بچه های گل گفتمان
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

تقديم به هيچ کس

+12
DARK ANGEL
Flora
parastoo
Darkest Forest
parande
j.j
naz khatun
mylove_z23
ali bamaram
hichkas
sadegh2x
no_name
16 مشترك

صفحه 4 از 7 الصفحة السابقة  1, 2, 3, 4, 5, 6, 7  الصفحة التالية

اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف parande 24/7/2007, 13:03

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 4qx43k0
اینو از همون سایته پیدا کردم ... یه چیزایی راجع به اون پرنده کوچولوئه گفته بود ! اونی که رو درخته !
parande
parande
گفتمانی

انثى تعداد پستها : 162
Registration date : 2007-06-26

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف j.j 25/7/2007, 10:42

parande نوشته است:
j.j نوشته است:
parande نوشته است:
j.j نوشته است:
parande نوشته است:ذهنم سفت شده ! خیلی سفت ! فکرم نمیاد ! اصلا نمیاد !

باید ذهنمو شخم بزنم ! زود تر !!

اگه زندگی همینجوری بود همیشه خیلی خیلی خوب میشد !
یعنی زندگی چطوری بود ؟Suspect ذهن سفت یا خیلی سفت (یبوست ذهنی Twisted )بدون فکر یعنی (بی مخیkhejalat )اینه زندگی ایده آل ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ Very Happy

نه نه اصلا ؛ زندگی ایده آل ینی مغز آروم ینی بزرگترین آرزوت تموم کردن یه پازل یه عالمه تیکه باشه !! زندگی خوب ینی اون چیزایی رو که داری دوس داشته باشی و چیزایی که دوس داری داشته باشی مث کشک بادمجون !!
ینی من دلم میخواد پیانو یاد بگیرم ولی ندارم ولی بالاخره که یاد میگیرم Wink







ینی این ! ------> Twisted
آهان پس هرکی ساییدن کشک رو بلد باشه پیانو رو زود یاد می گیره khejalat

نه ولی اگه ساییدن کشکو دوست داشته باشه زود یاد میگیره !!
يعني همه پيانيست ها كشك ساب هستندkhejalat
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف j.j 25/7/2007, 10:45

parande نوشته است:
j.j نوشته است:چطوری نقض می کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟Suspect
میگه عشق محدود در قلمرو کلمات نیست .


میگه عشق ! عشق ! میگه عشق محدود در قلمرو کلمات نیست ! متوجه نمیشی داره میگه عشق ! عشق ! فهمیدی ؟!
عشق عشقه يعني عشق در معنا . نه عشق در كلمه flower
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف hichkas 26/7/2007, 12:24

گمشدگان در عشق!
hichkas
hichkas
عضو برتر

انثى تعداد پستها : 1173
Registration date : 2007-06-05

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف no_name 26/7/2007, 12:56

شنبه روز بدی بود
روز بی حوصلگی
وقت خوبی که میشد
غزلی تازه بگی
اول بار کلاس تاریخ بود و معلمی سپید موی و پسرکی که تنها دفتر خط خطی می کرد و می نوشت، و یک مجله یادت می آید؛ هم خاطره؟ چلچراغی که پاره شد یادت هست؟ میزی که شکسته شد یادت هست، چه قدر سیگار می خواهد و گریه و حافظه؟

ظهر یکشنبه من
جدول نیمه تموم
همه خونه هاش سیاه
روی خونه جغد شوم
راه و راه و راه، راه هایی که گاه از میدون فردوسی تا نمیدانم چندمین نمایشگاه کتاب پیاده رفته و بازگشته میشد. یا راه هایی که رفتن و برگشتنش اگر چه کوتاه بود اما بسیار طولانی تر می نمود، راهی که تا رسیدن به دفتر کارِ شیک آقای ع عرق ریزان برگشته میشد، یا راهی که ناباورانه به فتر کار محمد ِ جان ختم میشد، محمدی که انگار حافظه اش جایی برای یاد آوری همه اونهایی که کشک و نسکافه تعارفشون می کنه نداره، راههایی که انگار زاده میشدند تا من الان یاد آورشون باشم، راه هایی که به ناکجا آباد هم نمیرسید.

صفحه کهنه یادداشتای من
گفت دو شنبه روی میلاد منه
اما شعر تو میگه که چشم من
تو نخ ابره که بارون بزنه
آخ اگه بارون بزنه
آخ اگه بارون بزنه
چه قدر طول کشید تا فهمیدم آخ اگه بارون بزنه مال کسی بود که ساعت ها کنار مزار بدون سنگش سیگار کشیدم و اگر تنها بودم دزدانه چشمهامم تر شد؟ چه روزهایی که با خاطره این غول گذشت و با صدای اوازه خون و گریه و سیگار؟

غروب سه شنبه خاکستری بود
همه انگار نوک کوه رفته بودند
به خودم هی زدم از اینجا برم
اما موش خورده شناسنامه من

مدت ها پیش بود که شروع کردم، با همین آهنگ، با فرهاد، حالا، اینجا که معلوم نیست تو این آشفته بازار روزها، چند روز دیگه باید ورق بخوره تا دزدانه روی صندلی کهنه این کافی نت بشینم و پاکت سیگار و عینکم رو کناری جا بدم و چند دقیقه ای رو بگذرونم.


عصر چهار شنبه من
عصر خوشبختی ما
فصل گندیدن من
فصل جون سختی ما

می خواهم، می خواهم و می دانم معصومیت کودکانه ات، نمی خواهد اما عصر چهارشنبه همیشه هست و تنها بلیط خوشبختی انگار به قیمت گزافی به دست خواهد آمد، شانس با ما یار باشد یا نباشد، فرقی نمی کند. گریزگاه کجاست اگر چشمانت سرنوشت من نباشد. . .

روز پنجشنبه اومد
مثله سقاهک پیر
رو نوکش یه چیکه آب
گفت به من بگیر بگیر

هر بار که خیره می شوم به چاه آب خانه مادر بزرگ، به خاطرات روز هایی که حافظه ام تک و توک می شناسندشان، تنها خاطره ام از آن روزهای نیلوفری، روزیست که همه آنان که شناسنامه بد قواره ام به من پیوند می دهد دور هم بودند و امپراتور پیر هم بود، من در ،آفتاب ایستاده بودم تا آفتاب خشکم کند، روزی که از حافظه هر کدامتان می پرسم به یاد ندارید، روزی که نه گریه بود و نه سیگار و نه شهوت، انگار روزگار دیگری بود، انگار . . .

جمعه حرف تازه ای برام نداشت
هر چی بود
پیش تر از اینها گفته بود
no_name
no_name
عضو

انثى تعداد پستها : 25
موقعيت : دوزخ
Registration date : 2007-06-13

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف no_name 26/7/2007, 12:59

سمیه کیه؟Suspect
چه خوب که یافتی
آیا میشه گفت به ازای هر خلق بیرونی مثل درخت ما درختی رو در ذهن خلق می کنیم در محیط ذهن و از بعد دیدن اولین درخت دیگه به گفتن درخت به درختی که در ذهن داریم نگاه میکنیم، آیا میشه گفت در این نگاه کردن به چیزی که مفهوم درخت ِ نگاه میکنیم؟، آیا این مفهوم درخت رو جور دیگه ای میشه دید؟ آیا هر محیطی که درش میشه چیزی رو ترسیم کرد و در تعامل با محیط های دیگه است همین وضعه؟ معلم تخته رو به حال خودش رها کرده بود و رفته بودیم.
no_name
no_name
عضو

انثى تعداد پستها : 25
موقعيت : دوزخ
Registration date : 2007-06-13

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف j.j 29/7/2007, 04:11

hichkas نوشته است:گمشدگان در عشق!
كسي در عشق گمگشته نميشه flower
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف parande 29/7/2007, 17:04

no_name نوشته است:شنبه روز بدی بود
روز بی حوصلگی
وقت خوبی که میشد
غزلی تازه بگی
اول بار کلاس تاریخ بود و معلمی سپید موی و پسرکی که تنها دفتر خط خطی می کرد و می نوشت، و یک مجله یادت می آید؛ هم خاطره؟ چلچراغی که پاره شد یادت هست؟ میزی که شکسته شد یادت هست، چه قدر سیگار می خواهد و گریه و حافظه؟

ظهر یکشنبه من
جدول نیمه تموم
همه خونه هاش سیاه
روی خونه جغد شوم
راه و راه و راه، راه هایی که گاه از میدون فردوسی تا نمیدانم چندمین نمایشگاه کتاب پیاده رفته و بازگشته میشد. یا راه هایی که رفتن و برگشتنش اگر چه کوتاه بود اما بسیار طولانی تر می نمود، راهی که تا رسیدن به دفتر کارِ شیک آقای ع عرق ریزان برگشته میشد، یا راهی که ناباورانه به فتر کار محمد ِ جان ختم میشد، محمدی که انگار حافظه اش جایی برای یاد آوری همه اونهایی که کشک و نسکافه تعارفشون می کنه نداره، راههایی که انگار زاده میشدند تا من الان یاد آورشون باشم، راه هایی که به ناکجا آباد هم نمیرسید.

صفحه کهنه یادداشتای من
گفت دو شنبه روی میلاد منه
اما شعر تو میگه که چشم من
تو نخ ابره که بارون بزنه
آخ اگه بارون بزنه
آخ اگه بارون بزنه
چه قدر طول کشید تا فهمیدم آخ اگه بارون بزنه مال کسی بود که ساعت ها کنار مزار بدون سنگش سیگار کشیدم و اگر تنها بودم دزدانه چشمهامم تر شد؟ چه روزهایی که با خاطره این غول گذشت و با صدای اوازه خون و گریه و سیگار؟

غروب سه شنبه خاکستری بود
همه انگار نوک کوه رفته بودند
به خودم هی زدم از اینجا برم
اما موش خورده شناسنامه من

مدت ها پیش بود که شروع کردم، با همین آهنگ، با فرهاد، حالا، اینجا که معلوم نیست تو این آشفته بازار روزها، چند روز دیگه باید ورق بخوره تا دزدانه روی صندلی کهنه این کافی نت بشینم و پاکت سیگار و عینکم رو کناری جا بدم و چند دقیقه ای رو بگذرونم.


عصر چهار شنبه من
عصر خوشبختی ما
فصل گندیدن من
فصل جون سختی ما

می خواهم، می خواهم و می دانم معصومیت کودکانه ات، نمی خواهد اما عصر چهارشنبه همیشه هست و تنها بلیط خوشبختی انگار به قیمت گزافی به دست خواهد آمد، شانس با ما یار باشد یا نباشد، فرقی نمی کند. گریزگاه کجاست اگر چشمانت سرنوشت من نباشد. . .

روز پنجشنبه اومد
مثله سقاهک پیر
رو نوکش یه چیکه آب
گفت به من بگیر بگیر

هر بار که خیره می شوم به چاه آب خانه مادر بزرگ، به خاطرات روز هایی که حافظه ام تک و توک می شناسندشان، تنها خاطره ام از آن روزهای نیلوفری، روزیست که همه آنان که شناسنامه بد قواره ام به من پیوند می دهد دور هم بودند و امپراتور پیر هم بود، من در ،آفتاب ایستاده بودم تا آفتاب خشکم کند، روزی که از حافظه هر کدامتان می پرسم به یاد ندارید، روزی که نه گریه بود و نه سیگار و نه شهوت، انگار روزگار دیگری بود، انگار . . .

جمعه حرف تازه ای برام نداشت
هر چی بود
پیش تر از اینها گفته بود

واقعا مرسی ! هر چی فکر میکردم یادم نمیومد دوشمه کی بود !!
parande
parande
گفتمانی

انثى تعداد پستها : 162
Registration date : 2007-06-26

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف parande 29/7/2007, 17:07

j.j نوشته است:
parande نوشته است:
j.j نوشته است:چطوری نقض می کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟Suspect
میگه عشق محدود در قلمرو کلمات نیست .


میگه عشق ! عشق ! میگه عشق محدود در قلمرو کلمات نیست ! متوجه نمیشی داره میگه عشق ! عشق ! فهمیدی ؟!
عشق عشقه يعني عشق در معنا . نه عشق در كلمه flower

میگی عشق در کلمه نمیگنجه بعد همین کارو باهاش میکنی ! قضیه اینه ... از همون وقتی که صداش دراومد آبروش رفت ... !
parande
parande
گفتمانی

انثى تعداد پستها : 162
Registration date : 2007-06-26

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف j.j 30/7/2007, 05:01

parande نوشته است:
j.j نوشته است:
parande نوشته است:
j.j نوشته است:چطوری نقض می کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟Suspect
میگه عشق محدود در قلمرو کلمات نیست .


میگه عشق ! عشق ! میگه عشق محدود در قلمرو کلمات نیست ! متوجه نمیشی داره میگه عشق ! عشق ! فهمیدی ؟!
عشق عشقه يعني عشق در معنا . نه عشق در كلمه flower

میگی عشق در کلمه نمیگنجه بعد همین کارو باهاش میکنی ! قضیه اینه ... از همون وقتی که صداش دراومد آبروش رفت ... !
اگه اسم يه كچل رو بزارن زلف علي ، كچل مو دار مي شه ؟ يا آبروي مودار ها ميره ؟ ها ها ها ها khejalat
بنابراين نتيجه مي گيريم براي بيان آن مفهوم مجبوريم از واژه اي استفاده كنيم كه تلفظ اون واژه عشق هست نه اينكه ما عشق رو در اين حروف محصور كرديم .مثل واژه ترش كه شما باديدن يا شنيدن اين واژه آب از لب و لوچتون مي چكه khejalat
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف hichkas 30/7/2007, 16:25

j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:گمشدگان در عشق!
كسي در عشق گمگشته نميشه flower
پس چي ميشه؟!
البته بعضيا از ناداني يا كم تجربگي گم ميشن.
hichkas
hichkas
عضو برتر

انثى تعداد پستها : 1173
Registration date : 2007-06-05

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف parande 31/7/2007, 04:38

j.j نوشته است:
parande نوشته است:
j.j نوشته است:
parande نوشته است:
j.j نوشته است:چطوری نقض می کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟Suspect
میگه عشق محدود در قلمرو کلمات نیست .


میگه عشق ! عشق ! میگه عشق محدود در قلمرو کلمات نیست ! متوجه نمیشی داره میگه عشق ! عشق ! فهمیدی ؟!
عشق عشقه يعني عشق در معنا . نه عشق در كلمه flower

میگی عشق در کلمه نمیگنجه بعد همین کارو باهاش میکنی ! قضیه اینه ... از همون وقتی که صداش دراومد آبروش رفت ... !
اگه اسم يه كچل رو بزارن زلف علي ، كچل مو دار مي شه ؟ يا آبروي مودار ها ميره ؟ ها ها ها ها khejalat
بنابراين نتيجه مي گيريم براي بيان آن مفهوم مجبوريم از واژه اي استفاده كنيم كه تلفظ اون واژه عشق هست نه اينكه ما عشق رو در اين حروف محصور كرديم .مثل واژه ترش كه شما باديدن يا شنيدن اين واژه آب از لب و لوچتون مي چكه khejalat
فهمیدن منظورم اینقدرهام سخت نبود
ببینید ! دیگه این کلمه یعنی عشق اون معنی که از این داستاند برداشت شد رو نمیده !
ضمنا خودتون گفتید در دامنه ی کلمات نمیگنجد ؛ خوب این یعنی چی ؟ یعنی مثلا نمیشه عشق رو تعریف کرد ؟ یا مثلا فقط در قالب داستان میشه گفتش ؟ دقیقا ! چیزی که تعریف نشه بعد از یه مدت تخریب میشه ! در واقع به نظر من در حال حاضر چیزی که بهش میگن عشق چندان ازرشی که نداره و آزار دهنده هم هست مثل واژه ترش كه شما باديدن يا شنيدن اين واژه آب از لب و لوچتون مي چكه !!
parande
parande
گفتمانی

انثى تعداد پستها : 162
Registration date : 2007-06-26

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف j.j 31/7/2007, 10:38

hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:گمشدگان در عشق!
كسي در عشق گمگشته نميشه flower
پس چي ميشه؟!
البته بعضيا از ناداني يا كم تجربگي گم ميشن.
در واقع عشق يك نوع پيدا شدن هست يك روشني هست flower
عشق تجربه نميخواد آدم عاشق هيچوقت راه خودش رو گم نمي كنه No
ما بيشتر به غلط همه ي دوست داشتن ها رو تعبير به عشق مي كنيم كه اين جا محل افتراق صحبت هاي من با شماست flower
در واقع عاشق خداست و ما معشوق خدا و عشق رابطه ما باخدا اگر شما ميگيد كه خدا عاشق كسي بشه و اون فرد گم بشه من ميگم محاله flower
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف j.j 31/7/2007, 10:41

parande نوشته است:
j.j نوشته است:
parande نوشته است:
j.j نوشته است:
parande نوشته است:
j.j نوشته است:چطوری نقض می کنه ؟؟؟؟؟؟؟؟Suspect
میگه عشق محدود در قلمرو کلمات نیست .


میگه عشق ! عشق ! میگه عشق محدود در قلمرو کلمات نیست ! متوجه نمیشی داره میگه عشق ! عشق ! فهمیدی ؟!
عشق عشقه يعني عشق در معنا . نه عشق در كلمه flower

میگی عشق در کلمه نمیگنجه بعد همین کارو باهاش میکنی ! قضیه اینه ... از همون وقتی که صداش دراومد آبروش رفت ... !
اگه اسم يه كچل رو بزارن زلف علي ، كچل مو دار مي شه ؟ يا آبروي مودار ها ميره ؟ ها ها ها ها khejalat
بنابراين نتيجه مي گيريم براي بيان آن مفهوم مجبوريم از واژه اي استفاده كنيم كه تلفظ اون واژه عشق هست نه اينكه ما عشق رو در اين حروف محصور كرديم .مثل واژه ترش كه شما باديدن يا شنيدن اين واژه آب از لب و لوچتون مي چكه khejalat
فهمیدن منظورم اینقدرهام سخت نبود
ببینید ! دیگه این کلمه یعنی عشق اون معنی که از این داستاند برداشت شد رو نمیده !
ضمنا خودتون گفتید در دامنه ی کلمات نمیگنجد ؛ خوب این یعنی چی ؟ یعنی مثلا نمیشه عشق رو تعریف کرد ؟ یا مثلا فقط در قالب داستان میشه گفتش ؟ دقیقا ! چیزی که تعریف نشه بعد از یه مدت تخریب میشه ! در واقع به نظر من در حال حاضر چیزی که بهش میگن عشق چندان ازرشی که نداره و آزار دهنده هم هست مثل واژه ترش كه شما باديدن يا شنيدن اين واژه آب از لب و لوچتون مي چكه !!
عرض من اينه كه ما وقتي دوست داشتن رو با عشق اشتباه بگيريم نتيجه اش همين تخريبي هست كه شما بيان مي كنيد ولي عشق هيچگاه تخريب نميشه يك احساس دروني كه هرچقدر از كلمه اش متنفر باشي بخواهي و نخواهي گرفتار ذاتش ميشي flower
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف parastoo 5/8/2007, 04:12

این هیچکس که حمید معصومی خودمونه ؟Wink
parastoo
parastoo
قدیمی

انثى تعداد پستها : 238
موقعيت : ایران
Registration date : 2007-07-24

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف parastoo 5/8/2007, 04:17

hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:گمشدگان در عشق!
كسي در عشق گمگشته نميشه flower
پس چي ميشه؟!
البته بعضيا از ناداني يا كم تجربگي گم ميشن.

مواظب باش تو گم نشیVery Happy
parastoo
parastoo
قدیمی

انثى تعداد پستها : 238
موقعيت : ایران
Registration date : 2007-07-24

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف j.j 5/8/2007, 05:04

parastoo نوشته است:این هیچکس که حمید معصومی خودمونه ؟Wink
كدوم هيچكس ؟

no name
يا
hichkas
Suspect Suspect Suspect
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف hichkas 9/8/2007, 11:59

j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:گمشدگان در عشق!
كسي در عشق گمگشته نميشه flower
پس چي ميشه؟!
البته بعضيا از ناداني يا كم تجربگي گم ميشن.
در واقع عشق يك نوع پيدا شدن هست يك روشني هست flower
عشق تجربه نميخواد آدم عاشق هيچوقت راه خودش رو گم نمي كنه No
ما بيشتر به غلط همه ي دوست داشتن ها رو تعبير به عشق مي كنيم كه اين جا محل افتراق صحبت هاي من با شماست flower
در واقع عاشق خداست و ما معشوق خدا و عشق رابطه ما باخدا اگر شما ميگيد كه خدا عاشق كسي بشه و اون فرد گم بشه من ميگم محاله flower
بله موافقمflower
البته عاشق خدا بودن خيلي فرق ميكنه . يه چيز كاملا پيداست و گم شدن درش نيست.
ولي از عاشق شدن دونفر باهم كسي چيزي بلد نيست
hichkas
hichkas
عضو برتر

انثى تعداد پستها : 1173
Registration date : 2007-06-05

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف hichkas 9/8/2007, 12:07

parastoo نوشته است:
hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:گمشدگان در عشق!
كسي در عشق گمگشته نميشه flower
پس چي ميشه؟!
البته بعضيا از ناداني يا كم تجربگي گم ميشن.

مواظب باش تو گم نشیVery Happy

Suspect
hichkas
hichkas
عضو برتر

انثى تعداد پستها : 1173
Registration date : 2007-06-05

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف j.j 12/8/2007, 09:39

hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:گمشدگان در عشق!
كسي در عشق گمگشته نميشه flower
پس چي ميشه؟!
البته بعضيا از ناداني يا كم تجربگي گم ميشن.
در واقع عشق يك نوع پيدا شدن هست يك روشني هست flower
عشق تجربه نميخواد آدم عاشق هيچوقت راه خودش رو گم نمي كنه No
ما بيشتر به غلط همه ي دوست داشتن ها رو تعبير به عشق مي كنيم كه اين جا محل افتراق صحبت هاي من با شماست flower
در واقع عاشق خداست و ما معشوق خدا و عشق رابطه ما باخدا اگر شما ميگيد كه خدا عاشق كسي بشه و اون فرد گم بشه من ميگم محاله flower
بله موافقمflower
البته عاشق خدا بودن خيلي فرق ميكنه . يه چيز كاملا پيداست و گم شدن درش نيست.
ولي از عاشق شدن دونفر باهم كسي چيزي بلد نيست
عشق كه آموزش نميخواد خودش يهو مياد flower
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف j.j 12/8/2007, 09:42

hichkas نوشته است:
parastoo نوشته است:
hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:گمشدگان در عشق!
كسي در عشق گمگشته نميشه flower
پس چي ميشه؟!
البته بعضيا از ناداني يا كم تجربگي گم ميشن.

مواظب باش تو گم نشیVery Happy

Suspect
البته جسارت نشه منظورم از كم تجربگي هست Razz hoo
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف hichkas 12/8/2007, 15:16

j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:گمشدگان در عشق!
كسي در عشق گمگشته نميشه flower
پس چي ميشه؟!
البته بعضيا از ناداني يا كم تجربگي گم ميشن.
در واقع عشق يك نوع پيدا شدن هست يك روشني هست flower
عشق تجربه نميخواد آدم عاشق هيچوقت راه خودش رو گم نمي كنه No
ما بيشتر به غلط همه ي دوست داشتن ها رو تعبير به عشق مي كنيم كه اين جا محل افتراق صحبت هاي من با شماست flower
در واقع عاشق خداست و ما معشوق خدا و عشق رابطه ما باخدا اگر شما ميگيد كه خدا عاشق كسي بشه و اون فرد گم بشه من ميگم محاله flower
بله موافقمflower
البته عاشق خدا بودن خيلي فرق ميكنه . يه چيز كاملا پيداست و گم شدن درش نيست.
ولي از عاشق شدن دونفر باهم كسي چيزي بلد نيست
عشق كه آموزش نميخواد خودش يهو مياد flower
يهو مياد يهويي هم ميره
hichkas
hichkas
عضو برتر

انثى تعداد پستها : 1173
Registration date : 2007-06-05

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف j.j 13/8/2007, 09:39

hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:
j.j نوشته است:
hichkas نوشته است:گمشدگان در عشق!
كسي در عشق گمگشته نميشه flower
پس چي ميشه؟!
البته بعضيا از ناداني يا كم تجربگي گم ميشن.
در واقع عشق يك نوع پيدا شدن هست يك روشني هست flower
عشق تجربه نميخواد آدم عاشق هيچوقت راه خودش رو گم نمي كنه No
ما بيشتر به غلط همه ي دوست داشتن ها رو تعبير به عشق مي كنيم كه اين جا محل افتراق صحبت هاي من با شماست flower
در واقع عاشق خداست و ما معشوق خدا و عشق رابطه ما باخدا اگر شما ميگيد كه خدا عاشق كسي بشه و اون فرد گم بشه من ميگم محاله flower
بله موافقمflower
البته عاشق خدا بودن خيلي فرق ميكنه . يه چيز كاملا پيداست و گم شدن درش نيست.
ولي از عاشق شدن دونفر باهم كسي چيزي بلد نيست
عشق كه آموزش نميخواد خودش يهو مياد flower
يهو مياد يهويي هم ميره
نه ديگه شوربختانه يا خوشبختانه اگه بياد ديگه نميتوني بيرونش كني و ديونت مي كنه مثل مجنون Suspect
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف j.j 14/8/2007, 08:26

1) TODAY I WILL NOT STRIKE BACK:
If someone is rude, if someone is impatient, if someone is unkind...
I will not respond in a like manner

10 قانون برای داشتن یک روز خوب

1) امروز، من به عقب باز نمی گردم:
اگر کسی خشن است، اگر کسی بد اخلاق است، اگر کسی نامهربان است، من عکس العمل و واکنشی بهش نشان نمی دهم مثل عادات گذشته.

2) TODAY I WILL ASK GOD TO BLESS MY ENEMY:
If I come across someone who treats me harshly or unfairly, I will quietly ask God to bless that individual I understand that enemy could be a family member, neighbor, co-worker, or a stranger.
2) امروز از خدا خواهش می کنم که دشمنم را بیامرزد:
اگر با کسی برخورد کردم که رفتارش با من غیر منصفانه و با خشونت است، به آهستگی و بی صدا از خدا می خواهم که آن شخص را مورد آمرزش قرار دهد؛ من می فهمم که دشمن می تواند یک عضو خانواده، یک همسایه، یک همکار و یا یک غریبه باشد.

3)TODAY I WILL BE CAREFULE ABOUT WHAT I SAY:
I will carefully choose and guard my words being certain that I do not spread gossip.
3) امروز، در مورد چیزهایی که بیان می کنم، محتاط خواهم بود:
احتیاط و دقت در انتخاب کلمات منجر می شود که من شایعات را انتشار ندهم.
4) TODAY I WILL GO THE EXTRA MAIL:
I will find ways to help share the burden of another person.
4) امروز مسافت اضافی را خواهم پیمود:
امروز راهی پیدا می کنم برای تقسیم کردن مسئولیت های شخص دیگری.
(راهی پیدا می کنم تا مسئولیت های شخص دیگری را تقسیم کنم و بخشی از آن را من به دوش بکشم)

5) TODAY I WILL FORGIVE:
I will forgive any hurts or injuries that come my way.
5) امروز فراموش می کنم:
امروز هر آزار و آسیبی که سر راهم قرار می گیرد را فراموش کنم.

6) TODAY I WILL DO SOMETHING NICE FOR SOMEONE:
BUT I WILL NOT DO IT SECRETLY:
I will reach out anonymously and bless the life of another.
6) امروز، کار زیبایی برای کسی انجام خواهم داد:
اما این کار را مخفیانه انجام نخواهم داد.
ناشناسانه، رحمت و برکت را بر زندگی دیگران می گسترانم.

7) TODAY I WILL TREAT OTHERS THE WAY I WISH TO BE TREATED:
I will practice the golden rule – "Do unto others as I would have them do unto me" – whit everyone I encounter.
7) امروز متفاوت برخورد می کنم، این راهیه که باعث می شه متفاوت باشم:
قانون طلایی را تمرین خواهم کرد – "با دیگران همان گونه باش که دوست داری آنان با تو باشند." _ با هرکسی که برخورد می کنم.

TODAY I WILL RAISE THE SPRITS OF SOMEONE I DISCOURAGED:
My smile, my words, my expression of support, can make the difference to someone who is wrestling life.
امروز، روح کسی را که دلسرد کرده بودم را بیدار می کنم:
لبخندم، کلماتم، بیانم، پشتیبانم هستند تا بتوانم تغییر بدهم کسی را که با زندگی کشمکش دارد.

9) TODAY I WILL NATURE MY BODY:
I will eat less, I will eat healthy foods, I will thanks God for my body.
9) امروز می خواهم به بدنم رسیدگی کنم:
کمتر غذا می خورم، فقط غذاهای سالم می خورم، خدا را برای بدنی که بهم داده شکر می کنم.

10) TODAY I WILL GROW SPIRITUALLY:
I will spend a little time in prayer today. I will begin reading something spiritual or inspirational today, I will find a quiet place.
10)امروز، روحانیت و معنویت را در خودم پرورش می دهم:
امروز وقت بیشتری را برای نماز و دعا صرف خواهم کرد. امروز خواندن چیزی معنوی یا الهامی (کتاب آسمانی) را آغاز می کنم و یک مکان آرامی را پیدا خواهم کرد.
j.j
j.j
عضو برتر

ذكر تعداد پستها : 5585
Age : 48
موقعيت : تهران وست
Registration date : 2007-04-16

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

تقديم به هيچ کس - صفحة 4 Empty رد: تقديم به هيچ کس

پست من طرف Flora 19/8/2007, 10:43


ترجمه اين ترانه رو عليرضا از من خواسته بود، منم زحمتشوكشيدم Very Happy




Every night in my dreams
I see you. I feel you.
That is how I know you go on.



هر شب در روياهايم تو را مي بينم و احساس مي كنم

اينگونه است كه ميدانم (به عشق ورزيدن) ادامه خواهي داد


Far across the distance
And spaces between us
You have come to show you go on.




از دوردستها و فاصله هايي كه بين ماست

تو مي آيي ، خود را مي نمايي و (به عشق ورزيدن) ادامه ميدهي


Near, far, wherever you are
I believe that the heart does go on




دور، نزديك، هر جا كه هستي

ايمان دارم كه عشق (قلب) ادامه دارد


Once more you open the door
And you're here in my heart
And my heart will go on and on



يك بار ديگر در را مي گشايي

تو اينجايي، در قلب من

و قلبم (عشق ورزيدن به تو را) ادامه خواهد داد



Love can touch us one time
And last for a lifetime
And never go till we're one



عشق فقط يكبار بسراغ ما مي آيد

و براي هميشه مي ماند

هيچوقت نمي رود تا ما يكي شويم



Love was when I loved you
One true time I hold to
In my life we'll always go on



عشق زماني بود كه من عاشقت بود

يك زمان حقيقي كه در زندگي به آن آويختم

و ما هميشه (به عشق ورزيدن) ادامه خواهيم داد



Near, far, wherever you are
I believe that the heart does go on


از دوردستها و فاصله هايي كه بين ماست

تو مي آيي ، خود را مي نمايي و (به عشق ورزيدن) ادامه ميدهي

Once more you open the door
And you're here in my heart
And my heart will go on and on



يك بار ديگر در را مي گشايي

تو اينجايي، در قلب من

و قلبم (عشق ورزيدن به تو را) ادامه خواهد داد







There is some love that will not go away

You're here, there's nothing I fear,
And I know that my heart will go on




(در قلبهاي ما) عشقي است كه هرگز نمي ميرد

تو اينجايي (در قلب من) و من از هيچ چيز هراسي ندارم

و ميدانم كه قلبم (به عشق ورزيدن به تو) ادامه خواهد داد


We'll stay forever this way
You are safe in my heart
And my heart will go on and on




ما هميشه عاشق خواهيم ماند

و تو در قلب من محفوظ خواهي ماند
و قلبم هميشه به عشق ورزيدن به تو ادامه خواهد داد
Flora
Flora
گفتمانی

انثى تعداد پستها : 57
موقعيت : City Of Angels
Registration date : 2007-06-23

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

صفحه 4 از 7 الصفحة السابقة  1, 2, 3, 4, 5, 6, 7  الصفحة التالية

بازگشت به بالاي صفحه

- مواضيع مماثلة

 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد