDesideria نوشته است:ممنونم از هردوتون
بحث جالبیه
سعی نکنید همدیگه رو قانع کنید .
هرچه از دل براید بر دل نشیند
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: تغيير براي برابري
j.j نوشته است:ولي ما دوست داريم همديگه رو قانع كنيمDesideria نوشته است:ممنونم از هردوتون
بحث جالبیه
سعی نکنید همدیگه رو قانع کنید .
هرچه از دل براید بر دل نشیند
تغییر برای برابری همینه دیگه من عضوت میکنم جوادی
soltaneabha- عضو برتر
- تعداد پستها : 1104
موقعيت : ترینیداد و توباگو
Registration date : 2007-09-08
رد: تغيير براي برابري
ولي از الان بگما من عضو انجمن هاي دو جنسيتي نميشماsoltaneabha نوشته است:j.j نوشته است:ولي ما دوست داريم همديگه رو قانع كنيمDesideria نوشته است:ممنونم از هردوتون
بحث جالبیه
سعی نکنید همدیگه رو قانع کنید .
هرچه از دل براید بر دل نشیند
تغییر برای برابری همینه دیگه من عضوت میکنم جوادی
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: تغيير براي برابري
راستي يه سئوال تكليف اين افراد دو جنسيتي چي ميشه ؟ اونا با كي برابرن با زنا يا با مردا ؟
j.j- عضو برتر
- تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16
رد: تغيير براي برابري
بابا خوشی زده زیر دلتون.قربون زیر دلتون برم.میخواین دودول مارو هم بدن به شما تا کاملا با مردا مساوی بشین؟
یکی نمیگه شما یه عمر میشینین توی خونه و مفت میخورین و ما مث سگ جون میکنیم ؛بستون نیست؟ همه قوانین به نفع زنهاس.اصلا زحمتی نیکشن همیشه خدام طلبکارن
یکی نمیگه شما یه عمر میشینین توی خونه و مفت میخورین و ما مث سگ جون میکنیم ؛بستون نیست؟ همه قوانین به نفع زنهاس.اصلا زحمتی نیکشن همیشه خدام طلبکارن
mamali- عضو
- تعداد پستها : 7
Registration date : 2009-06-19
صفحه 3 از 3 • 1, 2, 3
صفحه 3 از 3
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد